چرا خیلی از مردم از دین زده شدهاند؟ چرا خشکه مقدسها حلال خدا را حرام میکنند؟! آیا این کارها باعث بیاعتمادی مردم به حکومت نمیشود؟! (ریاضی/ نیران)
پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): در هر عصری و در هر جامعهای، عدهی کثیری به دین خدا روی میآورند و حتی کفاری مؤمن میشوند، و عدهی کثیری نیز از دین بیزار میشوند و حتی برخی از دینداران، از دین حق بر میگردند! آن عدهای که در این برهه به دین روی میآورند، در همان عصر و نسلی زندگی میکنند که عدهی رویگردان نیز در همان عصر و نسل زندگی میکنند!
طبق آمار رسمی سازمانها و نهادهای مربوطه، سالانه دهها هزار نفر از مردمان امریکا و کشورهای اروپایی، مسلمان میشوند؛ و طبق آمار نانوشته و آنچه که برای همه ما مشهود است، سالانه دهها هزار نفر از مسلمانان نیز در گفتار و کردارشان، بیزاری خود از دین (اسلام) را اعلام و اعلان (علنی) میکنند!
در هر برههای و در هر جامعهای، نوجوانان و جوانانی پا به جرگهی دین و دینداران میگذارند که بسیار آگاه، بصیر، با تقوا، اهل علم و دانش و عمل صالح هستند و حتی در راه دفاع از دین خود و حقوق مسلمانان، جان خود را هزینه کرده و شهید میشوند – هم چنین در هر برههای، عدهای که حتی نامشان مسلمان است، همچون کفار به کمی لذایذ دنیوی قناعت کرده و دینشان را به بهایی میفروشند و گاه حتی منافق نیز میگردند!
بهانه:
بنابراین، نباید برای توجیه گریز از دین و دینداری و تطهیر دینگریزان، گناه را گردن دیگران و از جمله «خشکه مقدسها» انداخت!
با وجود این همه دانشمند در علوم قرآنی، این همه عالم ربانی، این همه فقیه و مجتهد، این همه مفسر و محدث، این همه محقق و پژوهشگر و این همه اهل تقوا که راهنمایی میکنند، چه کسی گفته که برای دین شناسی و دینداری، سراغ "خشکه مقدسها" بروند و سپس از دین زده شوند؟!
پس خودشان به خاطر وابستگی به نفس اماره و امیال نفسانی، تعلق شدید به دنیا و متاع دنیا، و مزاحم دیدن دین برای تمتع، فایده و لذت دنیا به هر قیمتی، از دین گریزان میشوند. و البته آخرت را باور ندارند.
خداوند متعال، خود در قرآن کریم فرموده که برخی از بندگان من، آنگاه که نام من و وحدانیت من به میان میآید، حالشان به هم میخورد، و همین که موضوع سخن تغییر یافته و سخن از امیال و دوستداشتنیهای خودشان به میان میآید، دوباره بشاش میگردند:
« وَإِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَحْدَهُ اشْمَأَزَّتْ قُلُوبُ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ وَإِذَا ذُكِرَ الَّذِينَ مِنْ دُونِهِ إِذَا هُمْ يَسْتَبْشِرُونَ » (الزّمر، 45)
ترجمه: هنگامی که خداوند به یگانگی یاد میشود، دلهای کسانی که به آخرت ایمان ندارند مشمئزّ (و متنفّر) میگردد؛ امّا هنگامی که از معبودهای دیگر یاد میشود، آنان خوشحال میشوند.
پس این حالات و مواضع نسبت به اصول اعتقادی و احکام دین، هیچ ربطی به این و آن و خشکه مقدسها و یا دیگران ندارد، بلکه مستقیماً به آگاهی و بصیرت شخص از یک سو، و اهداف و جهتگیریها و تعلقات و تمایلات او از سوی دیگر دارد.
مقصر نموده دیگران:
مقصر نمودن دیگران در انحراف، همان روش ابلیس لعین است که دست آخر و پس از ناکارآمدی توجیهات و دیدن وضعیت اسفبار خود، گفت: «خداوندا،حال که تو مرا گمراه نمودی، من نیز بندگانت را گمراه مینمایم».
در قرآن کریم، آیات بسیاری وجود دارد که اهل جهنم، حتی در محشر و جهنم نیز دیگران و یک دیگر را مقصر در انحراف خود اعلام میکنند؛ آنان که در دنیا ضعیفتر بودند (عامه مردم)، به آنان که قویتر، رهبران و الگوهای آنان بودند، میگویند: شما با کیدهای شبانه روزیتان، ما را به این روز درآوردید و سبب چنین سرنوشت شومی برای ما شدید! و آنان پاسخ میدهند که ما شما را مجبور نکرده بودیم، پس خودتان دلتان میخواست که از ما پیروی کنید!
اکنون نیز همین طور است. آنان که از یک سو میدانند خداوند متعال حق است، دین او، کتاب او و شریعت او حق است، اما از سویی دیگر به علت جهالت و تکبر خود مایل به بندگی خداوند سبحان نیستند و بندگی هوای نفس خود و دیگران را ترجیح میدهند، همیشه دیگران را سبب دینگریزی خود معرفی کرده و بدینوسیله سعی در تطهیر خود و توجیه انحرافاتشان دارند.
