پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): متأسفانه جایگزینی و رواج دادن اصطلاحات به زبان بیگانه، به غیر از لطمه به زبان فارسی، سبب برخی خطاهای دیگر شناختی، ذهنی و حتی رفتاری نیز میگردد که از جمله آنها، «گمان موضوع یا کشف جدید» میباشد.
"دژاوو"، (Deja vu ) از یک کلمهی فرانسوی (Déjà vu) گرفته شده که گفته میشود: این لغت ابتدا توسط روانشناس فرانسوی امیل بویراک (۱۸۵۱–۱۹۱۷) در کتاب "روانشناسی آینده" معرفی شد. L'Avenir des sciences psychiques))
در هر حال "دژاوو"، همان "آشنا پنداری" است که شاید برای همگان، مکرر اتفاق افتاده باشد؛ مثل این کسی را میبیند، با این که هیچ سابقهی آشنایی با او نداشته، تصور میکند که او را پیش ازاین دیده است – و یا به جایی میرود و تصور میکند که پیش از این نیز درست به همینجا آمده بود و یا موارد مشابه به اینها.
الف – انسان به تعبیر الکسیس کارل، «موجود ناشناخته" است و به رغم پیشرفتهای علمی، هنوز ناشناختههای بسیاری، به ویژه در عرصهی "روان" دارد و البته که روح، به رغم آن که اصل وجود است، حتی از روان نیز ناشناختهتر مانده است. از این رو، دانشمندان و روانشناسان، هنوز به علل اصلی این "آشنا پنداری"، پینبردهاند، هر چند که مطالعات آنها محدود به جسم (مغز، اعصاب ...) میباشد.
به عنوان مثال: آرتور فرانک هاوزر، دربارهی "آشناپنداری"، سه فرضیه دارد (یعنی هنوز فرضیه است): یک – هنگام انتقال اطلاعات از یک سمت مغز به سمت دیگر، درنگ کوتاهی رخ میدهد، و فرد هنگام دریافت، گمان میکند که دریافت دوباره کرده است! دو – ممکن است به رغم عدم شباهت موضوعی، شباهت محیطی سبب این تصور گردد! سه - ممکن است شنیدن موضوع را تصور نماید که به آن «شنوده پنداری» میگویند.
ب – اما، مسائل دیگری نیز هست، مانند خوابیدن و دیدن رؤیا، که ممکن است رویای صادقه باشد. این رویاها، گاهی صورتهای دیگری دارند که مستلزم تعبیر میباشند، چنان که گفته میشود: تعبیر شیر (لبنیات) در عالم واقع، "علم" است، یا دیدن افتادن دندان، به تناسب ردیف آن، درگذشت یکی از بستگان و یا آشنایان دور و یا نزدیک است و ...؛ اما ممکن است کسی در رؤیا، عین صورت واقع را ببیند.
ج – در قرآن کریم، به این رؤیاهای صادق با صورت تعبیری یا عین واقع، اشارات و تصریحاتی شده است، مانند رؤیای عزیز مصر، که حضرت یوسف علیه السلام آن را به قحطی شدید پس از برکت فراوان تعبیر نمود و چنین هم شد. و یا رؤیای پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله، راجع به فتح مکه و ورود به مسجد الحرام، بدون هیچ جنگ و خونریزی، که عیناً اتفاق افتاد و در عالم واقع، تصدیق شد:
« لَقَدْ صَدَقَ اللَّهُ رَسُولَهُ الرُّؤْيَا بِالْحَقِّ لَتَدْخُلُنَّ الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ إِنْ شَاءَ اللَّهُ آمِنِينَ مُحَلِّقِينَ رُءُوسَكُمْ وَمُقَصِّرِينَ لَا تَخَافُونَ فَعَلِمَ مَا لَمْ تَعْلَمُوا فَجَعَلَ مِنْ دُونِ ذَلِكَ فَتْحًا قَرِيبًا » (الفتح، 27)
ترجمه: و خداوند آن رؤيا را كه در خواب به تو نشان داد كه ان شاء اللَّه (به خواست خدا) به زودى داخل مسجد الحرام خواهيد شد در حالى كه از شر كفار ايمن باشيد و سر بتراشيد و بدون هيچ ترسى تقصير كنيد، ديدى كه چگونه آن رؤيا را به حق به كرسى نشاند. آرى او چيزهايى مىدانست كه شما نمىدانستيد و به همين جهت قبل از فتح مكه فتحى نزديك قرار داد.
د – خداوند خالق، در قرآن کریم تصریح نموده است که "خواب" مانند "مرگ" است، یعنی روح را از بدن مفارقت میدهد، برخی را نگه میدارد (میمیرند) و برخی دیگر را بر میگرداند تا زمان معین.
