پیش از این در نوشتارهای قبلی به اطلاع همهی علما، دانشمندان، اسلامشناسان، مسلمانان و سایرین رسید که باید قدر این کارگردانهای سریالهای ایرانی را بیش از پیش شناخت و از گنجیه معارف ناب آنها در اسلامشناسی بیش از این استفاده نمود. چرا که هم اسلامشان کاملاً متفاوت است و هم از امکانات بیشتری در نشر دین خود – که البته نامش را اسلام گذاشتهاند - برخوردار هستند.
- ترویج مذهب «آشیسم» به نام اسلام:
بیتردید اسلامی که اینان در هر ماه مبارک رمضان معرفی میکنند، با اسلامی که تا کنون معرفی شده است، متفاوت میباشد. لذا شکی نیست که پردههای حجاب از جلوی چشم معرفت این نویسندگان سریالهای ایرانی (و اغلب فیلمهای سینمایی ما)، به کلی کنار رفته است و چیزهایی میبینند و میدانند که تا به حال نه دیده شده و نه شنیده است! البته شاید علت رسیدن به این درجه از عرفان ناب و کشف و شهود، شدت خلوص آنهاست، چرا که نه سخنرانی میکنند که دیگران عقایدشان را انحرافی بخوانند و نه کتابی مینویسند که «دگر اندیش» خوانده شوند. و نه زیر تابلوی حزب و گروه خاصی قرار گرفتهاند که به راست و چپ و میانه تقسیم و محکوم گردند. بلکه یک اسم ساده و بیتکلف و زیبایی تحت عنوان «هنرمند» روی خود گذاشتهاند و به آرامی و بدون ایجاد هیچ چالش و تنشی، ذیل این تابلو، با قرائتی جدید از دین، در نشر معارف جدیده میکوشند.
البته اگر لطف مینمودند و اصلاً سریالی ویژهی ماه مبارک رمضان نمیساختند، حتی ظاهر اسم «اسلام» نیز به آنان اطلاق نمیشد و شاید نام مذهب «آشیسم»، برای آنان مناسبتر و برازندهتر بود. ولی چون سریالهای ویژه ماه مبارک نیز تولید میکنند، در هر حال مدعیاند که مابقی گرایشات را (دست کم در سریال) کنار گذاشته و وارد جرگهی اسلام شدهاند.
توضیح: جهت اطلاع یادآور شوم که «آشیسم» در میان تمامی ادیان الهی و مکاتب بشری، مانند آش شله قلم کار است در میان مابقی غذاها. در این مذهب همه چیز هست، اومانیسم، مدرنیسم، پست مدرنیسم، فمینیسم، لیبرالیسم، سکولاریسم ... و خلاصه همه چیز به غیر از اسلام. البته تقصیر از آنها نیست، این ویژگی اسلام است که هیچ گونه اختلاط و اشتراکی را نمیپذیرد.
اما، همانطور که بیان گردید، اصلاً خدایشان نیز متفاوت است، چه رسد به اسلامشان. و چون یک اسلام بیشتر نداریم، معلوم است که آنها صاحب چشم برزخی شدهاند و کشف و شهودهایی دارند که نادر و مخصوص خودشان است.
- خدای کارگردانان بسیاری از فیلمها و سریالهای ما:
اصل اول، توحید است و کارگردانان این گونه فیلمها و سریالها از این مهم غافل نماندهاند و اخیراً نیز در معرفی و تبلیغ خدای خودشان بسیار فعال شدهاند!
خدای آنان، خدای صاحب اسم اعظم و اسمای حسنی، سبوح، قدوس
اما در این دین، بنده بر سر خدا فریاد میزند: همین است که هست، حالا هر کاری که دلت میخواهد بکن.
و واجب العبادة و الطاعة که تا به حال شنیده و خوانده بودیم نیست، بلکه خدایی است که میتوان بر سرش فریاد زد و معترض شد چرا چنین کردی؟ چرا چنان نکردی؟ اگر فکر کردی فلان کنی من فلان می
شوم، کاملاً اشتباه کردهای، من که عوض نمیشوم، پس هر کاری که دلت میخواهد بکن.
