سالیتود یا استحاله و تفاوتش با چله نشینی را توضیح دهید. در استحاله رمز موفقیت را ترک رابطهی جنسی چه متعارف یا غیر متعارف میداند...؟! (لیسانس برق – قدرت / ورامین)
پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): سراسرش به جز التقاط به قصد ایجاد انحراف، چیزی نیست. سالیتود را از انگلیسی گرفته، استحاله را از عربی گرفته و چلهنشینی را از فارسی، بعد در مورد تفاوتشان سخن میگویند. ، در حالی که هر کدام امری مستقل است و دلیلی ندارد با یک دیگر مقایسه شوند. معنای سالیتود نیز با استحاله یکی نیست که گفته شود « سالیتود یا استحاله »!
نکتهی دیگر آن که این بازی با کلمات و اصطلاحات و جابجایی معانی و کاربرد آنها نیز در راستای همان انحرافاتی است که تحت عنوان «عرفانهای کاذب» مانند حبابی در اذهان عمومی مطرح میشوند و به سرعت میترکند. هدف اصلی نیز "مادی" کردن تمامی حالات و صفات معنوی در انسان میباشد! چنان که برای سجده، بحث "چاکراهها" و ارتباط با زمین را مطرح کردند و اینک برای سالیتود، بحث مصون ماندن از آلودگیها و یا بیماریهای واگیر را مطرح میکنند.
●- سالیتود (Solitude ): اگر چه سالیتود را "تنهایی" معنا کردهاند تا بتوانند این توجیهات را بیاورند، اما معنایش همان "عزلت" میباشد که به فارسی "انزوا" میگویند.
تنهایی، با انزوا یا عزلت، بسیار متفاوت است. چرا که "تنهایی"، گاه به اجبار رخ میدهد و گاه به اختیار، "اما انزواطلبی" یا "عزلتنشینی"، کاملاً اختیاری میباشد. تنهایی گاه برای تَن رخ میدهد، اما انزوا روحی و روانی است.
تنهایی: گاهی ممکن است انسان طبق برنامهریزی، ساعتی را برای تنهایی خود در نظر بگیرد و در این مدت، یا استراحت کند، یا مطالعه نماید، یا به عبادت (به ویژه نماز شب و دعای سحر) بپردازد، یا قرآنی تلاوت نماید و یا ساعتی بیاندیشد که هفتاد سال عبادت برتر است.
تنهایی، الزاماً حالت فیزیکی ندارد؛ ممکن است انسان در میان انبوه جمعیت نیز "تنها" باشد، یعنی به لحاظ اهداف، افکار، باورها و بالتبع عملکردها، کسی با او موافق نباشد و همراهی ننماید؛ همچنین ممکن است به لحاظ فیزیکی نیز صادق باشد، مثل آن که کسی برود در اتاقی و ساعاتی را به تنهایی سپری نماید.
انزوا (عزلت): "عزلت" در معنای عامش، به عدم وابستگی و تعلق گفته میشود که معنا و مصداقش بسیار با قطع ارتباط با دنیا متفاوت است. انزواطلبی یا عزلت نشینی، حالات متفاوت مثبت و منفی دارد. به عنوان مثال: اگر کسی در محیطی نامطلوب قرار گیرد و سعی در گوشهنشینی کند، خوب است؛ البته نه به معنای این که بدن و تعاملش را با مردم قطع کند و برود برای همیشه در غاری یا جنگلی سکنا گزیند! "عزلت" در معنای عامش، به عدم وابستگی و تعلق گفته میشود.
"انزوا یا عزلت" منفی نیز همان جدا کردن خود از زندگی اجتماعی است که از سویی نشان از خودپسندی و تکبر و نیز تنبلی و بیخیالی دارد و دریشهاش در همان اندیشههای "اومانیستی" میباشد، (اگر چه ظاهرش عکس این را نشان میدهد)، و از سویی دیگر نشان از نوعی افسردگی و ناامیدی دارد و البته عمل به آن، هر دو نقیصه را تشدید میکند.
