نظامهای قوی و نظامهای ضعیف - در نظام قدرتمند ما، ملاک و معیار برای مردم «کار و جهت است»
مقام معظم رهبری:
«هر جا خدمت باشد، هم مردم طرفدار هستند، هم رهبرى طرفدار است. ما كه راجع به شخص قضاوت نمیكنيم؛ ما كار را، خط را، جهتگيرى را ملاك و معيار قرار میدهيم. آنجائى كه كار و خدمت و تلاش هست، حمايت ما هست، حمايت مردم هست . »
به قلم: ع. چینیچیان
معیارهای بزرگی و قدرتمندی یک کشور و نظام سیاسیاش، مانند «مملکت وجود» است. همانگونه که قد بلند، هیکل درشت، بازوی پهن، چشم و ابروی زیبا و ...، ملاک و معیار ارزش گذاری برای بزرگی و عظمت یک انسان نیست، وسعت جغرافیایی، پول و سرمایه، تکنولوژی و تسلیحات نیز [اگر چه ابزارهای لازم و مهمی قلمداد میگردند]، اما به عنوان «ملاک» معیاری برای ارزیابی بزرگ یا کوچک بودن یک کشور و نظام سیاسیاش، نقش چندانی ندارند. چه آن که کشورهایی چون: عربستان، عراق، لیبی، امارات و ... همه از ذخایر و سرمایههای کلانی برخوردار هستند و اساساً طمع غرب و صهیونیسم بینالملل نیز متوجه همین سرمایههاست و از تسلیحات کافی نیز برخوردار می باشند، اما کشورهایی بزرگ و دارای نظاماتی قدرتمند و استوار نیستند. بلکه ملاک و معیار اصلی بزرگی و قدرتمندی یک کشور و نظام سیاسیاش برخورداری از حکومتی حکیمانه، عادلانه، قانونمند، سالم و هم چنین رهبر، مسئولین و مردمی عاقل، با بصیرت، زیرک، صادق، پر تلاش و ایثارگر است.
ملاک و معیار در کشورهای کوچک (نظامهای سست)، در درجهی اول اشخاص هستند و بالتبع اهداف، امیال و منافع شخصی آن افراد. لذا نه تنها همهی توانها، استعدادها و نیز سرمایههای مادی و معنوی کشور و ملت صرف تحقق آمال و طمعهای آنها میشود، بلکه با جا به جایی یا تغییر موضع یک شخص، و یا طرح یک نماد کوچک و بیارزش، کل نظام و مملکت متزلزل میگردد، تا جایی که حتی طمع حکومتها و نظامهای گرگ صفت و لاشخور مأب را بیش از پیش برای تصاحب و تملک تحریک میکند.
دشمنان سعی بسیاری دارند که کشورها و نظامهای سیاسی مخالف خود را [به رغم برخورداری از وسعت خاک، سرمایه و ذخایر زیر زمینی، نفوس چند ده میلیونی و ...] هم چنان کوچک و ضعیف نگاه داشته یا نشان دهند. لذا در تبلیغات خود هر حادثهی کوچک و حتی بیارزشی را مهم، بزرگ، نقشآفرین و مؤثر در تزلزل یا حتی سقوط نشان میدهند. به همین دلیل شاهدیم که بزرگترین تحول، حادثه، ناهنجاری و حتی اغتشاش ممالک کوچک، اگر در ممالک بزرگ و نظامهای قدرتمند سیاسی اتفاق افتد، هیچ تحریک و تهدیدی برای اصل نظام قلمداد نمیگردد، اما اگر کوچکترین اتفاقات طبیعی و روزمرهای که هر روز در کشورهای بزرگ شاهد آن هستیم در یک مملکت ضعیف پیشآید، تبدیل به یک جریان خطرناک برای آن کشور و نظام میگردد. به قول قدیمیها صدای دو چیز هیچ وقت در نمیآید: یکی مرگ فقیر و دیگری ننگ پولدار.