معلوم میشود در این دین یا اسلام جدید، جای بنده و آن هم بندهی گناهکار با خدا عوض شده است، چون ما تا کنون در آیات قرآن کریم و سخنان بزرگان چنین خوانده و شنیده بودیم که خداوند به بندگانش میفرماید: همین است که من اراده کرده و میگویم. این واژهی « وَ ما أَنْتُمْ بِمُعْجِزين» - یعنی هیچ کاری از شما بر نمیآید، هیچ گونه نمیتوانید خدا را به عجز درآورید، نمیتوانید معجزه کنید تا قوانین خلقت را تغییر دهید یا هر نوع دیگر که معنا کنید، چندین بار در قرآن تکرار شده است. اما در این دین، بنده بر سر خدا فریاد میزند: همین است که هست، حالا هر کاری که دلت میخواهد بکن.
- البته در منظر چنین خدایی، نه ایمان شرط است و نه اسلام ملاک و نه عمل صالح مؤثر و نه آن چه که تا کنون در این باره شنیدهاید صادق. به همین خاطر اکثر مؤمنین در این سریالها، اگر دغل، حقهباز و ریاکار نباشند، حتماً نادان، احمق و بیبصیرت هستند. خوبهایشان دلآزار هستند، چه رسد به بدهایشان. در فیلمهای ما تا کنون فقط یک جا نقشی از یک روحانی[نما] به گونهای نمایش داده شده که بیننده برایش کف زده است و آن هم نقش «مارمولک» بود.
- ضرورت یاد مرگ و برزخ:
هم چنین ضرورت یاد مرگ و حیات برزخی و آخرت زیاد توصیه شده است تا انسان را خواب غفلت نبرد. لذا با فرا رسیدن ماه مبارک رمضان نیز عدهای از فیلمنامه نویسها و کارگردانان ما بیشتر به یاد روح، بزرخ، شیطان، جهنم و ... میافتند. و این مصیبتی است که هر ساله تکرار میشود.
بیچاره این آخوندها یک سال منبر میروند و آیه و حدیث میخوانند، این علما و دانشمندان یک سال تدریس میکنند و کتاب مینویسند، مؤلفین و مترجمین و مفسرین و ...، یک سال تمام در زیر بمبارانهای شیمایی و فسفری ضد تبلیغ در این سنگرهای جنگ نرم جهاد میکنند و انتظار دارند که در ماه مبارک رمضان تلاششان نتیجه دهد و بهرهی بیشتری نصیب مسلمانان گردد، چرا که شرایط از هر حیث آماده است. نیازی نیست آنها کار کنند، خدا به جای همه کار کرده است. شیطان را به غل و زنجیر کشیده، درهای جهنم را بسته، نفس را ذکر و خواب را عبادت محسوب نموده، ثواب تلاوت یک آیه را برابر ختم قرآن قرار داده و ...، تا دیگر هیچ پرده و مانعی برای کسب علم، معرفت، شعور، توجه به خود، کنترل نفس و سایر شرایط خودسازی باقی نماند و انسان در این اردوگاه یک ماهه و ضیافت الهی ساخته شود. اما، یک دفعه در این ماه مبارک، کارگردانان عارف و فیلسوف وارد صحنه میشوند و از همهی این امکانات نهایت بهره را میبرند و همهی بافتهها را رشته، رشتهها پنبه و پنبههایش را به آتش میکشند و همه باورهای را تغییر میدهند. به عنوان مثال:
- چگونگی اطلاع از مرگ – همیشه پای یک زن در میان است:
در دین این کارگردانان و نظام خلقتی که شناختهاند، «همیشه پای یک زن در میان است». حالا فرقی نمیکند که انسان (سوژه) در دنیا باشد، یا حالت احتضار، یا مرگ یا برزخ. و فرقی ندارد که مبتلابه، مؤمن باشد، مجاهد باشد، جانباز باشد، اسیر باشد، در حال شهادت باشد، کافر و بدکاره باشد ... یا اصلاً مرده باشد و وارد عالم برزخ شده باشد. بالاخره با «زن» محشور است.
- در اسلام آنها، این دیدن ملکة الموت (فرشته مرگ)، یا برخورد سر با سنگ لحد، یا ورود بشیر و مبشر برای مؤمن و یا نکیر و منکر برای گناهکار نیست که وی را متوجه مرگ میکند، بلکه یک زنی که به اقرار خودش در زندگی هیچ اعتقادی نداشته و بدکاره بوده، با قهقه و خنده [به ریش بنده و شما] میآید و ضمن پافشاری بر تداوم کفرش - حتی پس از جدایی روح از بدن - به محتضر خبر میدهد که مردی یا داری میمیری!
