ایکس – شبهه / پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات:
البته که رابطهی خالق با مخلوق و مخلوق با خالقش، یک رابطهی کاملاً دو طرفه است؛ منتهی برخی [از روی تکبر و لجاجت با خدا]، میخواهند القا کنند که رابطهی دو طرفه، یعنی اگر او خدای ماست، ما نیز باید خدای او باشیم و یا اگر او به ما امر میکند و ما باید اطاعت کنیم، ما نیز باید به او دستور دهیم و او اطاعت کند و خلاصه اگر ما بندهی او هستیم، او نیز باید ما را بندگی کند!
الف - اما خداوند متعال این رابطهی دو طرفه را نوع دیگری تبیین کرده است. میفرماید: من خالقم و تو مخلوق – من ربّم و تو مربوب، من رازقم و تو مرزوق ...، پس، اول من جلو میآیم، به تو نزدیک و نزدیک میشوم؛ تو اگر مرا صدا کنی و بخوانی، من حتماً جوابت را میدهم (استجابت میکنم)، پس تو هم وقتی من میخوانمت جواب بده. استجابت کن و به من ایمان بیاور.
«وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْيَسْتَجِيبُواْ لِي وَلْيُؤْمِنُواْ بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ» (البقره، 186)
ترجمه: و چون بندگان من از تو در بارهى من بپرسند، همانا من [به آنها] نزديكم و دعاى دعا كننده را وقتى كه مرا بخواند پاسخ مىدهم، پس آنها نيز دعوت مرا اجابت كنند و به من ايمان بياورند، باشد كه راه يابند.
آیا رابطهای از این صمیمانهتر و دو طرفهتر متصور است؟
ب – تفاوت این رابطه در این است که بنده وقتی خدا را میخواند، نیازی دارد که رفع آن را از او میخواهد؛ اما خدا وقتی انسان را میخواند، هیچ نیازی به او ندارد، بلکه او را برای خودش میخواند. لذا فرمود: پس شما هم دعوت مرا اجابت کنید و به من ایمان بیاورید، باشد که خودتان رشد کنید. (لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ).
آیا رابطهی دو طرفهای از این کریمانهتر متصور است؟
ج – هستی محض و کمال محض، ذات مقدس باریتعالی میباشد، پس هر چه که خلق میشود، تجلیای از اوست و حتماً توأم با نقص و نیاز است. اما استعداد رشد به سوی کمال در او نهفته شده است؛ ولی انسان باید بداند که کمال، هستی است و هستی بخشی نیز از اوست، نه از سایر مخلوقاتی که چون خود او ناقص و فقیر و نیازمند هستند. پس باید رو به سوی او کند و او را بخواند و از او بخواهد تا کاملتر شود:
« يَا أَيُّهَا النَّاسُ أَنتُمُ الْفُقَرَاء إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ » (فاطر، 15)
ترجمه: اى مردم، همه شما به خدا نيازمنديد و خداست كه بىنياز و ستوده (صفات و افعال) است.
پس هم رابطه دو طرفه است و هم تعریف شده که این رابطه، رابطهی «نقص با کمال» و «عبد با معبود» «فقیر با غنی» است. اما نه فقیر حقیقی و غنی مجازی و اعتباری و دروغین. بلکه «غنی حقیقی»، «کمال محض» که هیچ گونه خِسّت، بخل، تنگنظری و ... نیز به او راه ندارد. حمید است.
د - راه رشد سخت است، اما عذابآور نیست؛ کمال حدی ندارد، اما سیر به سوی آن خستگیآور نیست؛ کاشت – داشت و برداشتی است که میوهاش تلخ نیست. منتهی بشر معمولاً خدا را کنار میگذارد، به جای راه راست (صراط مستقیم) از بیراهه میرود، ارتباطش را با او قطع، کم یا سُست و قابل گسست میکند ... و وقتی کار برایش سخت شد، میپرسد: خدایا! آیا من نباید راضی باشم؟!
ﻫ – در نتیجه اگر انسان رابطهی درست، صحیح، منطقی و سالم با خدا برقرار نماید، هم او از خدا راضی میشود و هم خدا از او؛ و میشود: «رَاضِيَةً مَّرْضِيَّةً» - یعنی رضایتی دو طرفه.
جدید:
یادداشت سر دبیر: تاکتیک «به جایِ» - عامل اصلی در ایجاد هر انحراف، اعواج و ریشهی هر دعوایی است.
کلمات کلیدی:
گوناگون توحید