مثال روشن با مصادیق بارز، وضعیت امروزی آمریکا و اروپا است. آمریکا و اروپا به ویژه در دههی گذشته با چالشهای سیاسی و اقتصادی بسیار بزرگ و تأثیر گذاری روبرو شدند و بلایای طبیعی از سرما و یخبندان و گرد باد و طوفان ویران کنندهی آمریکا گرفته تا برف و کولاک و سیل اروپا و هم چنین سونامی و انفجار رآکتورهای اتمی ژاپن نیز مزید به علت شد. اما چه شد؟
بحران اقتصادی آمریکا، ورشکستگی بانکها و کارخانجات، اخراج هزاران نفری مردم از مشاغلشان، تخلیهی خانهها و چادر نشین شدن مردم در کنار خیابان ها، تظاهرات خونین میامی و چند شهر دیگر علیه جنگ یا بیکاری، رسواییهای شخصیتهای سیاسی تا آنجا که عکس جرج بوش را در حال مستی و تزریق مواد مخدر منتشر کنند، ازدیاد ناامنی شغلی، جانی ... و مهمتر از همه تزلزل سیاست خارجی از جمله حوادث آمریکاست. وضعیت اروپا نیز دست کمی از آمریکا ندارد. اگر یکی از تظاهراتها و درگیریهای فرانسه در دوران سارکوزی در یکی از کشورهای جهان سوم یا در حال توسعه اتفاق میافتاد، همهی رسانهها و سازمانهای بینالمللی و تحلیلگران خبر از سقوط قریبالوقوع آن نظام را میدادند، اوضاع اقتصادی و بحران و ورشکستگی ایرلند، اسپانیا، پرتغال، لوکزامبورگ و ... نیز قوز بالا قوز بحرانهای اروپا گردید. عکس برلوسکنی و فواحشاش نیز هر روز در سو تیتر اخبار متشر شد و دادگاه نیز او را به خاطر فساد جنسی، مالی، اخلاقی و حتی اتهام رابطه با یک دختر 16 ساله به دادگاه کشاند. اما هیچ سخنی از تزلزل آنها به میان نیامد.
مقام معظم رهبری حضرت آیتالله العظمی خامنهای در بیانات روز گذشته خود در دیدار جمعی از مردم استان فارس به نکات بسیار مهمی به ویژه در تبیین چگونگی «نگاه مردم» به مسائل و مباحث مختلف اشاره نمودند، چرا که همهی بزرگیها و یا احیاناً انحرافها و سقوطها به مردم و نوع نگاهشان بستگی دارد.
- دستگاه بحمداللَّه دستگاه مقتدرى است:
این فرمایش ایشان، یک تعارف یا شعار دیپلماسی نیست. فیالواقع ایران کشور بزرگی است و نظام جمهوری اسلامی ایران نیز نظامی بسیار قدرتمند و با ثبات است و دوست و دشمن به این معنا اذعان دارند. امروزه آمریکا بزرگترین دشمن خود را نظام جمهوری اسلامی ایران میداند و نه تنها جهان اسلام، بلکه همهی مردم آزادیخواه (حتی در آمریکا و اروپا)، به چشم عظمت و امید به این کشور و نظام و ملتاش نگاه می کنند.
این بزرگی و عظمت، برای کشور و ملتی که چند قرن زجر استعمار و استثمار خارجی را تحمل کرده است، راحت و ارزان و حادثهای به دست نیامده است، بلکه مرهون اهداف بلند، همت، ایستادگی، مبارزه و خونهای شهدای بسیار و رنج و زحمت و پشتکاری میباشد که معلول چگونگی نگاه آنان به حکومت است.
دشمن، اگر چه به خوبی به بزرگی و قدرت این کشور پیبرده است، اما سعی دارد [با جنگ نرم]، این کشور را کوچک نشان دهد و با تبلیغات و فرافکنی القا کند که این نظام با کوچک ترین اتفاقی متزلزل میگردد!
- اين، مسئلهى مهمى نيست، نظائرش هم اتفاق مىافتد؛ اما مخالفين، دشمنان بيرونى، تريبوندارهاى بينالمللى، بوقهاى تبليغاتى، از همين مسئله استفاده میكنند براى اينكه فضاى تبليغاتى را شلوغ كنند .
