پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): این سؤالی است که حتی یک مسلمان و شیعه نیز باید از خود بپرسد، اما اگر شما اسلام را نمیشناسید و میخواهید مطالعه و تحقیق را آغاز نمایید، چطور و چرا تصمیم گرفتهاید که «نمیخواهم مسلمان شوم»؟! به فرض که با مطالعات، به حقانیت اسلام و تشیع پیبردید، وقتی از پیش تصمیم گرفتهاید که نمیخواهم مسلمان شوم، این نتیجهگیری به چه درد شما میخورد؟!
دقت نماییم که یک خدا، یک معاد، یک جهان و یک انسان، نمیتواند بیش از یک دین داشته باشد؛ مگر یک خدا چند دین وضع و ابلاغ مینماید؟! لذا فرمود که دین نزد خدا فقط است و تمامی انبیا علیهم السلام نیز برای دعوت و نشر همین دین آمدهاند.
آن چه را که تحت عناوینی چون: اسلام، مسیحیت، یهودیت، زرتشت و ...، به حسب پیامبران و کتبشان تقسیمبندی کردهایم، "شریعت = قوانین و احکام" میباشد و نه اصل دین که همان اسلام است و شریعت نیز تابع و متناسب با شرایط زمان و مکان و مخاطب میباشد؛ چنان که حتی در یک شریعت مشخص مانند اسلام، احکام نماز و روزه برای مسافر فرق میکند. لذا مکرر قید نمود که با ختم نبوت و پایان یافتن نزول وحی به عنوان شریعتآوری، این رسول، این کتاب و این شریعت، برای همگان و در تمامی زمانها میباشد.
ابتدای دینشناسی:
دین الهی، با تمامی اصول و فروعش، آدمی را دعوت به شناخت و باور "توحید و سپس معاد" مینماید، و مابقی هر چه هست، در امتداد یا فرع قرار میگیرند؛ چنان که نبوت و امامت در امتداد توحید و به سوی معاد قرار دارند، و احکام نیز همگی فروع این دین میباشند.
امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند: «أَوَّلُ اَلدِّينِ مَعْرِفَتُهُ – اول دین، شناخت اوست / نهج البلاغه، خطبه یک». دقت کنیم که در این فراز، حتی اسمی از خداوند متعال نیاوردهاند، بلکه فرمودهاند: «شناخت او»؛ چون ما ابتدا باید "اویی" را بشناسیم که خالق زمین و آُسمانها و هر چه در آنهاست [از جمله انسان] میباشد.
حضرت ابراهیم علیه السلام در پاسخ مشرکان، نفرمودند که من الله جلّ جلاله را میپرستم، بلکه فرمودند: "من به اویی توجه میکنم که زمین و آسمانها را گشود"، "او" یکی است و نمیتواند چندتا و یا مرکب باشد (اینها صفات مخلوق است)، پس من موحد هستم و از مشرکان نیستم:
«إِنِّي وَجَّهْتُ وَجْهِيَ لِلَّذِي فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ حَنِيفًا وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ» (الأنعام، 79)
ترجمه: من از روى اخلاص و پاكدلانه، روى خود (جهتِ وجهِ) را به سوى كسى گردانيدم كه آسمانها و زمين را گشوده (پديد آورده) است و من از مشركان نيستم.
کار عقل:
شناخت خداوند متعال [توحید] و بالتبع آن شناخت قیامت [معاد]، کار "عقل" است و فهم و باور و ایمان به آنها نیز کار "قلب" است، نه کار شریعت اسلام، مسیحیت، یهودیت، زرتشت و ... .
بنابراین، تا این مرحله، همان یکسان هستند، چون عقل و قلب به همگان داده شده است؛ چنان که فرمود: به مسیحیان بگو: بیایید در آن چه وجه مشترک ماست، یعنی توحید، وحدت کنیم. بیایید در یک جبههی واحد، تحت پرچم توحید، در مقابل اتباع کفر، شرک و نفاق، صفآرایی نماییم:
«قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْا إِلَى كَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلَا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئًا وَلَا يَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ» (آل عمران، 64)
ترجمه: بگو اى اهل كتاب بياييد بر سر سخنى كه ميان ما و شما يكسان است بايستيم كه جز خدا را نپرستيم و چيزى را شريك او نگردانيم و بعضى از ما بعضى ديگر را به جاى خدا به خدايى نگيرد پس اگر [از اين پيشنهاد] اعراض كردند بگوييد شاهد باشيد كه ما مسلمانيم [نه شما].
خداشناسی ادیان:
یک اصل عقلی حکم میدهد که «بیتردید، تمامی پیامبران الهی، مردمان را به سوی خداشناسی، خداجویی، خداپرستی و خدادوستی» و بالتبع شناخت و ایمان بازگشت به سوی او (معاد)، دعوت نمودهاند. بنابراین، باید ببینیم که در هر یک از کتب منسوب به انبیای الهی علیهم السلام، چه تعریف و توصیفی از خداوند سبحان شده است و عقل کدامش را تصدیق میکند؟ چنان که امیرالمؤمنین علیه السلام، پس از شاخصهی « أَوَّلُ اَلدِّينِ مَعْرِفَتُهُ – ابتدای دین، شناخت اوست» فرمودند: «وَ كَمَالُ مَعْرِفَتِهِ اَلتَّصْدِيقُ بِهِ – و کمال معرفت او، تصدیق به اوست / همان».