بنابراین، روح وقتی از بدن مفارقت نمود، از قالب زمان و مکان دنیوی خارج میشود (مانند عالم برزخ) و به تناسب شرایط، سیری دارد و چیزهایی میبیند و چه بسا مربوط به آینده باشد. گاهی آن چه انسان در خواب دیده را کاملاً به یاد میآورد، و گاهی هیچ به یاد نمیآورد، اما صحنههایی از آن در حافظه پنهان میماند و به وقت مواجه با صحنهی مربوطه یا مشابه، به یاد میآورد؛ لذا به نظرش میرسد که این صحنه را قبلاً تجربه کرده است.
اختیار و اراده:
●- ما وقتی کلمهی "اختیار و اراده" را طرح میکنیم، ناخودآگاه و به غلط گمان میکنیم که یک اختیار محض در تمامی امور به ما داده شده است، در حالی که میدانیم نه تمامی مقدرات (اندازهها) در اختیار ماست و نه به همه چیز احاطه علمی داریم!
فرض کنید کسی اختیار نموده که با خودروی خود، از خانه به محل کار، یا از شهری به شهر دیگری برود. اختیار این که برود یا نرود، و چگونه برود و ... با اوست؛ اما آیا اختیار آب و هوا، آسفالت خیابان، ترافیک، چگونه رانندگی نمودن دیگران، خرابی خودروی دیگران و ... نیز با اوست؟! پس هر اتفاقی که در اختیار او نیست نیز ممکن است رخ دهد.
●- بنابراین، انسان نه تنها اختیار و ارادهی محض و همه جانبه ندارد، بلکه در بسیاری از موارد، ارادهی او، با ارادهی الهی متفاوت است و در اینجا ارادهی اوست که محقق میگردد؛ و حتی ممکن است که ارادهی دیگران، (به حق یا باطل)، بر ارادهی او غلبه یابد؛ مانند ملتهایی که استقلال و امنیت خود را اراده کردهاند، اما مورد تهاجم دشمنانشان قرار میگیرند و با جنگ و ناامنی مواجه میشوند.
●- نکتهی دیگر آن که با خبر شدن از حوادث آینده نیز منافاتی با اختیار ندارد، چرا که ممکن است انسان نیز در امری، اشراف علمی و شهودی پیدا کند و بداند یا ببیند که در نتیجهی ارادهها، چه اتفاقی میافتد.
●- در عین حال، وقوع یک اتفاقی که در ذهن محاسبه شده یا در عالَم رؤیا دیده شده، در یک زمان یا مکان خاص، الزاماً حتمی نیست، بلکه اگر اتفاق افتاد، فرد تصور میکند که پیش از آن با این صحنه مواجه گردیده است. چنان که ما میدانیم، یک عمل صالح و مخلصانه، یک دعای خیر برای خود یا دیگران، یک صدقه، یک صله ارحام، یک دلجویی، یک نوازش یتیم و ...، بسیاری از حوادث نامطلوب و بلایای حتمی را بر میدارد و یا سبب بسیاری از گشایشها میگردد.
این تغییرات، شانسی نیستند، بلکه به همان "قَدرها = اندازهها" بستگی دارند. وقتی تمامی اسباب و علل وقوع امری مهیا گردید و شرایط محقق شد، میشود "قضا"، یعنی حتماً اتفاق میافتد؛ حال اگر با دعا، صدقه، تلاش و ...، اندازهها متفاوت شد، قَدَرها و قضاها نیز متفاوت میگردد.
●- دقت شود که بیشترین اختیار و ارادهی انسان، در امر "انتخاب" است و در تکوین هیچ اختیاری ندارد. میتواند انتخاب کند که از بلندی خود را پایین بیاندازد، یا از پله پایین بیاید، اما اگر پایین انداختن را انتخاب کرد، حتماً بر اساس مقدرات (اندازهها) یا صدمه میبیند و یا میمیرد.
●- بنابراین ممکن است کسی در آشنا پنداری، با یک قضای حتمی مواجه شده باشد که هیچ منافاتی با محدودهی اراده و اختیار داده شده ندارد، و ممکن است که فقط تخیل یا گمان باشد که باز هم با محدودهی اختیارات منافاتی ندارد.
مشارکت و همافزایی (سؤال به همراه نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی)
حقیقت "دژاوو" چیست؟ و آیا با اختیار انسان منافات دارد؟
http://www.x-shobhe.com/shobhe/9103.html
کلمات کلیدی:
گوناگون