پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): اسلام که در بُعد نظری، شامل مجموعهی "شناختی" [خداشناسی، معاد شناسی، انسان شناسی، جامعه شناسی، حقوق شناسی و ...] میباشد، تعلیم خداوند متعال در "هستی شناسی" است؛ از این رو نه تنها مبتنی بر "نظریات" نیست، بلکه منطبق با حقایق عالم هستی میباشد.
در نظریاتِ نظریهپردازان، راجع به «اصالت فرد یا جامعه»، تئوریهای گوناگونی ارائه شده است، برخی اصالت را به فرد دادهاند، برخی دیگر فرد را نادیده گرفته و اصالت را به جامعه دادهاند، اما اسلام هر دو را دارای اصالت و ارزش معرفی مینماید.
برخی میگویند: وقتی گفته میشود "جامعه"، یک اعتبار انتزاعی است و چنین چیزی ما به ازای خارجی ندارد – برخی میگویند: چون جامعه متشکل از تک تک آحاد آن است، پس خودش چیزی نیست و اصالت با فرد است و بر همین اساس در تمامی اخلاقیات و ارزشها نیز "منفعت شخصی" یا "لذت فرد" را غایت و کمال میدانند.
اما در نگاه اسلامی، جامعه خودش متأثر از ترکیب و اثر روحیات، فرهنگها ... شده و دارای یک هویت مشخص میگردد و از شعور و خواست مستقلی برخوردار میگردد که معمولاً بر خواست شخصی نیز غلبه دارد.
از این رو در تقریر سرنوشتها نیز گاه انسان خودش در تقریر سرنوشت خود نقش آفرینی میکند و گاهی جامعه در چگونگی سرنوشتش ایفای نقش مینماید. همان گونه که افراد هر کدام به تنهایی سرنوشتی برای خود دارند و جوامع نیز سرنوشتهایی دارند.
کتاب اعمال فرد و جامعه:
در آیات قرآن کریم نیز همان گونه که به سرنوشت افراد اشاره شده، به سرنوشت جوامع (امتها) تصریح شده است، و همان گونه که به کتاب اعمال تک به تک افراد تصریح شده، به کتاب عمل جوامع و امم نیز تصریح شده است؛ پس معلوم میشود که هم فرد اصالت دارد و هم "جامعه" خودش هویتی دارد که سرنوشت دارد.
کتاب فرد: « كَلَّا سَنَكْتُبُ مَا يَقُولُ وَنَمُدُّ لَهُ مِنَ الْعَذَابِ مَدًّا » (مریم علیهاالسلام، 79)
ترجمه: نه چنين است. به زودى آنچه را مىگويد، مىنويسيم و عذاب را براى او خواهيم افزود
کتاب جامعه: « وَتَرَى كُلَّ أُمَّةٍ جَاثِيَةً كُلُّ أُمَّةٍ تُدْعَى إِلَى كِتَابِهَا الْيَوْمَ تُجْزَوْنَ مَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ » (الجاثیه، 28)
ترجمه: و هر امّتى را به زانو در آمده مىبينى هر امّتى به سوى كارنامه خود فراخوانده مىشود [و بديشان مىگويند:] «آنچه را مىكرديد امروز پاداش مىيابيد.
پیوند اعمال و سرنوشت تک به تک انسانها به امامان (پیشوایانشان، اعم از حق یا باطل) و شهود و احصاء نزد امام حق:
« إِنَّا نَحْنُ نُحْيِي الْمَوْتَى وَنَكْتُبُ مَا قَدَّمُوا وَآثَارَهُمْ وَكُلَّ شَيْءٍ أحْصَيْنَاهُ فِي إِمَامٍ مُبِينٍ » (یس، 12)
ترجمه: ماييم كه مردگان را زنده مىكنيم و آنچه كردهاند و آنچه از آثارشان بعد از مردن بروز مىكند همه را مىنويسيم و ما هر چيزى را در امامى مبين برشمردهايم
مرگ (پایان، اجل) فرد و جامعه:
و همینطور است در خصوص مرگ یا پایان و اجل هر شخص و هر جامعه. ضمن آن که میفرماید: هر نَفسی (موجود زندهای) مرگ را میچشد، میفرماید: هر امتی نیز به پایان خود میرسد و تصریح دارد که وقتی زمان پایان (اجل) فرد رسید، دیر و زود نمیشود و وقتی پایان یک امت رسید نیز دیر و زود نمیشود:
اجل فرد: « وَلَن يُؤَخِّرَ اللَّهُ نَفْسًا إِذَا جَاء أَجَلُهَا وَاللَّهُ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ » (المنافقون، 11)
ترجمه: و هرگز خداوند (مرگ) كسى را هنگامى كه اجلش فرا رسد به تأخير نمىافكند، و خدا به آنچه مىكنيد آگاه است
اجل جامعه: « وَلِكُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ فَإِذَا جَاء أَجَلُهُمْ لاَ يَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً وَلاَ يَسْتَقْدِمُونَ » (الأعراف، 34)
ترجمه: و براى هر امّتى اجلى است پس چون اجلشان فرا رسد، نه [مىتوانند] ساعتى آن را پس اندازند و نه پيش.
شهید مطهری:
پس معلوم میشود نه تنها افراد هر کدام کتاب و توشه و دفتری مخصوص به خود دارند، جامعهها نیز از آن جهت که در شمار موجودات زنده و شاعر (دارای شعور) و مکلف و قابل تخاطب (مخاطب قرار دادن) هستند و اراده و اختیار دارند، نامهی عمل دارند و به سوی نامهی عمل خود خوانده میشوند. (مقدمهای بر جهانبینی – جامعه و تاریخ، ص 31)
آینده جامعهها:
شهید آیت الله مطهری رحمة الله علیه:
«جامعهها و تمدنها و فرهنگهای امروزین را فرضاً مختلف النّوع و مختلف الماهیة ندانیم، مختلف الکیفیة، مختلف الشکل و مختلف اللّون (رنگارنگ) بودن آنها را نمیتوان انکار کرد.
آینده جوامع بشری چگونه است؟ آیا این فرهنگها و تمدنها و این جامعهها و ملیتها برای همیشه به وضوع موجود ادامه میدهند، یا حرکت انسانیت به سوی تمدن و فرهنگ یگانه و جامعهی یگانه است و همه اینها در آینده رنگ خاص خود را خواهند باخت و به یک رنگ – که رنگ اصلی است و رنگ انسانیّت است – در خواند آمد؟
... باید گفت جامعهها و تمدنها و فرهنگها، به سوی یگانه شدن، متحد الشّکل شدن و در نهایتِ امر در یک دیگر ادغام شدن سیر میکنند و آیندهی جوامع انسانی، جامعهی جهانی واحدِ تکامل یافته است که در آن، همهی ارزشهای امکانی انسانیّت به فعلیت میرسد و انسان به کمال حقیقی و سعادت واقعی خود، و بالاخره به انسانیت اصیل خود خواهد رسید.» (مقدمهای بر جهانبینی – جامعه و تاریخ، ص 56)
مشارکت و همافزایی (سؤال کوتاه و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی)
در جامعهشناسی از نگاه اسلام، اصالت با فرد است یا جامعه؟
http://www.x-shobhe.com/shobhe/7436.html
https://telegram.me/x_shobhe
کلمات کلیدی:
گوناگون