ایرانپیان – یادداشت/محسن ی.: اصلاً کاری ندارم که آقای هاشمی چنین سخنی را گفته است یا خیر؟ چرا اولاً بی بی سی شبکه ی قابل اعتمادی نیست و چنان چه نخست وزیر انگلیس اذعان داشت، یک بازوی سیاسی (و البته جاسوسی) است و ثانیاً به تکذیبهای متداول مثل: «من این را نگفتم – من اینجوری نگفتم – قبل و بعدش چیز دیگری گفتم و ...» از سوی کسانی که به نوعی خبر یا گزارشی از آنان درج میشود عادت کردهایم.
البته بیبیسی مصاحبه مندرج در روزنامه آرمان را به عنوان سند ارائه داده است، اما موضوع بحث ما در این مقوله نه هاشمی است، نه بیبیسی و نه روزنامه آرمان، بلکه مفاهیم، زوایا، جوانب چنین ادعایی می باشد، حال هر کس که میخواهد گفته باشد. و برای آن که از اطاله کلام پرهیز شود، به اختصار و تیتروار به آنها اشاره میگردد:
«... امروز انقلاب ما و نظام برآمدهى از آن انقلاب نسبت به سى سال قبل در مراتب بسيار بالاترى قرار دارد»
*- «مسیر انقلاب و نظام جمهوری اسلامی ایران» در راستای اهدافش مقولهای است و «مسیر اولیه» مقولهی دیگری است. پس اگر گوینده گمان کرده که خیلی زرنگ است و خواسته با این جمله مسیر فعلی و روند حرکت نظام را منحرف شده از «مسیر انقلاب و نظام جمهوری اسلامی ایران» بخواند، دقیقاً خلاف نظر مقام معظم رهبری سخن گفته است که مکرر تصریح نمودهاند: «... امروز انقلاب ما و نظام برآمدهى از آن انقلاب نسبت به سى سال قبل در مراتب بسيار بالاترى قرار دارد - 1390/03/10» - «به بركت اعتمادى كه مردم به مسئولان كشور از خودشان نشان دادند به بركت امنيتى كه با حضور مردم در سرتاسر كشور برقرار است مسئولين توانستهاند خدمترسانى را گسترش بدهند و كارهاى بزرگى انجام دهند كارهاى زيربنائى عظيمى در كشور انجام بگيرد كه شرط لازم براى پيشرفت هر كشورى همين كارهاى زيربنائى است كه امروز دارد يكى پس از ديگرى انجام ميگيرد مردم دارند اين را مىبينند و انشاءاللَّه ثمراتش را در كوتاهمدت و بلندمدت خواهند ديد. به بركت همين امنيتى كه با حضور مردم به وجود آمده است توطئههاى امنيتى دشمنان خنثى ميشود توطئههاى تبليغاتى دشمنان خنثى ميشود. به بركت همين حضور مردم است كه پيشرفت علمى و فناورى كشور در سطح عالى است. امروز طبق آمارهاى بينالمللى نه آمارهاى ما طبق محاسبات بينالمللى كه اعلام رسمى هم ميكنند سرعت پيشرفت علمى كشور ما يازده برابر يا دوازده برابرِ متوسط دنياست اين چيز كمى نيست. اين را مخالفين ما ميگويند دشمنان ما آن را اعلام ميكنند. امروز جوانان دانشمند شما در بيش از ده رشتهى مهم درجهى اول علمى و فناورى كشور آنچنان پيشرفتى كردهاند كه در رديفهاى اول دنيا يعنى در رديفهاى كمتر از دهم دنيا قرار گرفتهاند اينها به بركت حضور مردم است. اين حضور اين اعتماد متقابل اين احساس مسئوليت عمومى هرچه ادامه پيدا كند كشور پيشرفت بيشترى پيدا خواهد كرد. خط امام اين است. - 1390/03/14» و ..
