ایرانپیان – یادداشت/ ع. چینیچیان: شاید نسلهای جدید زیاد ندانند که این انقلاب چگونه شکل گرفت و چگونه استقرار یافت یا نظام جمهوری اسلامی ایران به قیمت جانهای چه عمّارها و ابوذرهایی جان گرفت و استوار شد؟
البته مقصود در این مختصر پرداختن به چگونگی شکلگیری انقلاب اسلامی نیست، بلکه یادی کوتاه و تذکری گذرایی است که قدر، جایگاه و نقش مردم خوبمان را بازگو میکند.
کافیست نگاهی کوتاه داشته باشیم که چه شخصیتهایی دور امام خمینی (ره) بودند و با ایمانی کامل به الله جلّ جلاله، علم و اعتقادی راسخ به اسلام ناب محمّدی (ص)، پایبندی به فقاهت و ولایت و بی توجهی به زرق و برق دنیا – قدرت و حکومت، با جان و مال مجاهدت کردند؟ و به همین دلیل هدف اولیه دشمنان جنایتکار اسلام و انقلاب به سرکردگی امریکا قرار گرفتند.
ترور رجال «مذهبی – سیاسی»، اختصاصی به اوایل انقلاب ندارد، بلکه از همان موقعی که حضرت امام (ره) در سال 1342 مخالفت و مبارزه با امریکا و نوکرش شاه را به صورت علنی و فراگیر آغاز نمود، بازداشت، شکنجههای خوفناک، اعدام و ترور عمّارهای زمان شروع شد.
آیا جوانان ما امروز میدانند که آیت الله سعیدی که بود و چگونه به شهادت رسید؟ آیا میدانند که سر و کف پاهای آیت الله غفّاری را با متّه سوراخ میکردند؟ آیا میدانند همانهایی که در ترور آیت الله شمس آبادی دست داشتند، بعد از انقلاب به بیوت برخی چون منتظری نفوذ کرده بودند؟ و آیا میدانند آیتالله سید مصطفی خمینی (ره) از چه مقام علمی، عرفانی و سیاسی والایی برخوردار بود و چگونه به دست عمّال صدام ترور شد؟
در زمان امام (ره) چه قبل و چه پس از پیروزی انقلاب اسلامی، مراجعی چون آیت الله نجفی مرعشی، آیتالله گلپایگانی که بزرگترین مراجع جهان تشیع در این عصر بودند، بار سنگین فقاهت و مرجعیت را بر دوش داشتند و شخصیتهایی چون آیتالله بهاءالدینی (ره) که علما و عرفا در حق ایشان میگویند: «اگر مجاز به تعیین قطعی مصداق بودیم، میگفتیم قطعاً یکی از اوتاد امام زمان (عج) در عصر حاضر است» و هم چنین آیتالله بهجت (ره) که آیتالله بهاءالدینی (ره) در وصف مقام عرشی ایشان میفرمود: «سرمایهدارترین انسان روی زمین»، به یاری امام شتافتند.
یک خاطره:
این خاطره را زیاد شنیدید و در کتب نیز درج شده است، اما خودم در محضر آیتالله بهاءالدینی (ره) بودم که در قم اغتشاشی صورت گرفت و یک عده هم پلاکارد به دست، عکس آقای منتظری را بلند کرده و شعار میدادند: «منتنظری، منتظری، قائم مقام رهبری». ایشان همین طور که نشسته بود، لحظه درنگ کرد و صورت درهم کشید گفت: «این حرفها نیست آقا، رهبری که با شعار و پلاکارد نیست». پس از چند ثانیه سکوت افزود: «اصلاً تعیین شده است آقا». من به خود جرأت دادم و پرسیدم: «آقا! میشه بفرمایید کی؟» نگاهی کرد و فرمود: «همین سید علی خودمان».
ادامه:
مگر جهان اسلام میتواند به این راحتی دانشمند مجاهدی چون شهید آیتالله محمد باقر صدر به دست آورد. اقتصاددان مسلمان فرانسوی، دکتر «یاسین علی (ژولین) پلیسیه» که دفاعیه دکترای خود را در دانشگاه فرانسوی، نظریات اقتصادی شهید محمد باقر صدر قرار داده بود میگوید: «ایشان فقیه اقتصاددان و اقتصاددان فقیهی بودند. تحصیلات دانشگاهی نداشتند و در واقع دست پرورده حوزه و اسلام فقاهی بودند، اما دارای نظریات اقتصادی جهان شمولی بودند و برخوردار از فکر نظاممند و منسجم بین اصول و فروع – مکتب و نظریه و البته عامل به علم در عرصه فردی و اجتماعی با دغدغهی انقلابی».