قضایای اخیر که در ارتباط با وزارت اطلاعات پیشآمد نیز از مصادیق بارز همین معنا است. دولت به هر دلیلی تصمیم گرفت وزیر اطلاعات را تغییر دهد و رهبر نظام نیز این امر را به مصلحت ندانست. همانطور که شخص رهبر معظم فرمودند: «این، مسئلهی مهمی نیست». اما ببینیم در داخل و خارج چه بلوایی به پا کردهاند! گویا کل نظام متزلزل شده و زیر سؤال رفته است(؟!) لذا ایشان به همین نکتهی مهم اشاره کرده و استراتژی دشمن را برای دولت و ملت تبیین نموده و فرمودند:
«شما ببينيد در همين پنج شش روز گذشته سر يك قضيهاى كه آنچنان هم از اهميت بالائى برخوردار نبود - سر مسئلهى اطلاعات و امثال اينها - چه جنجالى در دنيا راه انداختند. تحليلها را بردند به اين سمت كه بله، در داخل نظام جمهورى اسلامى شكاف ايجاد شده است، حاكميت دوگانه شده است، رئيس جمهور حرف رهبرى را گوش نكرده است! دستگاههاى تبليغاتىِ خودشان را از اين حرفهاى سست و بىپايه پر كردند. ببينيد چطور منتظر بهانهاند. ببينيد چطور مثل گرگ در كمين نشستهاند كه يك بهانهاى پيدا كنند، هر جور میتوانند، حمله كنند . »
این سخن، همان تبیین، آموزش و تذکری است که امام امت به دولت و ملت میدهند. ایشان نسبت به حادثهای که میرفت در کشور ما به یک جریان مهم مبدل شده و موجب نگرانی، غصه و دغدغهی دوست و حربهی دشمن واقع گردد، در دو فراز به ساده و حتی کم اهمیت بودن موضوع اشاره و تأکید نمودند: 1- «يك قضيهاى كه آن چنان هم از اهميت بالائى برخوردار نبود». 2- « اين، مسئلهى مهمى نيست، نظائرش هم اتفاق مىافتد».
- اصلاح نگاه، ضامن رشد و ثبات:
رشد و ثبات یک کشور، نظام سیاسی و ملتش، مستلزم شناخت ضعفها و اصلاح نگاه مسئولین و مردم به مسائل و مباحث مختلف به ویژه در حکومت است.
نباید اجازه دهیم که ظهور و بروز یک ضعف، همهی شیرازهی ما را به هم بریزد. نباید اجازه دهیم که یک «نماد» در کشور مسئله ایجاد کند. نباید اجازه دهیم که یک «جمله» به یک جریان مبدل گردد. نباید اجازه دهیم فعل خطای یک شخص در یک امر جزئی و غیر مهم، زمینه را برای حملات بیشتر دشمنان در جنگ نرم مساعدتر نماید.
رسیدن به چنین رشدی، مستلزم عبور از مرحلهی نگاه «صفر یا صدی» از یک سو و واقع بینی و بصیرت از سوی دیگر است.
چرا به ما القا میکنند که رئیس جمهور یا رئیس مجلس یا رئیس قوه قضاییه، یا فرماندهان نظامی و انتظامی و دیگر مسئولین نباید به هیچ وجهی هیچ خطایی داشته باشند و اگر خطایی عمدی یا سهوی از آنها سر زند، یعنی کل نظام دچار تزلزل شده است؟
یکی گفت: مملکت چقدر عقب رفته که رئیس جمهورش در یک سخنرانی گفت: «اون ممه را لولو برد». گفتم: خوشحالم که آن قدر رشد فرهنگی و اخلاق ادبی پیدا کردیم که حتی بیان یک ضرب المثل از سوی رئیس جمهور نیز ناخوشایند قلمداد شده و موجب قلمفرساییهای بسیار قرار میگردد. در آمریکا و اروپا که رؤسای جمهوری با لهجهی به اصطلاح لات منشانه و حتی الفاظ بسیار رکیک سخن میگویند و با هیچ نقدی هم روبرو نمیشوند!