اما اگر منظورش بازگشت به مسیری است که دولت و مجلس در دهههای گذشته داشتهاند، مسیر رو به رشد، سازنده و بالندهای نبود که کسی آرزوی برگشت به آن را بنماید. مسیری که مقام معظم رهبری در خصوص برخی از فرازهایش فرمودند:
... به قول برادر ظریف و نکتهسنجمان با دستمال کثیف نمیشود شیشه را تمیز کرد اگر انسان بخواهد با فساد مبارزه کند باید در درجهی اول مراقب باشد که فساد دامن خودش را نگیرد
«... آن روزی که بنده مسألهی مبارزهی با فساد را گفتم توقعم این بود که مجلس شورای اسلامی سینه سپر کند و جلو بیاید و در این میدان حرکت کند تا ما دیگر احتیاج نداشته باشیم دنبال کنیم اما متأسفانه اینطور نشد آنها نکردند شما بکنید البته به قول برادر ظریف و نکتهسنجمان با دستمال کثیف نمیشود شیشه را تمیز کرد اگر انسان بخواهد با فساد مبارزه کند باید در درجهی اول مراقب باشد که فساد دامن خودش را نگیرد- 1383/03/27»
*- از بحث مسیر انقلاب یا مسیر اولیه آن جنابان که بگذریم، این جملهی «اگر رهبری بخواهند» یعنی چه و به کدام بخش از جمله بر میگردد؟ اگر منظور این است که «رهبری بخواهند، انقلاب و نظام به مسیر اولیه برگردد» و منظور از مسیر اولیه، همان خط امام باشد و نه مسیر شما؟ چنان چه بیان شد رهبری مسیر فعلی را جدا شده نمیدانند که بخواهند برگردند. اما اگر منظورتان این است که «رهبری بخواهند شما کمک کنید؟!» این وظیفه هر انسان مؤمن، مسلمان، عاقل و بالغی است که کمک کند نه تنها انقلاب از مسیر خارج نگردد، بلکه بر سرعت و عمق حرکتش در مسیر افزوده شود. این دیگر منّت ندارد، «اگر رهبری بخواهند» ندارد، یک وظیفه است و اگر تا کنون در این زمینه گامی برنداشتید، شما بودید که کوتاهی کردهاید و باید بخواهید، توبه کنید و برگردید.
اما جهت دیگری نیز در این جملهی نیشدار وجود دارد و آن «سپر قرار دادن امام و ولی امر» به جای «سپر شدن برای ولایت، انقلاب، نظام جمهوری اسلامی و کشور» است.
*- اما جهت دیگری نیز در این جملهی نیشدار وجود دارد و آن «سپر قرار دادن امام و ولی امر» به جای «سپر شدن برای ولایت، انقلاب، نظام جمهوری اسلامی و کشور» است.
متأسفانه در دهههای گذشته بسیار شاهد بودیم که عدهای خودبین، از خود راضی، متکبر و البته سودجو در سطوح متفاوت ادارهی مملکت، به صورت مستقیم و غیر مستقیم، علنی و یا پنهان، امام (ره) و سپس مقام معظم رهبری را سپر بلای خود میکردند و به هنگام مشاهده انفجار خراب کاریهای خود، پشت رهبری پنهان میشدند تا اگر ترکشی آمد، به ایشان اصابت نماید! کسانی که به نام امام (ره) یا رهبر، به نام خط امام، به نام شاگرد یا یاران امام، به نام فرمان یا بیان امام و رهبر و ...، هر چه دلشان خواست کردند و هر چه توانستند اندوختند و بارها خواسته و ناخواسته شرایط انحراف انقلاب و نظام جمهوری اسلامی ایران را از مسیر اصلیاش مساعد کردند ... و امام و مقام معظم رهبری، با خون دلهای فراوان و با اتکای به ایمان و ایستادگی مردم، انقلاب، نظام و کشور را از مهلکه گذراندند.
این جمله «اگر رهبری بخواهند»، تطهیر خود از یک سو و سپر قرار دادن ولیفقیه از سوی دیگر و نیز هدف آماج مباحث قرار دادن ایشان است که تکرار و تداوم همان سیاست کثیف گذشته است که الحمدلله چند سالی است که کمتر به آن تأسی شده است. و امید داریم که به مسیر گذشته بازنگردیم و دیگر تکرار نگردد.
*- در هر حال این مدعیان متکبر بدانند که نه خدا و اسلام محتاج به آنان است، نه مقام معظم رهبری و نه این مردم صادق، انقلابی و پرتلاش. بلکه خود آنان هستند که برای دنیا و آخرت خودشان هم که شده، محتاج اسلام، ولایت، نظام جمهوری اسلامی ایران و مردم هستند. لذا اگر دلشان میخواهد به مسیر برگردند و اگر نمیخواهد، بر نگردند.
