IRANPN - یادداشت/ سلیم : در هر جامعهای محبوبیت یک نامزد انتخاباتی به موضعگیریهای او نسبت به دغدغههای اصلی مردم در امور داخلی و سیاستهای بینالملل و نیز شعارهای راست یا دروغی که در این زمینه میدهد بستگی دارد.
امریکا نیز از این قاعده مسثثنی نیست، منتهی چون کشور ثروتمند، قدرتمند و برخوردار از نعمت «لیبرال دمکراسی» است، دغدغههایش با دغدغههای سایر ممالک، ملتها و جوامع بشری متفاوت است.
در امریکا که مثل اروپا معضل لاینحلی به نام «بحران پولی» یا سونامی «اقتصادی» که تا کنون 11 رئیس دولت را راهی خانه کرده است وجود ندارد! نه بانکی ورشکست شده و نه کارخانهای تعطیل شده و نه فقیر و بیکاری وجود دارد و نه بیش از سی میلیون از جمعیت مشکل بهداشت و درمان داشته و از عدم برخورداری از تسهیلات بیمه رنج میبرند و نه 99٪ مردم مخالف «سرمایهداری» و وال استریت هستند!
امریکا، در سیاستهای خارجی و روابط بینالمللش نیز مشکلی ندارد! نه به کشورهای متعدد خاورمیانه چون عراق و افغانستان و لیبی لشکر کشی کرده و نه مجبور به حمایت از اسرائیل و جنایات و رسواییهایش شده، نه در پاکستان مردم عادی را قتل عام میکند، نه برایش مهم است که در بحرین چه میگذرد و نه قصد دخالت در امور داخلی سوریه و تجزیه خاک این کشور را در سر میپروراند و نه به دریای کارائیب و سرمایههای شرق آسیا طمعی دارد!
اگر حمایت و پول صهیونیستها و رأی حیوانبازها و همجنسگراها باشد، پیروزی در انتخابات دور از انتظار نیست.
پس، در امریکا هیچ مشکل و دغدغهی اساسی و معضل لاینحلی وجود ندارد. لذا اگر حمایت و پول صهیونیستها و رأی حیوانبازها و همجنسگراها باشد، پیروزی در انتخابات دور از انتظار نیست.
حمایت و پول صهیونیستها که برای هر دو رقیب و هر حزب و نامزد دیگر امریکایی وجود دارد. چرا که اطاعت از سیاستهای صهیونیستی، از اصول فراماسون بوده و مانند تقید به قانون اساسی است و کسی که بر آن متعهد نباشد، اصلاً مطرح نمیگردد که بخواهد رقیبی داشته یا نداشته باشد. میماند بخش دوم، یعنی حمایت حیوانبازها و همجنسبازها، که اوباما این برگ برنده را به عنوان یکی از مهمترین سرمایههای رقابتی خود در روزهای آخر تبلیغات رو کرد.
البته او در توقع و امید او به این دو قشر کاملاً محق است، چرا که زحمات بسیاری برای آنها متقبل شده و زحمات بسیاری کشیده است. اوباما در زمان نامزدی خود برای دور اول، به رغم آن که امریکا با مشکلات داخلی و اجتماعی بسیاری و از جمله بیهویتی، ناامیدی به آینده و افسردگی جوانان، ناامنی شغلی و حتی جانی همه شهروندان و گلهمندی همگان از خشونتهای پلیسی بیضابطه و ... مواجه بود، به سربازان امریکایی قول داد که قانون «نپرس و نگو» را ملغی خواهد کرد و این کار را هم کرد. چون گویا برای او امریکا این مهم در اولویت مشکلات اجتماعی قرار داشت.
قانون نپرس و نگو و حیوانبازی:
اگر چه تصویب این قانون که در دهه 1970، خود جهش دیگری به سوی آرمانها و ارزشهای لیبرال دمکراسی و حقوق بشر امریکایی قلمداد شد، اما هنوز مانعی در سیر تکاملی و شیوع همجنسگرایی محسوب میشد. طبق این قانون، ممنوعیت همجنسگرایی برای نظامیان امریکایی (که بسیار شیوع دارد) لغو شد، اما کسی حق نداشت که دربارهی تمایلات خود به کسی چیزی بگوید و یا از او بپرسد. در یک کلمه نباید مورد تبلیغ و تشویق قرار گرفته و علنی صورت میپذیرفت. و به همین دلیل هزاران نظامی امریکایی دارای پرونده و به صورت موقت معلق شده بودند. تا آن که «اوباما» به عنوان «زوروی همجنسبازی» به میدان آمد و لایحهای به مجلس برد و لغو این قانون دست و پاگیر را به تصویب رساند.