بدیهی است که دین خدا [اسلام]، ضمن توصیه و تأکید بر اختصاص زمانی برای تنهایی، جهت تفکر، تدبر، عبادت، به خود اندیشیدن، به خدا و عاقبت اندیشیدن و ...، انزواطلبی و عزلتنشینی به معنای قطع ارتباط و فعالیت فردی و اجتماعی را به شدت مردود، باطل و مضرّ اعلام میدارد.
●- استحاله: اما استحاله، یک کلمه عربی است و به معنای حل شدن به گونهای که تغییر ماهیت دهد میباشد. کاربرد آن بیشتر شیمایی است (مثل تبدیل شدن شراب به سرکه) و البته واژهای است که در "فقه" نیز موضوع بحث قرار میگیرد. مثل این که بگویند: چوب نجس، با آب کشیدن تطهیر نمیشود، اما اگر بسوزد و خاکستر شود، دیگر استحاله شده و نجس نمیباشد. از اینرو "استحاله" را "دگرگون" شدن چیزی به چیزی دیگر ترجمه کردهاند.
بدیهی است که همین معنا، در غیر موارد مادی و شیمایی نیز به کار میرود، مانند: «استحالهی فرهنگی». مثل این که فرهنگ یک جامعهای چنان از سوی دشمنان مورد حمله و هجمه قرار گیرد که به طور کلی دگرگون شود و از حالتی که بود، به حالت مطلوب دشمن درآید.
●- چلهنشینی: یعنی آدمی یک برنامهای را "چهل روز" مداومت نماید؛ و البته الزامی ندارد که جهت انجام آن، حتماً تنهایی، انزوا و عزلتی را هم اختیار کند، اگر چه ممکن است گاهی هدف و برنامهی مورد نظر، این تنهایی را نیز ایجاب نماید.
چلهنشینی به هر دو صورت، هم در میان مسلمانان و ادیان الهی رایج است و هم در میان هندوها، بوداییها و ... . و علت این مدت نیز خواص "چهل" میباشد، چنان که در احادیث یا ابیات عرفانی نیز به آن اشاره شده است. مانند قول حافظ (ره):
سحرگه ره روی در سرزمینی
همیگفت این معما با قرینی
که ای صوفی شراب آن گه شود صاف
که در شیشه برآرد (بماند) اربعینی
اسلام و ادیان:
پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله در چهل سالگی مبعوث گردیدند و پس از ازدواج با حضرت خدیجه کبرا علیهاالسلام، به ایشان دستور داده شد تا چهل روز از خانه دور شود و به تنهایی به عبادت مشغول گردد و ...، تا شرایط لازم روحی و جسمی، برای پدر سیدة النساء، حضرت فاطمه زهراء علیهاالسلام شدن، در او مساعد گردد.
ممکن است کسی تصمیم بگیرد که طبق دستور، چهل روز صبحها پس از نماز صبح، دعای عهد بخواند – یا چهل روز زیارت عاشورا بخواند – یا چهل شب ذکر "لا إله الاّ الله، سبحان الله و یا ..." بگوید و ...، که هیچ کدام مستلزم چهل روز تنهایی، انزوا و عزلت نمیباشد.
و همینطور در قرآن کریم میخوانیم که حضرت موسی علیه السلام، برای میقات به غاری رفت و امتش بیرون غار منتظر ظهور مجدد او ماندند. خداوند متعال به او فرمود که چرا قومت را رها کردی و زودتر از آنها آمدی؟! و خلاصه اقامت او را تا چهل روز تمدید نمود، و وقتی بازگشت، دید اکثریت قومش (به جز چند نفر)، همه فریب سامری گوسالهساز را خورده و گوسالهپرست شدهاند!
مکاتب نوظهور (قارچی و حبابی):
اکنون "شیطانپرستان" و مریدانشان، برای به انحراف کشاندن مردم، هر روز این مفاهیم و صورتهای حق و باطل آنها را در میآمیزند، آشی مُهلک درست میکنند و به خورد خلق الله میدهند!
ریشهی نگاه در این موج جدید (سالیتودی) در فضای مجازی، همان اندیشههای فرویدیستی، مبنی بر "زیربنا و هدف قرار دادن قوای جنسی" میباشد.
●- میگوید: «سالیتود - Solitude » یعنی خلوت درون و آمادگی و خودسازی قبل از ازدواج (؟!)، حالا این معنای "من درآوردی" را چگونه بر «سالیتود» حمل کردهاند، خودش جای تأمل دارد.