پس، کافی است که نگاه مردم، نگاهی واقع بینانه و با بصیرت باشد. باید باور کنیم که هر کسی ممکن است خطایی کند، مهم این است که سعی کند خطای خود را بشناسد و اصلاح کند و مهمتر آن که خطایش عمدی و به قصد دشمنی، کارشکنی و گره انداختن به راه مردم نباشد. لذا مقام معظم رهبری در تبیین و آموزش و اصلاح چگونگی نگاه به نظام و مسئولین میفرمایند:
«حالا نقص در كار همهمان هست؛ بنده هم نقص دارم، رؤساى قوا هم خالى از نقص نيستند، مسئولين هم خالى از نقص نيستند. بايد به خداى متعال پناه ببريم، نقصهاى خودمان را بشناسيم، آنها را كم كنيم؛ در كار عظيم اين ملت بزرگ و اين حركت عظيمى كه اين ملت دارند، گره ايجاد نكنيم . »
- اصلاح ملاک و معیار ارزشگذاری در دیدگاهها:
شناخت خوب و بد، صواب و خطا، زشت و زیبا، حق و باطل و ...، ملاک میخواهد. مهم است که یک سخن یا یک فعل یا یک سیاست، با چه ملاکی و معیار مورد ارزشیابی واقع میشود؟ اتباع شیطان در هر شکل و قیافه و جایگاهی، سعی دارند ملاکهای و معیارهای سطحی، نظری و نادرست را تلقین کنند. لذا شاهدیم همانطور که برای بزرگی و عظمت یک انسان، برخورداری از ثروت، ویلا، خودرو، هواپیمای شخصی، زیبایی صورت و اداها و اطوارها را ملاک قرار میدهند، برای انتخاب یک رئیس جمهور نیز حتی تعداد خطوط زیر چشم، پیری و جوانی، پارچه کت و شلوار، زیبایی و زشتی، قد بلند و کوتاه و ... را به عنوان ملاک القا میکنند، و البته خود هیچ توجهی به این ملاکهای سطحی ندارند.
ما [مردم و دولتمردان] نیز باید ملاکها و معیارهای خود را بیش از پیش اصلاح کنیم و هر لحظه گامی به جلو برداریم. دیگر در مملکت ما شخص، جمله، رنگ، پول، زور و ... ملاک نیست و نباید باشد. بلکه ملاک انطباق با اهداف و آرمانهای بزرگ ملت مسلمان است.
- ما كار را، خط را، جهتگيرى را ملاك و معيار قرار میدهيم. آنجائى كه كار و خدمت و تلاش هست، حمايت ما هست، حمايت مردم هست.
حضرت آیت الله العظمی امام خامنهای، در جملهای کوتاه، اما ژرف و مؤثر، ملاک و معیار ارزشگذاری را «کار، خط و جهت» تبیین میفرمایند.
کار از آن جهت مقدم قرار میگیرد که مردم دولت، مجلس و سایر منتخبین را برای کار کردن انتخاب میکنند. اینها همه خدمتگزار هستند و باید درست کار کنند. لذا ملاک اول این است که «آیا استعداد، توان، همت و عزم کار را دارند یا خیر؟». پس از آن «خط و جهت» ملاک و معیار است. چرا که «کار به هر قیمتی» نه تنها فاقد ارزش است، بلکه نگاهی ماکیاولی به اهداف و راهکارها و وسایل تحقق آنهاست. اگر قرار باشد کاری به قیمت لطمه دیدن دین و دنیا و آخرت مردم و ضربه دیدن ثبات نظام و ایجاد انحراف صورت پذیرد، دیگر دم از اسلام، انقلاب، کشور، استقلال و فرهنگ به میان آوردن بیمورد است.
بدیهی است که اگر ملاک و معیار «کار و خط و جهت» باشد، دیگر نه تنها مردم با بروز هر ضعف و خطایی دچار دلهره و تهدید نمیشوند، بلکه مسئولین نیز با انجام چند کار، احساس دردانگی نمیکنند و انحرافی ایجاد نمیشود.
این آموزهی بزرگ، درسی است که حضرت امام خمینی (ره) نیز به کرات به تعلیم آن همت گماردند. نسل اول انقلاب به خاطر دارند که در دوران بنیصدر، او بسیار «من، من» میکرد و رأی بالا و حمایت مردم نیز سبب انحرافش شده بود. تا جایی که در اوهام خود خیال میکرد مردم عاشق چشم و ابروی او هستند و حاضرند به خاطر او حتی از اصول خود بگذرند! و اصلاً به مخیلهاش خطور نمیداد که بالاخره این مردم تو را در راستای خط و جهتشان شناختهاند که رأی داده یا برایت هورا میکشند.
امام خمینی (ره) نیز ضمن تذکر به این مهم که « نگویید من، این من شیطان است»، فرمود: «اگر امر واقع شود بین من و رسولالله (ص)، مردم رسولالله (ص) را انتخاب میکنند واگر امر واقع شود بین شما و اسلام، مردم اسلام را انتخاب میکنند».
یعنی اگر مردم به شما رأی دادند، شما را برگزیدند، دورتان جمع شده و حمایت میکنند، به خاطر این است که شما را خدمتگزاری برای تحقق اهداف والایشان شناختهاند. اما اگر بدانند خط و جهت شما تغییر داشته یا متحول شده است، دیگر از شما حمایت نخواهند کرد. که چنین نیز شد.
