فقر و دعا - با اینکه فقیرهای مسلمانی هم داریم که دعا میکنن، ولی چرا توی همون وضع باقی میمونن؟! چرا خدا به دادشون نمیرسه؟! اینو اکثر کانالهای ضد اسلامی میگن. خواهشا جواب بدین.
پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): روش و تاکتیک فعالان در این کانالها، همان روش ابلیس لعین میباشد، چرا که پیرو، عبد، مطیع و تحت تعلیم و تربیت او و جنودش هستند.
ابلیس لعین وقتی از روی تکبرش، خداوند سبحان را در امر سجده به آدم نافرمانی کرد، به محاکمه کشیده شد که «چرا نافرمانی کردی و علتش چه بود؟!»؛ او بهانههایی از قبیل برتری آتش از خاک آورد و چون دید این بهانهها هیچ کدام توجیه مقبولی نیست، گناه تکبر خودش را گردن خدا انداخت و گفت: « رَبِّ بِمَا أَغْوَيْتَنِي ... پروردگارا! حال که تو مرا فریب دادی و گمراه ساختی ...» من نیز چنین و چنان میکنم.
*- از آن پس، همین اندیشه و روش غلط را به گناهکاران القا کرد تا گناه خودشان را گردن خدا بیاندازند. چنان که فرعون گفت: «من موسی (ع) را میکشم، او برود از خدای خودش کمک بگیرد» - قوم بنی اسرائیل به حضرت موسی علیه السلام گفتند: «تو با خدایت برو و این سرزمین را تسخیر کن و مردان جنگجویش را از پا درآور و یا از شهر بیرون کن، هر گاه موفق شدی، ما وارد خواهیم شد» [و البته خدا هم فرمود: پس چهل سال در بیابان آواره باشید] – کفار نیز در برههای، ظلم خود را اینگونه توجیه کردند که اگر خدا نمیخواست، چنین نمیشد – یزید و عبیدالله بن زیاد و ... نیز گناه جنایات خود را در کربلا، گردن خدا انداختند و به حضرت زینب علیهاالسلام گفتند: «دیدی خدا با برادرانت چه کرد؟» و به مردم نیز میگفتند: این برتری را خدا به ما داده است – پادشاهان و حُکام جایر نیز میگفتند: «سلطنت موهبتی الهی است که از جانب خدا به پادشاه اعطا شده است»، حتی جرج بوش (پسر) گفت: من نمایندهی خدا هستم و ... .
*- از آن پس، این اندیشهی جاهلی با تقویت القائات شیطانی، در بین انسانها (حتی مسلمانان) رواج یافت؛ تا آنجا که به قول آیت الله جوادی آملی: «اسلامی حرف میزنند، اما قارونی فکر میکنند»، یعنی حرف از خدا، قرآن، نماز و دعا دارند، اما اگر موفقیتی حاصل شود، آن را صرفاً از هنر خود میدانند و بدتر آن که تمامی ضعفها، مشکلات و گرفتاریها را گردن خدا میاندازند! مانند کسی که به خاطر عدم رعایت مقررات و ضوابط رانندگی، تصادف میکند و احتمالاً مجروح و معلول هم میشود، بعد میگوید: «نمیدانم چه حکمتی داشت که خدا خواست من تصادف کنم و مجروح و معلول شوم؟!»
اقتصاد و معیشت:
اقتصاد و معیشت نیز مانند دیگر شئون و امور زندگی میباشد. رونق اقتصادی به صورت کلی، یا اشتغال، کسب و درآمد شخصی، هزاران هزار علت و عامل شخصی، اجتماعی، فرهنگی، محیطی، ملی و بینالمللی دارد، پس چنین نیست که اگر این شرایط مهیا نبود و یا تلاشی برای مساعد نمودن آن صورت نگرفت، به صرف "دعا"، همه چیز حل شود.
اقتصاد بیمار، مانند انسان بیمار است؛ آیا تا به حال شنیدهاید که بگویند: « فلانی بیمار شد، اقدام به مداوا نکرد، اما خیلی دعا کرد که بهبود یابد، ولی نیافت؛ پس چرا خدا او را شِفا نمیدهد؟!»
حکایت:
در حکایت آوردهاند: حضرت موسی (ع) مبتلا به قولنج شد و هنگامی که برای مناجات با حضرت رب الارباب به کوه طور رفت عرض کرد : خداوندا! مریض شدهام مرا شفا عنایت فرما .
خطاب شد یا موسی به طبیب مراجعه کن. عرض کرد : خداوندا! پاسخ مردم را چه بگویم در حالی که خواهند گفت: "تو کلیم اللهی و مرده زنده میکنی و کور را شفا میدهی، آنگاه برای مرض خود به طبیب مراجعه میکنی؟!" - خطاب شد یا موسی! ما این گیاهان را عبث نیافریدیم و علم طب را بیهوده به انسان الهام نکردیم؛ حال آیا چون تو موسی هستی، انتظار داری که این همه گیاهان را عبث بگذاریم و بی سبب مرض تو را شفا دهیم؟! (زندگینامه مرحوم حاج شیخ حسنعلی اصفهانی، ج 1)
*- بنابر این، همانگونه که حفظ سلامتی و یا مداوا برای بهبود بیماری، هزاران هزار شرط و شروط و دستورالعمل دارد و هر کاری با اسباب لازمش انجام میپذیرد، برخورداری از اقتصاد سالم و یا مداوای اقتصاد بیمار نیز هزاران هزار شرط، دستورالعمل، برنامه، راهکار و وسایل دارد. چه برای شخص و چه برای جامعه؛ که البته از هم جدا نیستند.