چند سال و یا حتی چند قرن لازم است تا حوزه بتواند از آیات عظامی چون شهدای محراب برخوردار گردد. آیتالله دستغیب، آیتالله مدنی، آیتالله اشرفی اصفهانی، آیتالله قاضی طباطبایی، هر یک استوانهای جهان اسلام و تشیع و سرمایههای گرانبهای انقلاب و یاران قدر امام خمینی (ره) بودند.
کجا میتوان به عمّاری چون مرحوم آیت الله طالقانی (ره) دست یافت که به تعبیر حضرت امام (ره)، زبانش چون شمشیر مالک اشتر بود. یا چقدر طول میکشد تا جهان اسلام دوباره شخصیتی چون شهید آیتالله مطهری (ره) بیابد. شخصیتی که «اسلام شناسی معاصر» در بین خواص و عوام مرهون تلاشهای علمی اوست و درخت تنومند انقلاب اسلامی نیز با خون او به ثمر نشسته است.
تعبیرات عجیبی حضرت امام خمینی (ره) درباره شهید آیت الله دکتر بهشتی دارند. در جایی میفرمایند: «او به تنهایی یک ملّت بود» و در جای دیگری میفرمایند: «هفتاد و دو تن و در رأسش سید مظلوم شهید بهشتی» و مقام معظم رهبری تعبیری چون تعبیر امیرالمؤمنین (ع) برای ابوذر را در مورد شهید بهشتی می فرمایند، بدین مضمون که «مظلوم زندگی کرد و مظلوم مُرد». اینان همه یاران خمینی کبیر (ره) در شکل گرفتن انقلاب و استقرار نظام جمهوری اسلامی ایران بودند.
«72 تن در رأسش سید مظلوم» تعبیر بسیار عمیقی است. یادآور کربلاست، اما نه فقط شهادت سیدالشهداء امام حسین علیه السلام و یارانش، بلکه در آن واقعه بزرگ و دردناک، اما حیات بخش، همه به شهادت رسیدند به غیر از والاترین یار امام؛ یعنی کسی که وارث ویژگیهایی او بود و از طرف خدا انتخاب شده بود تا سلسله ولایت و امامت را او ادامه دهد. نامش علی و لقبش سجاد و زین العابدین (ع) بود و خدا مقرر کرده بود تا از کرب و بلا و از مهلکه عاشورا [به واسطه بیماری] دور بماند.
یادم آمد فاجعه اسف بار و البته بیدار کننده انفجار حزب جمهوری اسلامی و شهادت 72 تن از یاران امام خمینی (ره) و در رأسش شهید مظلوم آیت الله دکتر بهشتی را که قرار بود والاترین یار امام (ع) یعنی آیتالله سید علی خامنهای نیز در آن جلسه حضور داشته باشند، اما انفجار مسجد و مصدوم شدن ایشان، انقلاب را با تداوم «ولایت فقیه» بیمه کرد.
آری؛ امام خمینی (ره) چنین یارانی داشتند و چنان مردمی، چنان شهدایی از ارتش، سپاه و بسیج. سیاستمدارانی چون شهید باهنر و شهید رجایی، سردارانی چون چمران و صیاد شیرازی و عزیزان جان برکفی چون همه شهداء، جانبازان، ایثارگران، آزادگان و مردم عاشق، بصیر و جان برکف.
اکنون:
اکنون نیز یاران بسیارند، اما در هر حال آن اسطورهها و اسوههایی چون آن بزرگان در میان نیستند و تردیدی نیست که جای خالی همهی آنها را «مردم» با بصیرت، ایمان راسخ و اتحادی مستحکم پُر کردهاند. وگرنه تاریخ اسلام به زودی شاهد کربلایی دیگر میشد.
از این روست که ایشان فهم، دشمن شناسی و لحظه شناسی امّتش را «اعجاب برانگیز» توصیف مینمایند.