حکومت:
حکومت اسلامی نیز یک صاعقه نیست که از آسمان آمده باشد و برخی نسبت به آن خوشبین و امیدوار باشند، برخی دیگر بدبین و یا بیزار باشند! بلکه حکومت همان "ادارهی جامعه، به دست انسان میباشد".
این انسانها، برخی مؤمن هستند و برخی کافر – برخی متقی هستند و برخی فاسد – برخی آخرتگرا هستند و برخی دیگر دنیاگرا – برخی در مقابل خداوند منان و مردم اخلاص دارند، برخی دیگر نیرنگباز و منافق هستند – برخی برای کشور و مردم خود ارزش قائل هستند، و برخی دیگر غریبهپرست، خودباخته و غربزده هستند – برخی آقا، و برخی دیگر نوکر صفت میباشند.
این انسانها در بدنهی حکومت پخش میشوند، یکی رئیس جمهور میشود، دیگری معاون اولش، دیگری وزیر، وکیل، مدیر کل، کارمند، نظامی ...؛ و هر کدام شاکلهای دارند که طبق آن عمل میکنند.
مردم:
پس "حکومت" همین مردم هستند. در حکومت دیکتاتوری، دیکتاتور از آسمان نیامده است؛ فرعون یک انسان بود، چنان که ترامپ نیز یک انسان است، منتهی انسان طغیان کرده، متکبر، ظالم و فاسد – در حکومتهای مردمی نیز مسئولان از کرات دیگر نیامدهاند، بلکه از همین مردم هستند.
بنابراین، همانگونه که عدهای از این مردم، سعی دارند دیگران را بفریبند تا توسط آنها برای نشستن بر اریکهی قدرت انتخاب شوند، عدهای از مردم نیز دوست دارند فریب بخورند، لذا برای کسی کف و سوت دارند که بیشتر فریبشان بدهد! همان موقع که برایش هیاهو میکنند نیز میدانند که او دروغ میگوید، جوّسازی میکند و این کاره نیست؛ گاه برای مخالفت با حق به او رأی میدهند، نه این که او را قبول دارند! منتهی وقتی نتایج نامطلوب انتخابشان به خودشان برگشت و بیچاره و ذلیل شدند، زود تغییر موضع میدهند و در صف مقابل میایستند و فریاد بر میآورند که این دیگر کیست؟ اینان مردمان حقهباز و یا ضعیفی هستند! و ما به خاطر این افراد، از دین و حکومت زده و گریزان شدهایم!
اما واقع این است که این گروه، هرگز به دین و حکومت گرایش مثبتی نداشتند که اکنون زده و گریزان شده باشند؛ بلکه نان به نرخ روز بخورهایی هستند که از همان ابتدا دینگریز و معاد ناباور و دنیاگرا بودهاند.
سبب این انحراف نیز همان ضعف بنیهی اعتقادی، ضعف آگاهی و بصیرت، ضعف ایمان و تقوای خودشان میباشد، نه خشکه مقدسها، یا تَر مقدسها، تندروها، کندروها، راستیها و چپیها و ... ، چنان که فرمود: وقتی چنین شدند، من کاری میکنم که هرگز حق را نشنوند و نپذیرند، ولی باطل را بشنوند و تبعیت نمایند. این نظام هدایت است که مثل نظام خلقت میماند، هر که خود را در آتش بیاندازد، براساس نظامی الهی، میسوزد – این قانون و وعدهی تکوینی خداوند متعال است:
« سَأَصْرِفُ عَنْ ءَايَٰتِىَ ٱلَّذِينَ يَتَكَبَّرُونَ فِى ٱلْأَرْضِ بِغَيْرِ ٱلْحَقِّ وَإِن يَرَوْا۟ كُلَّ ءَايَةٍۢ لَّا يُؤْمِنُوا۟ بِهَا وَإِن يَرَوْا۟ سَبِيلَ ٱلرُّشْدِ لَا يَتَّخِذُوهُ سَبِيلًۭا وَإِن يَرَوْا۟ سَبِيلَ ٱلْغَىِّ يَتَّخِذُوهُ سَبِيلًۭا ۚ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ كَذَّبُوا۟ بِـَٔايَٰتِنَا وَكَانُوا۟ عَنْهَا غَٰفِلِينَ » (الأعراف، 146)
ترجمه: به زودى كسانى را كه در زمين، بناحق تكبّر مىورزند، از آياتم رويگردان سازم [به طورى كه] اگر هر نشانهاى را [از قدرت من] بنگرند، بدان ايمان نياورند، و اگر راه صواب را ببينند آن را برنگزينند، و اگر راه گمراهى را ببينند آن را راه خود قرار دهند. اين بدان سبب است كه آنان آيات ما را دروغ انگاشته و غفلت ورزيدند.
●- پس علت اصلی، غفلت، بیایمانی، بیتقوایی، جهل (کم عقلی)، نادانی، باور نکردن قیامت و دروغ شمردن آیات الهی میباشد، نه خشکه مقدسها، نه حکومت، نه ثروت، نه فقر و نه ... .
مشارکت و همافزایی (سؤال به همراه نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی)
پرسش:
چرا خیلی از مردم از دین زده شدهاند؟ چرا خشکه مقدسها حلال خدا را حرام میکنند؟! آیا این کارها باعث بیاعتمادی مردم به حکومت نمیشود؟!
پاسخ:
http://www.x-shobhe.com/shobhe/9229.html
پیوستن و پیگیری در پیامرسانها:
- تعداد بازدید : 4153
- 1 خرداد 1397
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: گوناگون