معنای بازگشت به مسیر نیز این نیست که دوباره بر مسند قدرت نشسته و زمام امور انقلاب و کشور را به دست بگیرند و دوباره همان مسیر سابق خودشان را ادامه دهند. بلکه بروند یک گوشهای و توبه کنند. اگر وظیفهای از دستشان برآمد، انجام دهند و اگر بر نیامد، که هیچ. چرا که به ویژه با توجه به سوابق، نه احتیاجی هست و نه انتظاری.
ناگفته نماند که این بیان «بازگشت به مسیر اولیه» نشان میدهد که نه تنها توبه و ندامتی در کار نیست، بلکه حتی رشد بینشی نیز طی چند دههی اخیر رخ نداده است تا بفهمند که آن مسیری که آنان میرفتند، نه تنها در همان گذشته نیز درست نبود، بلکه برای امروز نیز جایگاهی ندارد و برای آینده نیز به درد نمیخورد.
در خاتمه [البته فقط برای جوانان عزیز] به دو بیان از دیدگاه مقام معظم رهبری در خصوص وضعیت امروز اشاره میگردد تا بیشتر مشخص شود که آن جنابان اصلاً «مسیر شناس» نیستند و فقط میخواهند به شرایط و موقعیتهای گذشته برگردند(؟!)
مقام معظم رهبری، حضرت آیت الله العظمی امام خامنهای:
«... ما امروز از بیست سال قبل از سی سال قبل خیلی جلوتریم. تجربهمان بیشتر است مدیریتهایمان قویتر است توانائیهای علمی ما به مراتب جلوتر است قدرت تحرک اقتصادیمان به مراتب از آن روز بیشتر است، تصورات ما از پیشرفت نسبت به آن روزها خیلی بهتر است. در دههی اول پیشرفت را بسیاری از انقلابیون در الگوی چپ، چپ دههی شصت، یعنی الگوی گرایشمند به سوسیالیسم میدیدند؛ هر کس هم مخالفت میکرد یک تهمتی لکهای چیزی متوجهش میکردند! یک عدهای از
حتّی آن کسانی که آن روز مروّج همین دیدگاه بودند، ناگهان صد و هشتاد درجه برگشتند آن افراط به یک تفریط حالا تبدیل شد یک برههای از زمان نگاه، نگاه به پیشرفت، نگاه غربی بود یعنی همان راهی که فلان کشور مثلاً کرهی جنوبی به طور مثال که مقلد و تابع آمریکاست یا تابع بلوک غرب است رفتند اینها هم باید بروند
مسئولین دستاندرکاران فعالین عرصهی کار در جمهوری اسلامی نگاهشان نگاه حاکمیت دولت و مالکیت دولت بود. خوب این نگاه نگاه غلطی بود نگاه به پیشرفت کشور از زاویهی دید تفکر شرقیِ سوسیالیستیِ چپ محسوب میشد. این غلط بود البته غلط بودن این خیلی زود فهمیده شد حتّی آن کسانی که آن روز مروّج همین دیدگاه بودند، ناگهان صد و هشتاد درجه برگشتند آن افراط به یک تفریط حالا تبدیل شد یک برههای از زمان نگاه، نگاه به پیشرفت، نگاه غربی بود یعنی همان راهی که فلان کشور مثلاً کرهی جنوبی به طور مثال که مقلد و تابع آمریکاست یا تابع بلوک غرب است رفتند اینها هم باید بروند. تصورشان این بود خودشان را در حدِ انگلیس و فرانسه و آلمان هم نمیدیدند. در حد همین کشورهائی مثل کرهی جنوبی میدیدند! این هم رد شد.
امروز در ذهن و فکر مسئولان و به صورت یک گفتمان عمومی در ذهن نخبگان و فرزانگان نقشهی پیشرفت غربی کشور ردشده است غلط از آب درآمده است. علتش هم این است که انتقاد از نقشهی پیشرفت به شیوهی غربی امروز مخصوص ملتهای شرق نیست مخصوص ما نیست؛ خودِ اندیشمندان غربی، خودِ فرزانگان غربی زبان به انتقاد گشودهاند؛ هم در زمینههای اقتصادی، هم در زمینههای اخلاقی، هم در زمینههای سیاسی. همان چیزی که به آن افتخار میکردند به عنوان لیبرال دموکراسی، امروز مورد انتقاد است. پس این هم نقشهی پیشرفت نیست.
امروز ما اینها را میدانیم. البته نقشهی پیشرفت اسلامی ایرانی چیست؟ این باید تدوین شود، باید روشن شود، باید ابعاد و زوایایش مشخص شود، این کار به طور کامل انجام نگرفته است و باید بشود. اما همینی که ما فهمیدهایم که باید برگردیم به نقشهی اسلامی ایرانی، این خودش موفقیت بزرگی است.