*- در آموزهها و دستورالعملهای اسلامی (قرآن کریم و حدیث) نیز صدها برنامه و دستورالعمل فردی و اجتماعی وجود دارد؛ از دستور به تلاش گرفته تا کسب حلال و پرهیز از حرام – پرداخت انواع زکاتها، صدقات، انفاق، انفال، خمس، قناعت، پرهیز از اسراف، تولید مرغوب، توزیع عادلانه، مصرف بهینه ... تا مقابله با ظلمهای فردی و اجتماعی، فزهنگی و سیاسی و اقتصادی، تا امور مربطو به مدیریتهای داخلی و انواع مقابله با فتنهها و دشمنیهای داخلی و خارجی. آیا همانگونه که امریکا توسط داعش و سایر گروههای تروریستی، در کشورها جنگ نظامی نیابتی راه میاندازد، توسط وابستگانش جنگ نیابتی اقتصادی راه نمیاندازد؟!
حالا اگر فرد و یا جامعه (ملت)، این زنجیره را پاره کردند، حلقههای آن را جدا و مفقود کردند، توجه و همت لازم را نداشتند، با بصیرت به امور داخلی و خارجی ننگریستند، خوب تدبیر و مدیریت نکردند و ...، انتظار نداشته باشند که به صرف سر سجاده نشستن و دعا کردن، اتفاقی بیافتد.
دعا:
دعا، وِرد، جادو، سحر، طلسم و ... نمیباشد، بلکه درخواست از خداوند علیم، حکیم و منّان میباشد. بنا بر این، منشأ دعا نیز باید فکر، قلب و اراده باشد، نه لفظ خالی. در حالی که اغلب دعاهای ما، از لفظ نشأت میگیرد و به همان لفظ پایان میپذیرد. نه خواست و ارادهای حکیمانه پشت سر این دعا قرار گرفته است و نه عزم، همت و تلاشی مجدانه در پیاش میآید. لذا مرتب میگویند: «پس چرا این همه دعا کردیم، نشد؟!» خب این نه تنها دعا نیست، بلکه مسخره کردن دعا نیز هست. خداوند سبحان و حکیم، مستجاب کنندهی دعاهای ماست، نه الفاظ و اورادِ ما.
*- آیا تا به حال شنیدهاید که بگویند: «فلانی خیلی دوست داشت که دانشمند شود، بدون این که تلاشی برای تحصیل علم کند، بسیار دعا کرد، اما نشد! پس چرا خدا او را دانشمند نمیکند؟!»
اما میگویند: مردمان فقیر خیلی دعا میکنند، پس چرا خدا مستجاب نمیکند؟! و این چنین گناه را گردن خدا میاندازند! و هیچ گاه نمیگویند که «ما طبق برنامهی تدوین شده و به وظایف محوله عمل نمیکنیم و نتیجهاش فقر در جامعه میشود» - «نتیجهی اسراف و تبذیر، از سوی یک قشر، فقر برای قشر دیگر میشود» - «نیتجه بخل و خسّت، همانطور که روح را بیمار میکند، اقتصاد و معیشت مردم را نیز بیمار میکند» - «نتیجه انباشت سرمایه و بلوکه کردن آن، فقر است» - «وابستگی به غیر (خارج)، حاصلی جز بدبختی، عجز و فقر ندارد» - «حاصل رشوه دادن و گرفتن، رانتخواری، سوء استفاده از اموال دیگران و بیت المال، سوء مدیریت دولتی و ...، جز عمق بخشیدن به شکاف طبقاتی و فقر نخواهد بود» - «ضایع کردن نعمتها، اعم از مادی و معنوی، از پول و ثروت و کار گرفته، تا نعمت ایمان، اسلام، ولایت، استقلال، عقل، علم، شعور، بصیرت، توانها و سرمایههای طبیعی و ملی و ...، همه فقر میآورد»!
انتظار:
حال چه انتظاری دارند؟! آیا مثل قوم بنی اسرائیل میگویند: امام زمان علیه السلام بیاید و با خدایش تمامی این مشکلات را برطرف کند، بعد ما میآییم؟! – یا میگویند: ما همین جا سر سجاده نشسته و مرتب وِرد و اورادی را به نام "دعا" میخوانیم، تا شاید خداوند متعال، تمامی قوانین حاکم بر خلقت (تکوین) و هدایت (تشریع) را به خاطر اورادِ ما بر هم زند، معجزه شود و همه چیز تغییر یابد؟!
« ذَلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ لَمْ يَكُ مُغَيِّرًا نِعْمَةً أَنْعَمَهَا عَلَى قَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ وَأَنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ » (الأنفال، 53)
ترجمه: اين [كيفر] بدان سبب است كه خداوند نعمتى را كه بر قومى ارزانى داشته تغيير نمىدهد، مگر آنكه آنان آنچه را [در دل دارند و عمل دارند] تغيير دهند، و خدا شنواى داناست.
مشارکت و همافزایی (سؤال کوتاه و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی)
فقیرهای مسلمانی هم داریم که دعا میکنن، ولی چرا توی همون وضع باقی میمونن؟! چرا خدا به دادشون نمیرسه؟!
http://www.x-shobhe.com/shobhe/8081.html
- تعداد بازدید : 2008
- 3 مهر 1395
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: گوناگون