بیتردید، میل جنسی، به خودی خود، ازدواج و غیر و ازدواج نمیشناسد، بلکه ازدواج، راهکار سالم، نظاممند و منطبق با کارگاه و چرخهی خلقت و آدمیت، برای ارضای میل جنسی میباشد و البته که آمادگی و خودسازی برای اولین ورود تعهدآور به اولین کانون اجتماعی (تشکیل خانواده)، بیش و پیش از خودسازی بدنی، خودسازی فکری، ارزشی، شخصیتی و هویتی لازم دارد که آن هم با سالیتود و استحاله و چلهنشینی به دست نمیآید.
●- خداوند متعال در کلام وحی فرمود که ازدواج را جهت "تسکین" قرار داده است، یعنی آرامش جسمی، جنسی، روانی، روحی، اجتماعی، فرهنگی، امنیتی ...، و البته فرمود که "اهل تفکر" این نشانهها را در مییابند. پس ازدواج درست و پایدار، مستلزم اندیشه و تفکر درست و برنامهریزی درست، ایجاد زمینههای مساعد رشد و انتخاب درست میباشد، و البته بر پایهی "مودت = ظهور محبت در عمل" و "رحمت = وجودبخشی و کمالزایی یک دیگر" و مهمتر آن که یک مقولهی اجتماعی « لِقَوْمٍ » است:
« وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ » (الروم، 21)
ترجمه: و از نشانههای او اینکه همسرانی از جنس خودتان برای شما آفرید تا در کنار آنان آرامش یابید، و در میانتان مودّت و رحمت قرار داد؛ در این نشانههایی است برای گروهی که تفکّر میکنند!
●- میگوید: استحاله یعنی متعالی کردن میل جنسی و هدایت آن به سمت موفقیت و ثروت (؟!)
خب این معنی من درآوری، یعنی چه؟ میل جنسی، یا تشدید میشود، یا تضعیف میگردد و یا تعدیل میشود؛ حال چگونه متعالی میشود، معلوم نیست؟! مضافاً بر این که تعالی این میل غریزی را به هدایت آن به سوی موفقیت و ثروت بیان میدارد؟ یعنی چه؟ منظور موفقیت در ارضای مطلوب نیرو و نیازهای جنسی است، یا موفقیتهای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و ... از راه ارضا یا مهار غریزه جنسی (فرویدیسم) – بعد چگونه مبدل به ثروت شود؟!
اسمهای بیمسما:
یک درس خوبی در قرآن کریم به همگان داده شده است که پیامبرانی چون حضرت ابراهیم علیه السلام نیز بر آن تأکید نمودهاند. میفرماید: «اینها همه اسمهای بی مسمایی است که شما و پدرانتان بر مطلوبهای خود گذاشتهاید و خداوند چنین حقیقتی را در آنها قرار نداده است»:
« إِنْ هِيَ إِلَّا أَسْمَاءٌ سَمَّيْتُمُوهَا أَنْتُمْ وَآبَاؤُكُمْ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ بِهَا مِنْ سُلْطَانٍ إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَمَا تَهْوَى الْأَنْفُسُ وَلَقَدْ جَاءَهُمْ مِنْ رَبِّهِمُ الْهُدَى » (النجم، 23)
ترجمه: اینها فقط نامهایی است که شما و پدرانتان بر آنها گذاشتهاید (نامهایی بیمحتوا و اسمهایی بی مسمّا)، و هرگز خداوند دلیل و حجتی بر آن نازل نکرده؛ آنان فقط از گمانهای بیاساس و هوای نفس پیروی میکنند در حالی که هدایت از سوی پروردگارشان برای آنها آمده است.
مشارکت و همافزایی (سؤال به همراه نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی)
سالیتود یا استحاله و تفاوتش با چله نشینی را توضیح دهید. در استحاله رمز موفقیت را ترک رابطهی جنسی چه متعارف یا غیر متعارف میداند...؟!
http://www.x-shobhe.com/shobhe/8973.html
- تعداد بازدید : 2912
- 12 آذر 1396
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: گوناگون جنگ و جهاد