نهج البلاغه، خطبه اول، با اقتباس از ترجمه حجت الاسلام و المسلمین انصاریان
امیرالمؤمنین، امام علی علیه السلام، درباره چگونگی آفرینش جهان فرمودهاند:
اَنْشَأَ الْخَلْقَ اِنْشاءً، وَابْتَدَأَهُ ابْتِداءً،
بىسابقه ماده و مواد، مخلوقات را لباس هستى پوشاند، و آفرینش را آغاز کرد (پس هیچ چیزی در جهان ازلی نیست و همه حادث هستند)؛
بِلارَوِيَّة اَجالَها، وَلا تَجْرِبَة اسْتَفادَها، وَلا حَرَكَة اَحْدَثَها، وَلا هَمامَةِ نَفْس اضْطَرَبَ فيها.
بدون به کارگیرى اندیشه و سود جستن از تجربه و آزمایش؛ و بدون آنکه حرکتى از خود پدید آورده، و فکر و خیالى که تردید و اضطراب در آن روا دارد.
اَحالَ الأشْياءَ لِاَوْقاتِها،
موجودات را پس از به وجود آمدن به مدار اوقاتشان تحویل داد (در زمان [قبل و بعد] قرار گرفتند)؛
وَ لاءَمَ بَيْنَ مُخْتَلِفاتِها، و غَرَّزَ غَرائِزَها، وَ اَلْزَمَها اَشْباحَها،
و بین اشیاء گوناگون ارتباط و هماهنگى برقرار کرد، ذات هر یک را اثر و طبیعتى معین داد، و آن اثر را لازمه وجود او نمود،
عَالِماً بِها قَبْلَ ابْتِدائِها، مُحيطاً بِحُدُودِها وَ انْتِهائِها، عَارِفاً بِقَرائِنِها وَ اَحْنائِها.
پیش از آغاز خلقت، به آنها علم داشت، بر حدود و انتهای آنها محیط بود، و قرینهها و جوانب آنها را میشناخت.
ثُمَّ اَنْشَأَ سُبْحانَهُ فَتْقَ الاَجْواءِ، وَ شَقَّ الاَرْجاءِ، وَ سَكائِكَ الْهَواءِ.
سپس خداى سبحان جَوها را شکافت، و اطراف آن را بازگشود، و فضاهاى خالى را در آن ایجاد کرد.
فَاَجْرى فيها ماءً مُتَلاطِماً تَيّارُهُ، مُتَراكِماً زَخّارُهُ.
آن گاه آبى را که امواجش درهم شکننده، و خود انبوه و متراکم بود در آن فضاى باز شده روان نمود.
حَمَلَهُ عَلى مَتْنِ الرِّيحِ الْعاصِفَةِ، وَ الزَّعْزَعِ القاصِفَةِ، فَاَمَرَها بِرَدِّهِ، وَ سَلَّطَها عَلى شَدِّهِ، وَ قَرَنَها اِلى حَدِّهِ.
آن را بر پشت بادى سخت وزان و جنباننده و برکننده و شکننده بار کرد، به آن باد فرمود تا آب را از جریان بازدارد؛ و آن را بر نگهدارى آب تسلّط داد، و باد را براى حفظ حدود و جوانب آب قرین گماشت.
الْهَواءُ مِنْ تَحْتِها فَتيقٌ، وَ الْماءُ مِنْ فَوْقِها دَفيقٌ.
فضا در زیر باد نیرومندْ گشاده و باز، و آب جهنده بالاى سر آن در جریان.
ثُمَّ اَنْشَاَ سُبْحانَهُ ريحاً اعْتَقَمَ مَهَبَّها، وَ اَدامَ مَرَبَّها،
سپس باد دیگرى به وجود آورد که منشأ وزش آن را مهارکرد،
وَ اَعْصَفَ مَجْراها، وَ اَبْعَدَ مَنْشاها، فَاَمَرَها بِتَصْفيقِ الْماءِ الزَّخّارِ، وَ اِثارَةِ مَوْجِ الْبِحارِ،
وپیوسته ملازم تحریک آبش قرارداد، و آن را به تندى وزانید، و از جاى دورش برانگیخت،
آن را به برهم زدن آب متراکم، و برانگیختن امواج دریا فرمان داد.
فَمَخَضَتْهُ مَخْضَ السِّقاءِ، وَ عَصَفَتْ بِهِ عَصْفَها بِالْفَضاءِ، تَرُدُّ اَوَّلَهُ اِلى آخِرِهِ، وَ ساجِيَهُ اِلى مائِرِهِ،
بادِ فرمان گرفته آب را همچون مشک شیرکه براى گرفتن کره بجنبانند به حرکت آورد، وآن گونه که درفضاى خالى مىوزد برآن سخت وزید، اولش را به آخرش، و ساکنش را به متحرکش برمى گردانْد،
حَتّى عَبَّ عُبابُهُ، وَ رَمى بِالزَّبَدِ رُكامُهُ، فَرَفَعَهُ فى هَواء مُنْفَتِق،
تا آنکه انبوهى از آب به ارتفاع زیادى بالا آمد، و آن مایه متراکم کف کرد، آن گاه خداوند آن کف را در هواى گشاده و فضاى فراخ بالا برد،
وَ جَوٍّ مُنْفَهِق، فَسَوّى مِنْهُ سَبْعَ سَموات،
و آسمانهاى هفتگانه را از آن کف ساخت،
جَعَلَ سُفْلاهُنَّ مَوْجاً مَكْفُوفاً، وَ عُلْياهُنَّ سَقْفاً مَحْفُوظاً، وَ سَمْكاً مَرْفُوعاً، بِغَيْرِ عَمَد يَدْعَمُها، وَ لا دِسار يَنْظِمُها.
پایینترین آسمان را به صورت موجى نگاه داشته شده، و بالاترین آن را به صورت سقفى محفوظ و طاقى برافراشته قرار داد، بدون ستونى که آنها را برپا دارد، و بى میخ و طنابى که نظام آنها را حفظ کند.
ثُمَّ زَيَّنَها بِزينَةِ الْكَواكِبِ، وَ ضِياءِ الثَّواقِبِ، وَ اَجْرى فيها سِراجاً مُسْتَطيراً، وَ قَمَراً مُنيراً، فى فَلَك دائِر، وَ سَقْف سائِر، وَ رَقيم مائِر.
آن گاه آسمان را به زیور ستارگان و روشنى کواکب درخشان آرایش داد، و آفتاب فروزان و ماه درخشان را در آن که فلکى گردان و سقفى روان و صفحهاى جنبان بود روان ساخت.
کلمات کلیدی:
نهج البلاغه