چراوقتی در این دنیا گناه کوچیکی رو انجام میدیم، خدا وعدهی عذاب سختی رو در آخرت داده است؟ مگه نه اینکه خدا عادله؟ (دامغان / دوم انسانی)
ایکس – شبهه / پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات: به این سؤال مکرر پاسخ داده شده است و تأکید شده که ابتدا به معنای "عدل" توجه کنیم تا با هر موضوعی که مواجه میشویم، فوری آن را با "عدل الهی" مغایر یا حتی متضاد نبینیم.
"عدل" یعنی قرار دادن هر چیزی در جای خودش، که لابد "علیمانه و حکیمانه" خواهد بود، وگرنه در جایگاهش قرار نگرفته است. پس اگر کسی میخواهد درباره «گناه و عذاب آن»، تفکر و تأمل کرده یا سؤالی کند، باید آن را در رابطه با «جود، کرم، رأفت، رحمت و مغفرت الهی» ببیند، نه با عدلش. چنان چه اولیاء الله همیشه در دعاهایشان از خداوند منّان مسئلت دارند که با "رحمش" با آنان برخورد نماید و نه با "عدلش".
الف – به این سؤالات دقت نمایید و تفکر و تأمل کنید که کدامش با "عدل الهی" منافات دارد؟
1- اگر کسی دستش را روی آتش گرفت و سوخت، با عدل الهی منافات دارد و یا نتیجهای کاملاً و دقیقاً منطبق بر نظام قانونمند و حکیمانه خلقت است؟
2- اگر کسی مقدار کم یا زیادی شرابخواری کرد و به سبب آن عقلش پرید، یا به هزاران بیماری غیر قابل علاج جسمی، روحی، روانی و اخلاقی مبتلا گردید، و تمام زندگی خود را از دست داد، میتواند معترضانه بپرسد: چرا بابت چند جرعه شراب، چنین مکافاتهایی را باید دچار شوم؟ و آیا این با عدل الهی منافات دارد، یا دقیقاً منطبق با عدل در نظام خلقت است؟
3- یک کبریت بسیار کوچک است، اما اگر فضا مملو از گاز بود، سبب انفجار میگردد.
4- یک حب کوچک سیانور، تمام بدن را متلاشی میکند، آیا این مغایر با عدل در نظام آفرینش است؟
5- اگر کسی برای ساعتی تفریح قمار کرد، با پول اندکی وارد شد و سپس تمام هستی خود را باخت، میتواند بگوید: "چرا برای یک کار کوچک و یک ساعت بازی تفریحی، من باید به چنین سرنوشتی مبتلا گردم؟"
6- اگر کسی با یک هیزی ساده گرفتار شد، سپس عاشق این انتخاب غلط خود گردید و با او ازدواج کرد و یک عمر درگیر شد و کارش به طلاق کشید و زندگیاش از هم پاشید، یا به سبب همان هیزی به زنا یا انواع و اقسام گناهان دیگر مبتلا شد، آیا میتواند بگوید: "یک نگاه کوتاه و این همه مصیبت؟!" و آیا این منافاتی با عدل الهی ندارد؟!
ب - حال به این سؤالها دقت کنیم و با تفکر و تعمق به خودمان پاسخ دهیم:
1- گناه، یعنی عصیان و نافرمانی در مقابل خداوند متعال و سبحان؛ حال کدام گناهی کوچک است؟! امیرالمؤمنین، امام علی علیه السلام فرمودند: "بزرگترین گناه، آن گناهی است که صاحبش آن را کوچک بشمارد".
2- آیا انتظار داریم که یک عنصر کوچک مادی، قانون و نظام داشته باشد، اما کل جهان هستی قانون و نظامی نداشته باشد و نتیجهی هر کاری مساوی باشد؟!