این موفقیت را امروز داریم؛ خوب این مسیرِ پیشرفت است. مسیرِ پیشرفت، مسیر غربی نیست؛ مسیر منسوخ و برافتادهی اردوگاه شرقِ قدیم هم نیست.
این موفقیت را امروز داریم؛ خوب این مسیرِ پیشرفت است. مسیرِ پیشرفت، مسیر غربی نیست؛ مسیر منسوخ و برافتادهی اردوگاه شرقِ قدیم هم نیست. بحرانهائی که در غرب اتفاق افتاده است همه پیش روی ماست، میدانیم که این بحرانها گریبانگیر هر کشوری خواهد شد که از آن مسیر حرکت کند. پس ما بایستی مسیرِ مشخصِ ایرانی اسلامی خودمان را در پیش بگیریم و این را با سرعت حرکت کنیم.» (1387/02/14)
«... همه، به خصوص جوانهاى عزيز ما اين را بدانند؛ آن چه كه بعد از رحلت امام تا امروز اتفاق افتاده است، از دشمنىها، كارشكنىها، هر كارى كه كردند از هر نوعى كه انجام دادند نتوانسته است در پايههاى اين نظام اندك تزلزل و تكانى ايجاد كند؛ بلكه به عكس، هر ضربهاى كه دشمن حوالهى جمهورى اسلامى كرده است، در نتيجه به استحكام بيشتر جمهورى اسلامى انجاميده است. درست مثل هشت سال جنگ تحميلى. هشت سال همهى قدرتهاى سياسى و نظامى و مالى بزرگ دنيا پشت سر رژيم بعثى عراق ايستادند، با ايران اسلامى جنگيدند، همهى توان خودشان را به ميدان آوردند تا جمهورى اسلامى را شكست بدهند يا تضعيف كنند؛ نتيجه چه شد؟ وقتى كه اين هشت سال تمام شد دنيا با كمال حيرت ناظر به پا خاستن جمهورى اسلامى با يك قدرت دفاعى و نظامى به مراتب قوىتر و عظيمتر از هنگام جنگ شد. قدرت جمهورى اسلامى بعد از جنگ آن چنان در دنيا طلوع كرد كه چشمها را خيره كرد.
امروز هم همين جور است. هر اتفاقى كه دشمنان برنامهريزى كنند، افراد سادهدل و خام و غافل به هر نحوى با دشمنان همراهى كنند، با ايستادگى ملت ايران، نتيجهاش تقويت بيشتر جمهورى اسلامى است.
شما ديديد فتنهاى به وجود آمد، كارهائى شد تلاشهائى شد، آمريكا از فتنهگران دفاع كرد، انگليس دفاع كرد، قدرتهاى غربى دفاع كردند، منافقين دفاع كردند، سلطنتطلبها دفاع كردند، نتيجه چه شد؟ نتيجه اين شد كه در مقابل همهى اين اتحاد و اتفاق ناميمون، مردم عزيز ما، ملت بزرگ ما، در روز نهم دى در روز بيست و دوى بهمن، آن چنان عظمتى از خودشان نشان دادند كه دنيا را خيره كرد.
شما ديديد فتنهاى به وجود آمد، كارهائى شد تلاشهائى شد، آمريكا از فتنهگران دفاع كرد، انگليس دفاع كرد، قدرتهاى غربى دفاع كردند، منافقين دفاع كردند، سلطنتطلبها دفاع كردند، نتيجه چه شد؟ نتيجه اين شد كه در مقابل همهى اين اتحاد و اتفاق ناميمون، مردم عزيز ما، ملت بزرگ ما، در روز نهم دى در روز بيست و دوى بهمن، آن چنان عظمتى از خودشان نشان دادند كه دنيا را خيره كرد.
ايران امروز، جوان امروز، تحصيلكردهى امروز، ايرانيان امروز، آن چنان وضعيتى دارند كه هر توطئهاى را دشمن عليه نظام جمهورى اسلامى زمينهچينى كند، به توفيق الهى توطئه را خنثى ميكنند. منتها توجه داشته باشيد بايد تقوا پيشه كنيم. آن چه ما را قوى ميكند تقواست. آن چه ما را آسيبناپذير میكند تقواست. آن چه ما را به ادامهى اين راه تا رسيدن به اهداف عاليه اميدوار میكند تقواست. (1389/03/14)