- نتیجهی اذکار و مداومت در ذکر:
در این اسلام، نتیجهی اذکار نیز متفاوت است. وقتی سه بار، آن هم نه در دنیا که در حصر آلودگیها و حجابها هستید، بلکه در حالت احتضار یا برزخ، آیه مبارکهی «إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيًْا أَن يَقُولَ لَهُ كُن فَيَكُونُ» به معنای « كار او وقتى چيزى را اراده كند فقط همين است كه بدو بگويد: باش پس وجود يابد (یس - 82)» را میخوانید، نه از طرف خدا به شما پیامی رسیده و لطف و کرمی میشود و نه ملائک و نه مقربین! بلکه یک دختر بیایمان و بدکاره مقابلتان ظاهر میگردد و با پوزخند و تمسخر میگوید: «بهبه، از بچه پولدارهایی که بلدند قرآن بخوانند خوشم میآید»! البته اصلاً نگران و ناراحت نشوید، چون هم اوست که مشکل شما را حل میکند و اوست که به شما آگاهی میدهد و راهنمایی میکند که زندگی برزخی چگونه است و چه باید بکنید!
- تفاوتهای اساسی زندگی دنیوی و حیات پس از مرگ، در اسلام سریالی:
پیش از این در قرآن کریم راجع به مرگ و تفاوتش با زندگی در عالم دنیا خوانده بودید: «قُلْ يَتَوَفَّاكُمْ مَلَكُ الْمَوْتِ الَّذي وُكِّلَ بِكُمْ ثُمَّ إِلى رَبِّكُمْ تُرْجَعُونَ» (السجده - 11). یعنی: بگو: «فرشته مرگ» كه بر شما گمارده شده، جان شما را بستاند، سپس به سوى پروردگارتان باز گردانده مىشويد.
مفهوم آیه این است که از تفاوتهای اساسی زندگی دنیوی و زندگی پس از مرگ این است که دیگر «اختیار» و بالتبع «حق انتخاب» از شما سلب میشود. اما اسلامی که کارگردانان معرفی میکنند و ملک وحیاش نیز زنی بیایمان و بد کارهای است، زندگی پس از مرگ و برزخ اصلاً این طوری نیست که هیچ، خیلی هم بهتر است. اولاً هر کاری دلت خواست میتوانی بکنی و ثانیاً دیگر مثل دنیا اسباب و ابزار هم لازم نداری، کافی است که چشمت را ببندی و مکانی را تصور کنی، فوری وارد آنجا میشوی.
تا وقتی زنده بودی، اگر به دختر مورد علاقهات نزدیک میشدی، از پدر پدرسوختهاش گرفته تا گشت ارشاد و دادگاه و ... مزاحم تو بودند، اما حالا میتوانی به راحتی به اتاق خوابش نیز وارد شوی.
البته به این راحتی هم نیست، باید حتماً قبلاً در دنیا آن مکان را دیده باشی و به آنجا رفته باشی، اما اگر ندیدی یا نرفتی زیاد نگران نباش، بالاخره یک زنی تو را میبرد، اگر چه با وانتبار. در ضمن میتوانی به خواب هر کس که دلت میخواهد بروی! تا وقتی زنده بودی، اگر به دختر مورد علاقهات نزدیک میشدی، از پدر پدرسوختهاش گرفته تا گشت ارشاد و دادگاه و ... مزاحم تو بودند، اما حالا میتوانی به راحتی به اتاق خوابش نیز وارد شوی.
- برزخی بهتر از های پارک لندن:
در سیر و سلوک و کشف و شهود این عارفان [کارگردانان]، معلوم شد که بر عکس آن چه تا کنون خوانده و شنیده بودید، اصلاً ویژگی حیات پس از مرگ، به ویژه در برزخ، چنین نیست که در آنجا ارواح طیبه از ارواح خبیثه جدا هستند و هر کدام در جایگاهی قرار دارند و ... . خیر. بلکه همه باهم هستند که هیچ، خیلی هم حال میکنند. با هم سینما میروند، تأتر میروند، بدون کنکور و معرف و شهریهی دانشگاه آزاد و ... در دروس دانشگاهی تاریخ یا هر رشتهی دیگری که بخواهند شرکت کرده و کسب علم و معرفت میکنند و خلاصه این که میتوانند تمامی این مراحل کمال را به همراه یک «زن آن چنانی» طی طریق کرده و بر کمالات روحی خود بیافزایند. انصافاً های پارک لندن هم این طوری نیست.