3- آیا نظام در نظام علیّ و معلولی مادی، یک هسته (اتم) میتواند یک شهر را ویران کند، اما نظام علیّ و معلولی معنوی (روح و ویژگیهای آن و سیر آن در عالمِ دنیا، برزخ و قیامت)، هیچ چیزی و هیچ موضعی و هیچ کاری نباید بازتاب و اثر داشته باشد؟!
4- اگر فرد بیمار، یک روز داروی خود را فراموش کند، به عواقب بدی دچار میشود، حال اگر خدا را فراموش کند، آیا نباید اثری در او بگذارد؟
ج – بر اثر شایعات و تبلیغات سوء گسترده، یکی پرسید: "آیا خدا برای دو تا تار مو به جهنم میبرد"؟ گفتیم: حالا اگر گناه دو تا تار مو را بخشید، ولی گفت: بندهی من حالا تو جواب بده که چرا به خاطر دو تار مو، نافرمانی مرا کردی و نفسات را به من ترجیح دادی؟ چه پاسخی خواهی داد؟ و عذاب (عاقبت و نتیجهی) این نافرمانی چقدر باید باشد؟!
د – گناه در نظر ما کوچک است، اما اگر در محضر خدا باشد و نافرمانی او باشد نیز کوچک است؟ فرض کنید کسی یک دقیقه با موسیقی حرامی و در مقابل چشم چند نامحرم از خویشان خود برقصد، خب این گناهی بزرگ است و آثار و تبعاتی دارد. حالا اگر وسط یک مجلس پر جمعیت این کار را انجام دهد – یا وسط خیابان برقصد – یا وسط مسجد برقصد – یا برود وسط مسجدالحرام برقصد، آیا باز هم میزان گناه و آثارش و عواقب مترتبش و تنبیهی که انتظارش میرود، همان قدر است؟
و – گناه در نظر ما کوچک است، اما اگر آثار و تبعات بعدی آن نیز ثبت و محاسبه شود، آیا باز هم کوچک است؟ فرض کنید کسی یک بشکه مواد سمّی از پسماندهای شیمیایی را در آب رودخانه یا برکهای بزرگ و عمیق ریخت. خب این بشکه در مقابل آب رودخانه یا برکه بسیار کوچک است. اما اگر آب مسموم شد، ماهیها مُردند، گیاهان خشک شدند، مردمی که از آن آب آشامیدند یا مُردند و یا به هزاران بیماری مبتلا شدند، این بیماری به نسل آنها نیز منتقل شد و ...، آیا باز هم این گناه کوچک است؟!
خداوند متعال، علیم، حکیم، ربّ، عادل، رحمان و رحیم، در نظام عالمانه و عادلانه خلقت، هر کاری را با نتایج آن [تا قیامت] ثبت میکند، پس اگر خوب بود اجرش را به اضافه جایزههایی از فضل خود میدهد و اگر بد بود، به اندازهی گناهش مکافات میدهد.
حال آیا کسی دوست دارد که خداوند سبحان، با "عدلش" با او رفتار کند؟!
«إِنَّا نَحْنُ نُحْيِي الْمَوْتَى وَنَكْتُبُ مَا قَدَّمُوا وَآثَارَهُمْ وَكُلَّ شَيْءٍ أحْصَيْنَاهُ فِي إِمَامٍ مُبِينٍ» (یس، 12)
ترجمه: ماييم كه مردگان را زنده مىكنيم و آنچه كردهاند و آنچه از آثارشان بعد از مردن بروز مىكند همه را مىنويسيم و ما هر چيزى را در امامى مبين برشمردهايم.