پیروزی چشمگیر دوم:
شاید اوباما نتوانست بر اساس وعدههایش، زندان گوانتانامو را ظرف دو روز که هیچ، ظرف چهار سال تعطیل کند و کلاً او در این مورد سر جایش نشاندند، و شاید نتوانست به حضور نظامی در افغانستان پایان بخشد و مجبور شد تا سال 2014 نیز این حضور ننگین را به تعویق بیاندازد، و یا صلحی را برای خاورمیانه به ارمغان آورد، اما برای نظامیان دستآورد مهمتری داشت. او توانست روابط جنسی نظامیان با حیوانات را نیز به صورت یک مادهی قانونی به تصویب مجلس برساند!
و البته قول داده که ممنوعیتها و محرومیتهای تولید و توزیع فیلمهای پورنو را نیز از میان بردارد. خلاصه گویا زیر شکم به بالا دغدغه و فکری ندارد.
حالا وقت میوهچینی و نتیجهگیری از این تلاشهای بیوقفه است. او امید دارد این دو قشر که سمبلهای برتر اجتماعی «لیبرال دموکراسی» امریکا هستند، با اکثریت قاطعی به او رأی دهند! از این رو، تبلیغات هفتهی گذشته را به آنها اختصاص داد و با این حرکت، سوتیتر همهی رسانهها را که رومنی با جنجالهایش اشغال کرده بود، دوباره به خود اختصاص داد.
خبر سخنرانی او در کاخ سفید و نشستهای رسانهای و شعارهایش به سرعت در تمامی شبکههای تلویزیونی و آژانسها و پایگاههای اینترنتی معروف و جهانی چون: رویترز، بیبیسی، سیانان، ایبیسی و ...، منتشر شد و البته بزرگترین آژانسهای خبری اروپا نیز از این غافله عقب نماندند.
به گزارش ARD : با سوتیتر «رئیس جمهور اوباما از این اظهارات چه انتظاری دارد؟»، به اهداف اوباما در جذب آرای همجنسگرایان تصریح کرده است.
آیا قرار است «گِیپول» جای پول «والاستریت» را بگیرد؟
Nachtichten168.eu ذیل این خبر افزود: آیا قرار است «گِیپول» جای پول «والاستریت» را بگیرد؟ این شعار یک طعنه است. یعنی جبران مخالفتهای مردمی، ناتوانی یا مخالفت سرمایهداران والاستریت با اوباما، با پول و آرای همجنسبازها.
خانم Sabine-Müller ، تحلیلگر اروپایی شبکه رادیویی HR در واشنگتن گفت: اوباما خوب میداند با این سخنان چه انفجاری در میان همجسنبازان ایجاد کرده است. بالاخره باید از آنها نیز برای تبلیغات پول جمعآوری شود.
ارمغان اوباما برای همجنسگرایان:
مهم است که اوباما در این جامعه سرشار از لیبرال دموکراسی، چه ارمغان جدیدی میتواند برای همجنسگرایان داشته باشد؟ چه محدودیتی وجود دارد که او به عنوان یک رئیس جمهوری دغدغهی برداشتن آن را در سر بپروراند؟ اما ...
اوباما مژده داد که میخواهد رسمیّت «ازدواج همجنسبازان» را به ارمغان آورد
بله، هنوز آزادی کامل نشده است. اوباما مژده داد که میخواهد رسمیّت «ازدواج همجنسبازان» را به ارمغان آورد و سپس کلی مرثیه خواند که به علت قانونی نبودن این ازدواج، همجنسبازان از حقوق مدنی خود محروم ماندهاند و این خلاف اصول و مفاد «حقوق بشر» است.
نقش معاون رئیس جمهور در داغکردن بحث:
این نمایشنامه یا بهتر بگوییم «معرکهگیری»، نیاز به داغ کردن جوّ نیز دارد. از این رو «جو بایدن» معاون اوباما مدتی قبل از این معرکه در یک گفتگوی رسانهای به شدت نسبت به رسمیّت بخشیدن به ازدواج همجنسگرایان انتقاد کرد! این انتقاد سبب شد تا نه تنها موضوع داغ شود، بلکه فرصتی برای عرض اندام و نمایش قدرت همجنسگراها و نهادهای مردم حامی حقوق بشر امریکایی ایجاد شود. خلاصه در این جنگ زرگری، کثرت و قدرت به نمایش گذاشته شد و جوبایدن با اعلام عقبنشینی کامل گفت:
«من یک عذرخواهی به رئیس جمهوری بدهکارم و ضمن اعلام ندامت، در تعطیلات آخر هفته ثابت خواهم کرد که با ازدواج همجنسگراها هیچ مشکلی ندارم». البته اشارهای به چگونگی این اثبات نکرد و باید منتظر اخبار شنبه و یکشنبهی این هفته باشیم.
کار سخت است:
در هر حال رأی آوردن به عنوان رئیس جمهوری بزرگترین، قدرتمندترین و مدعیترین کشور جهان، کار سادهای نیست، تلاش و هزینه و فکر و نوآوری میطلبد که نامزدهای ریاست جمهوری از آن برخوردارند.