- کوک شیطان برای خودکار عمل کردن در رمضان:
قبلاً بارها و مکرر شنیده بودید که در ماه مبارک رمضان، شیطان در غل و زنجیر است و خلاصه اگر گناهی کردید، یا به قول حضرت امام خمینی (ره) شیطان قبلاً کوک کرده و الآن بر اساس همان کوک کار میکنید یا نفس است که گاهی از شیطان نیز شیطانتر است. اما در ماه مبارک رمضان، شیطان کارگردانان سریالهای ویژهی ماه مبارک، در غل و زنجیر نیست که هیچ، بلکه حسابی فرصتی برای جولان پیدا میکند، البته فقط در عرصه و محدودهی «سریالهای سیمای جمهوری اسلامی ایران».
البته برای جلوگیری از بروز هر گونه شبهه، لازم به ذکر است که «شیطان» الزاماً فقط «ابلیس» نیست. بلکه هر منحرف و منحرف کنندهای از انس و جن شیطان است. و البته هم چنان که برای هر کسی ملک و ملائکی حفاظت کننده، ثبت کننده، الهام کننده و ... وجود دارد، برای هر کسی نیز شیطانی از اولاد، خانواده و وابستگان به ابلیس وجود دارد که همگی در غل و زنجیر میروند. لذا با توجه به معارفی که از آیات قرآن کریم و احادیث و سخنان منطقی و علمی بزرگان دین یاد گرفتهایم، هیچگاه مرعوب القائات کارگردانان و قصههای خیالیشان نمیشویم، بلکه نتیجه میگیریم، اینها طی سال بدجوری «کوک» میشوند و در رمضان آن کوک کار میکند، مضاف بر این که بالاخره «نفس» همیشه هست و در غل و زنجیر نیست. لذا حتی جرأت پیدا میکنند که اسلام و معارف حقه را نیز به تمسخر، بازی، شوخی گرفته و در نهایت تحریف کنند.
- قاعدهی کلی در نحوهی عملکرد و تسلط شیطان:
«إِنَّهُ لَيْسَ لَهُ سُلْطَانٌ عَلىَ الَّذِينَ ءَامَنُواْ وَ عَلىَ رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ * إِنَّمَا سُلْطَنُهُ عَلىَ الَّذِينَ يَتَوَلَّوْنَهُ وَ الَّذِينَ هُم بِهِ مُشْرِكُونَ(النحل – 99 و 100) – یعنی: همانا او را بر كسانى كه ايمان دارند و به پروردگار خويش توكل مىكنند تسلط نيست * (بلکه) تسلط او فقط بر كسانى است كه دوستدار اويند و كسانى كه به خدا شرك آورند.
بر اساس آیات مذکور، شیطان – چه ابلیس باشد و چه ایادی – هیچ تسلطی بر انسان مؤمن ندارد و فقط بر کسانی مسلط میشود که خودشان دوستی و سرپرستی «ولایت» او را پذیرفتهاند.
به زبان خودمانی، شیاطین فقط سوار کسانی میشوند که خودشان مایلند به آنها سواری دهند. حال سؤال ما از مسئولین ذیربط، از آقای ضرغامی گرفته تا دیگران این است که چه کسی به اینها اجازه، امکان، پول و فرصت میدهد تا اینهمه شیطنت کنند، آن هم در ماه مبارک رمضان؟! واقعاً نمیشود با توجه به اهمیت و برکات ماه مبارک رمضان و مسلمانی و روزهداری این ملت بزرگ، یک کمیتهای تشکیل داد تا در طول سال کمی فکر کنند، هدفگذاری و برنامهریزی کنند، تا ببینند چه سریالی بسازند و پس از افطار به خورد روح مردم بدهند؟ البته شاید چنین کمیتهای هست و به این نتیجه رسیدهاند که هر ساله شاهدیم. اما از شدت اخلاص اسم و رسمی ندارد و علنی نیست و پشت پرده سیاستگذاری میکنند و ما خبر نداریم!
- تعداد بازدید : 16
- 19 مرداد 1390
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: یادداشت