نکته:
یک - در مکاتب و نظامهای الحادی و مادی، چون به ظاهر بسنده و حکم میکنند، کشتن یک نفر، نسبت به کشتن صد نفر، گناه کوچکتری است – در نظامهای حقوقی مادی (غرب) هیچ فرقی نمیکند که او یک نفر را کشته باشد یا هفتاد نفر را، یا هفت هزار نفر را ... – در نهایت به حبس ابد محکوم میشود. یا حتی گاهی کسی که یک نفر را کشته به حبس ابد محکوم میشود و کسی که هفتاد نفر را کشته، به بیست و دو سال زندان (مثل آن تروریست بلژیکی) محکوم میشود – گاهی هم به خاطر کشته شدن دو نفر (اگر بتوانند به اسلام و مسلمین ربط دهند)، یک نمایش جهانی راه میاندازند (مثل قضیه اخیر در اروپا – و نمایشنامه تجمع رؤسای کشورها در پاریس) – اما در جهانبینی، نگاه، ارزشها و آموزههای اسلامی، کشتن یک نفر، مثل کشتن همه انسانهاست و زنده کردن (احیا)ی یک نفر، مثل احیای همه انسانهاست. چرا که تا قیامِ قیامت، آثار و تبعات خود را دارد.
«مِنْ أَجْلِ ذلِكَ كَتَبْنا عَلى بَنى إِسْرائيلَ أَنَّهُ مَنْ قَتَلَ نَفْساً بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسادٍ فِى الْأَرْضِ فَكَأَنَّما قَتَلَ النَّاسَ جَميعاً وَ مَنْ أَحْياها فَكَأَنَّما أَحْيَا النَّاسَ جَميعاً وَ لَقَدْ جاءَتْهُمْ رُسُلُنا بِالْبَيِّناتِ ثُمَّ إِنَّ كَثيراً مِنْهُمْ بَعْدَ ذلِكَ فِى الْأَرْضِ لَمُسْرِفُونَ» (المائده، 32)
ترجمه: از اين روى بر فرزندان اسرائيل مقرر داشتيم كه هر كس كسى را- جز به قصاص قتل، يا [به كيفر] فسادى در زمين- بكشد، چنان است كه گويى همه مردم را كشته باشد. و هر كس كسى را زنده بدارد، چنان است كه گويى تمام مردم را زنده داشته است. و قطعاً پيامبران ما دلايل آشكار براى آنان آوردند، [با اين همه] پس از آن بسيارى از ايشان در زمين زيادهروى مىكنند.
دو – پس اول آن که: هیچ گناهی، با توجه به تمرد از امر الهی و نیز آثار و عواقب آن [که معمولاً ما نمیدانیم و از آن غافل هستیم] کوچک نیست و ما نیز نباید کوچک بشماریم؛ چنان چه هیچ عبادت و صوابی که بابتش ثوابها منظور میگردد، کوچک شمرده نمیشود – دوم آن که هیچ موقع "عدل" خداوند سبحان را به چالش نکشیم، و بدانیم که هیچ امری از او منافاتی با عدلش ندارد؛ منتهی همیشه از او بخواهیم که را "رحم و لطفش" با ما رفتار کند، نه این که از یک سو مرتکب نافرمانی و گناه شده و از سوی دیگر مدعیانه خواهان اِعمال عدل او باشیم – سوم آن که چرا وقتی گناه و معصیتی واقع میشود، اجازه دهیم که شیطان بیشتر نفوذ کند و به جای "اشتغفار و توبه"، به عناد و لجاجت و یا خدایی ناکرده "انکار" بکشاند؟! فرقی بین انکار وجود خدا، یا انکار عدل خدا، یا رحم خدا، یا قیامت و حساب و کتاب و مکافات و پاداش و بهشت و جهنم جهنم خدا نیست. همه انکار است. پس مراقب باشیم و اگر گناهی سر زد، حتماً به درگاه رحمت و مغفرت خودش رجوع کنیم و با استغفار و توبه، تقاضای بخشش و پوشش و هدایت نماییم. اهل ایمان، عشق و محبت باشیم، نه اهل معصیت و شاخ و شانه کشیدن.
مرتبط:
- تعداد بازدید : 2036
- 11 مرداد 1394
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: گوناگون معاد