پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): هرگز گفته نشده که وجود ابلیس شر مطلق است، تا نیازی به توجیه داشته باشد! آن چه شرّ است، دعوت او به شرّ، و اطاعت و تبعیت و پذیرش دعوت او از سوی جنّ و انس است، نه وجودش. آن چه بد، شرّ و مضر میباشد، دست بیحفاظ به دورن آتش بردن است، نه وجود آتش.
●- البته که خداوند سبحان، خیر محض است و از خیر نیز به جز خیر صادر نمیگردد؛ بنابراین، خلقت هیچ موجودی شرّ نیست و برای شرارت آفریده نشده است.
باید دقت نماییم که "خلقت"، با "شدنهای اختیاری"، دو مقولهی جداگانه هستند. لایهی اوزون، برای جوّ و حفاظت زمین از حرارت و تابش اشعات خورشیدی خلق شده است، اما وقتی توسط انسان با تولید گازهای گلخانهای، سوراخ میشود، زمین گرم میشود، کوههای یخی آب میشوند و ... – لایههای زیر زمین و حرکت آنها، برای ایجاد زلزلههای خانمانبرانداز خلق نشدهاند، اما وقتی آدمیزاد، روی خط زلزله، خانههای سست بیناد میسازد، این فجایع عظیم رخ میدهد – جنایتکاران جهانی در طول تاریخ نیز برای ظلم و جنایت خلق نشدهاند، اما وقتی از یک سو از پوستهی آدمیت خارج (فاسق) میشوند و طغیان میکنند، و از سویی دیگر، مردمان ترسو، طماع، نان به نرخ روز خور و کم ارزش، به جای مقابله، از آنها تبعیت و اطاعت میکنند، عرصه برای فسق، فساد و جنایات آنان مساعد میگردد.
ابلیس لعین:
●- "شیطان" یک صفت است، نه اسم یک شخص. شیطان به رانده شده از رحمت الهی، گمراه و گمراه کننده گفته میشود، لذا در قرآن کریم به وجود "شیاطین جنّ و انس" تصریح شده است. ابلیس لعین نیز از همین بابت، دارای صفت شیطانی شد و شیطان لقب گرفت.
●- ابلیس لعین نیز برای تکبر و طغیان آفریده نشده بود که اِشکال به آفرینش خداوند سبحان وارد شود؛ بلکه چون جنیان نیز مانند آدمیان از قوای اراده، اختیار و انتخاب برخوردارند، با ارادهی خویش تکبر و طغیان نمود و شیطان شد.
●- ابلیس لعین، خود نیز اهل بندگی و عبادت باریتعالی بوده است؛ به تعبیر امام على علیه السلام: شش هزار سال عبادت کرد که معلوم نیست به شمار سالهاى دنیایى است یا اخروى (نهج البلاغه، خطبه قاصعه) – و به خاطر همین عباداتش بود که به ملکوت خودش رسید و در صف ملائک
و ملکوتیان جای گرفت.
شر محض:
شرّ محض، در نظام خلقت خداوند متعال وجود ندارد، اما در مقام هدایت و افعال، برخی به ارادهی خود خیر، مجرای خیر، و واسطهی خیرات میشوند و برخی دیگر شرّ، مجرای شرور و واسطهی شرارت میشوند.
●- قرآن کریم، خودش خیر و مبارک است «وَهَذَا كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ مُبَارَكٌ» - کعبهی معظمه، خودش خیر و مبارک است «إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبَارَكًا وَهُدًى لِلْعَالَمِينَ» - آب، خودش پر خیر و برکت است «وَنَزَّلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً مُبَارَكًا» - و هم چنین است وجود انبیا و اولیای الهی علیهم السلام، علم، عالم و هر چه که خلق شده است؛ اما آیا برای همگان پر خیر و مبارک واقع میشوند؟!
همین قرآن کریم را فرمود که بر ظالمین جز بر خسرانشان نمیافزاید - بسیاری با دیدن پیامبر اکرم، امامان و اولیاء الله علیهم السلام و دعوتشان، منحرفتر و شقیتر شدند – ساحران با دیدن معجزهی حضرت موسی علیه السلام ایمان آوردند، اما همین معجزه، بر کفر، عناد و طغیان فرعون افزود! - بسیاری از آب دریاها و اقیانوسها، برای ظلم و جنایت سوء استفاده میکنند، همین آب که مایه حیات زمین و موجودات زنده آن است، قوم نوح علیه السلام و قوم فرعون را غرق نمود و ... .
●- آیا میتوانیم بگوییم: شراب شرّ محض است و خدا چرا در گندم، جو و مرکبات چنین الکل سکرآوری قرار داده است، یا چرا گیاه تریاک خلق نموده است؟!
در قرآن کریم میفرمایید: شراب ننوشید که شرّش بیشتر از خیرش میباشد و گناه کبیره است.