در تمامی کتب منسوب به پیامبران تحت عنوان کتب الهی [مانند: اوستا (گاتا)، تورات و انجیل]، خداوند سبحان معرفی شده است. برخی از این تعاریف، اگر چه با ادبیات متفاوت، ولی عین هم و تصدیق کنندهی یکدیگرند و عقل نیز آن را تصدیق میکند؛ اما برخی نه تنها متفاوت، بلکه حتی متناقض و و غیر قابل قبول و تصدیق برای "عقل سلیم" میباشند!
به عنوان مثال: در تمامی این کتب، در کنار توصیفات موحدانه، در نهایت بر تعبیر "پدر" که نشان از جنس ذکور نیز دارد، برای خداوند سبحان تأکید شده است، حال چه مانند اوستا (یسنا) بگوید: «پس آیا من در ذهنم میفهمم که تو قدیم هستی، تو پدر خرد مقدس هستی، من تو را با چشمانم درک کردهام، تو حقیقت را آفریدی. تو اهورا هستی. (یسنا 31، بند 8)» - چه مانند یهود و تورات بگوید: «عُزیر پسر خداست و ما یهودیان همه فرزندان خدا [ابناء الله] هستیم» - و چه مانند مسیحیت و انجیل بگوید: «عیسی پدر خدا، پسر خدا و خود خداست»! اما در قرآن کریم که تنها کتاب تحریف نشده است، فرمود:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمان و رحیم
«قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ * اللَّهُ الصَّمَدُ * لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ * وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُوًا أَحَدٌ» (سوره توحید / اخلاص)
بگو اوست خدای یگانه * خدای بینیاز [که همه نیازها به سوی اوست] * نزاده و زاده نشده است * و هیچکس او را همتا نیست.
حال عقل سلیمی که به نور علم میبیند، کدام تعریف را برای خداوند سبحان، درست، کامل، جامع و بدون خدشه میبیند و تصدیق مینماید؟!
گام نخست در هستی شناسی:
بنابراین، گام نخست در دین شناسی [اعم از ادیان الهی یا بشری]، و در انسان شناسی، و به طور کلی، "هستیشناسی"، همان "خداشناسی" است که از آن به "توحید" یاد میکنیم که یعنی «یکتاپرستی بر مبنای یکتاشناسی خداوند سبحان» و در مقابلش الحاد، کفر و شرک قرار دارد!
●- بیتردید کسی نمیتواند تمامی کتب منسوب به انبیای الهی را به صورت کامل، جامع، عمیق و همراه با تفسیر [باز کردن مطلب] بخواند تا ببیند که هر کدام چه گفتهاند؟! و اگر بخواند نیز کافیست که به ضد و نقیضها در یک کتاب، یا اختلافات با کتب دیگر برسد که مطالعه، تحقیق و بررسی تمامی آنها، دست کم یک عمر زمان میخواهد!
اما، "عقل" بین همه واحد است. لذا فرمود که "خداوند متعال عقل را حجت درونی قرار دارد"، و البته حجت خدا [چه حجّت درونی و چه حجج بیرونی مانند پیامبران و امامان] خطا نمیکند، هر چند که ممکن است عقل نیز مانند پیامبران و امامان علیهم السلام، محبوس و یا مترود واقع گردد.
●- به حکم عقل، عالَم هستی، باید خالقی داشته باشد که صفات مخلوق در او نباشد [خودش مخلوق نباشد که خالق بخواهد] – پس او باید: حیّ، علیم، حکیم، قادر، ازلی، ابدی، واحد، احد، سمیع، بصیر، رب، فاعل، جواد، کریم، رئوف، غفار، ستار، هادی ... و رحمان و رحیم باشد.
حال ببینیم که کدام دین، کتاب، مذهب یا مکتبی، خداوند سبحان را اینگونه معرفی نموده قابل تصدیق و حتی تعظیم عقل باشد؟
«هُوَ اللَّهُ الْخَالِقُ الْبَارِئُ الْمُصَوِّرُ لَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى يُسَبِّحُ لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ» (الحشر، 24)
ترجمه: اوست الله، [خدای] خالق، نوساز، صورتگر [كه] بهترين نامها [و صفات] از آن اوست آنچه در آسمانها و زمين است [جمله] تسبيح او مىگويند و او عزيز حكيم است.
اگر این شناخت درست حاصل گردد، مباحثی چون تعریف معاد و اثبات آن، نبوت و خاتم الانبیا صلوات الله علیه و آله، کتب الهی و قرآن کریم، امام، شریعت و احکام نیز به صورت کامل روشن میگردد.
مرتبط:
فهرست و لینک تمامی مباحث توحیدی که در این پایگاه درج شده است.
مشارکت و هم افزایی (پرسش و نشانی لینک پاسخ)، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی.
پرسش:
به حسب ظاهر زرتشتی هستم و به باطن خیر. نمیخواهم مسلمان شوم، اما میخواهم اسلام و تشیع را بشناسم. از کجا آغاز نمایم؟
پاسخ:
http://www.x-shobhe.com/shobhe/9918.html
پیوستن و پیگیری در پیامرسانها:
کلمات کلیدی:
اعتقادی توحید