با توجه به فرمایشات اخیر مقام معظم رهبری و آموزههای گرانبهایش که بارها بر آن تأکید نمودهاند، ما [مردم] باید بیش از پیش دیدگاههای خود را اصلاح کرده و «کار، خط و جهت» را ملاک داوری و ارزشیابی قرار دهیم.
رئیس جمهور، رئیس مجلس، رئیس قوهی قضاییه، وکلا، وزرا و سایر مسئولین (همانطور که آقای احمدینژاد نیز مکرر بیان داشتند)، خدمتگزاران و نوکران این ملت هستند و نه اربابان و کارفرمایان آنها.
ملت بر اساس شناخت و باورهای خود عدهای را انتخاب میکنند و سپس بر کار آنها نظارت و داوری کرده و نمره میدهند. مثلاً میگویند: آقای رئیس جمهور یا رئیس مجلس یا ...، در این موضع یا در این کار، نمرهاش 20 بود. عالی بود. دستش درد نکند، خدا قوتش دهد. و در این قول یا فعل نیز نمرهاش 16 یا 14 بود، اما در این موضع یا کار، بسیار ضعیف بود و نمرهای بیش از 4 یا 5 ندارد. تجدید شده و باید خود را تقویت و اصلاح نماید. همین.
اگر این نگاه بیش از پیش در اذهان عمومی مردم تقویت شده و بروز و ظهوری پر رنگتر از گذشته یابد، دیگر نه تنها کمتر شاهد فتنهها خواهیم بود، بلکه رشد سیاسی و فرآیندهایش در میان مسئولین و مردم نیز روزافزون میگردد.
با این نگاه، دولت، مجلس و سایر مسئولین نیز سعی میکنند خلوص خود را حفظ کنند، صبغهای که برای انتخاب شدن به مردم نشان دادند را تغییر ندهند، مترصد دامهای دشمنان و فتنهگران خارجی و داخلی و حتی اطرافیان باشند و بیشتر و بیشتر و بیمنت و باجخواهی کار کنند.
با تقویت این نگاه، دیگر یک حرف، یک جمله، یک شعار، یک رنگ، یک تصمیم، یک تغییر و حتی یک خطا، زمینه را برای جوسازی دشمنان در ایجاد تشنج فراهم نمیکند و طمع گرگ صفتان را نیز کور مینماید.
این نظام و دستگاه اجرایی آن بحمدالله مقتدر و با ثبات است. نظام اسلامی، ولایت فقیه، رهبر فرزانه، قانون، ملت هوشیار، بصیر و تلاشگر. همه چیز مهیا است.
سیاستگذاران، مسئولین و مدیران تلاش میکنند و مردم نیز با ملاک و معیار «کار، خط و جهت» کار آنها را زیر نظر داشته و ارزیابی میکنند. ولیفقیه نیز به عنوان رهبر و محور حرکت مجموعهی نظام، با بصیرت کامل همهای امور را رصد مینماید. ضرورتی برای دخالت در امور اجرایی نیست، همه موظف هستند طبق قانون پیش بروند، اما اگر غلفتی صورت پذیرد یا مصلحتی نادیده گرفته شود، او طبق وظایف و تکلیف خود ورود پیدا میکند.
مقام معظم رهبری:
«مسئولين مشغول كارشان هستند، رهبرى هم كه بندهى حقير هستم با همهى حقارت، خداى متعال كمك كرده، ما در مواضع صحيحِ خودمان محكم ايستادهايم. تا من زنده هستم، تا من مسئوليت دارم، به حول و قوهى الهى نخواهم گذاشت اين حركت عظيم ملت به سوى آرمانها ذرهاى منحرف شود. تا مردم عزيزمان اينجور با شور، با شعور، با بصيرت، با عزم راسخ در ميدان هستند، لطف الهى شامل است؛ اين را بدانيد. تا ما توى ميدان هستيم، سايهى لطف الهى هست. ماها - من يك جور، شما يك جور، آن ديگرى يك جور، چهارمى يك جور - اگر سراغ مسائل شخصى خودمان برويم و اهداف را فراموش كنيم، البته كمك الهى هم كم خواهد شد.»
- تعداد بازدید : 8
- 4 اردیبهشت 1390
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: یادداشت