پرسید: «اگر شرّ است، چه خیری دارد که فرموده شرش بیشتر از خیر آن است» گفته شد: اولاً آن مقدار الکل موجود در گیاهان نیاز بدن ماست، البته به همان صورت ترکیبی، نه تخمیری یا تخدیری. ثانیاً شراب الکلی نیز برای بدن فایدههایی دارد، اما ضررش بیشتر است! و ثالثاً این همه مزارع کشاورزی و باغداری، کارخانجات، ایجاد فرصتهای شغلی، حمل و نقل، خرید و فروش و ...، در کار شراب سازی و شراب فروشی و شرابخواری وجود دارد. اما باز هم ضررش بیشتر است.
●- بنابراین، شرارت ابلیس و سایر شیاطین از انس و جنّ، در وجود و خلقت آنها نیست، بلکه در فعل (کار) آنهاست؛ و البته مختار بوده و هستند که کار دیگری انجام دهند که شرّ نباشد.
آیا وجود ابلیس لعین خیری هم دارد؟!
*- همان عبادات چند هزار سالهی ابلیس لعین، خیر وجودیاش بود که میتوانست هم حفظ کند، و هم به کمیت و کیفیت آن بیفزاید و هم سبب رسیدن خیر به دیگران شود، تا به مقامات بالاتری از مراتب وجودی برسد، [مانند آثار و برکات وجودی مؤمنان برای خودشان و دیگران]؛ اما او همه را به خاطر "تکبرش" تباه نمود!
*- ابلیس لعین، پدر جنیان محسوب میگردد، چنان که آدم ابوالبشر علیه السلام، پدر نوع بشر (انسان) میباشد. لذا همانگونه که از نسل آدم علیه السلام، میلیاردها انسان به وجود آمدند که برخی مؤمن شدند و برخی کافر، برخی امام حق شدند و برخی امام باطل، از نسل ابلیس لعین نیز میلیاردها جنّ به وجود آمدهاند که برخی مؤمن شدند و برخی کافر. برخی عابد شدند و برخی فاسق و فاسد. بنابراین، هر چیزی در نظام خلقت و چرخهی حیات، نقش خیری نیز دارد. آیا میتوان گفت: عقرب، مار، ببر و پلنگ نباشند؟!
*- هر چیزی را که خداوند متعال خلق نموده، مال اوست، پس همه "جنود الله = لشکریان خدا" هستند، اگر چه خودشان ندانند و یا نخواهند! حال خواه آب و باد و طبیعت باشد، یا حتی یک پشه، یا ملائک،و یا انسان و جن.
*- ابلیس لعین، خودش یک الَک و یا به قول امروزها، یک فیلتر است. عاملی برای تفکیک عاقل و جاهل و مؤمن و کافر است.
دقت نماییم که معرفت و ایمان به توحید و معاد، فطری تمامی انسانها میباشد. انبیای الهی، ضمن تذکر (یادآوری)، بشارت و انذار، علم و حکمت را تعلیم دادهاند، تا پرده از عقل و فطرت کنار رود و عقل به نور علم، بیشتر ببیند، و ایمان قلب به واسطهی فهم قویتر و تشدید گردید، و آدمی از معلم و مربی و راهنمای الهی برخوردار گردد.
پس، حکم عقل در کسی متضاد نیست، چنان که نور قلب و فطرت در افراد مغایر نیست، و علم نیز [چه در خلقت و چه در کتاب] در منظر و دسترس همگان قرار دارد، چنان که وحی نیز به همگان خطاب شده است؛ پس درخشش نور معرفت و ایمان، مستلزم مقابله با این آفت میباشد، چنان که سلامتی بدن، مستلزم مقابله با نفوذ آفات و میکروبهای گوناگون میباشد.
از اینرو، خداوند متعال در کلام وحی، برای موحد و مؤمن بودن، در باب ایجابی فرمود که به دین فطرت بگروید که دین قیم (استوار و پایدار) همین است؛ و در باب سلبی فرمود که شیطان را عبادت نکنید، که او دشمن آشکار شماست. پس مقابله با نفوذ شیطان و نافرمانی از او، سبب رشد و کمال میگردد.
ایجابی:
«فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا لَا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ» (الرّوم، 30)
ترجمه: پس روی خود را متوجّه آیین خالص پروردگار کن! این فطرتی است که خداوند، انسانها را بر آن آفریده؛ دگرگونی در آفرینش الهی نیست؛ این است آیین استوار؛ ولی اکثر مردم نمیدانند!
سلبی:
«أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يَا بَنِي آدَمَ أَنْ لَا تَعْبُدُوا الشَّيْطَانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ * وَأَنِ اعْبُدُونِي هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِيمٌ»(یس، 60 و 61)
ترجمه: آیا با شما عهد نکردم ای فرزندان آدم که شیطان را نپرستید، که او برای شما دشمن آشکاری است؟! * و اینکه مرا بپرستید که راه مستقیم این است؟!
مشارکت و همافزایی (سؤال به همراه نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی)
پرسش:
آیا شیطان شرّ مطلق است؟ چگونه توجیه میکنید خدایی که تماما خیر است، خالق شر مطلق باشد؟
پاسخ:
http://www.x-shobhe.com/shobhe/9447.html
پیوستن و پیگیری در پیامرسانها:
کلمات کلیدی:
گوناگون