ایرانپیان – یادداشت/ ع. چینیچیان: در همان آغاز شکلگیری انقلاب در لیبی که امریکا اعلام بیطرفی و عدم دخالت کرده بود، طی یادداشتهایی بیان شد که این اظهارات دروغ است و امریکا چارهای جز حمله و اشغال نظامی مستقیم ندارد و این کار را با ارتشهای اروپایی چون فرانسه و ایتالیا انجام خواهد داد و چنین نیز شد.
همزمان با آغاز اغتشاشات در سوریه که امریکا، اروپا، سازمان ملل و ... رسماً به عدم دخالت خود اذعان کرده بودند، طی یادداشتها و گزارشات مبسوطی (1) بیان شد که این دروغی بزرگتر است، بلکه امریکا بیش از سه دهه است که استراتژی تشکیل کردستان مستقل را با تجزیهی مناطق کرد نشین از ترکیه، عراق، سوریه و ایران در سرلوحهی اهداف سیاسی - نظامی خود قرار داده است.
هم چنین همزمان با آغاز برخی ناآرامیها در مالی که به سهولت قابل کنترل بود، طی یادداشتی (2) بیان شد که حضور القاعده در مالی و بخشی از الجزایر بهانه است، بلکه هدف اشغال نظامی بخشهای غنی این دو منطقه میباشد و القاعده فقط یک نمایش سوری جهت بهانه جویی و توجیه افکار عمومی میباشد.
دقیقاً یک روز پس از انتشار این یادداشت بود که اولاند رئیس جمهور فرانسه رسماً اعلام کرد که حضور نیروهای نظامی فرانسه در مالی ممکن است ده یا دهها سال تداوم داشته باشد و سپس فاش شد که امریکا قصد دارد در مالی و الجزایر پایگاه نظامی تأسیس کند. البته در خبرها چنین آمده که این پایگاهها فقط برای عملیات اکتشاف و جاسوسی هواپیماهای بدون سرنشین (پهباد)های امریکایی است، اما این هم یک دروغ دیگر است. بلکه امریکا تا پایان 2013 ارتش کاملی در این منطقه مستقر خواهد نمود.
به گزارش «Army Times» تیپ 3000 نفری نظامیان امریکای جهت استقرار در افریقا مدتها تحت تعلیم قرار گرفتهاند و تا پایان 2013 مستقر خواهند شد.
بنا بر همین گزارش: حوزه عملیات این تیپ به شکل یک «تور نظامی» سرتاسر افریقا خواهد بود و هدف مبارزه با تروریسم و کمک به مردم محلی است(؟!) [دکترین اوباما مبنی بر جنگهای بشر دوستانه].
ژنرال دیوید هوگ (Gen. David R. Hogg)، رئیس ارتش امریکا در افریقا (AFRICOM) نیز اظهار داشت که این تیپ در وسط قرار میگیرد و سربازان در میان مردم زندگی و کار خواهند کرد.
وی افزود: «افریقا به عنوان یک اولویت خاص برای امریکا در آمده است» و طبق معمول میافزاید: علت وجود القاعده در این منطقه است.
این ژنرال فرمانده تصریح میکند که افغانستان مدل و تجربه ابتدایی خوبی بود. لذا نظامیان به فرصت بیشتری برای فراگیری زبان محلی و هم چنین آمادگی برای انجام عملیاتهای مختلف نیاز دارند.
البته حضور نظامی و سربازان امریکایی در افریقایی که از دیرباز مستعمره انگلیس، فرانسه و ایتالیا بوده، سابقه دیرینهای دارد، اما تا قبل از تشدید موج بیداری اسلامی و تحولات تونس، مصر، لیبی ... از یک سو و تصمیم جدی عملیاتی کردن اشغال نظامی توسط ارتش امریکا از سوی دیگر، به 1200 نفر محدود بود که در کمپ لِمونّیر (Lemonnier) استقرار یافته بودند. البته اکنون با حمله نظامی ارتش فرانسه و تصمیم به ایجاد پایگاههایی برای پهبادها و سپس اعزام تیپ 3000 نفری سیّار به افریقا با مأموریت فرامنطقهای، مرحلهای دیگر از استراتژی حمله، اشغال و سلطه نظامی عجولانهی امریکا بر کشورها و قارههای هدف (بالتبع سلطه جهانی) عملیاتی میگردد؛ و اذعان ژنرال هوگ، مبنی بر این که «این تیپ کاملاً مکانیزه بوده و از قابلیتهای لجستیکی کامل برای عملیات در مرزهای نامعلوم برخوردار است» گواهی دیگر بر اهداف امریکاست.
امروزه مقامات امریکایی نیز خود تصریح دارند که دیگر اسرائیل جز ضرر و زیان چیزی ندارد. میگویند: اسرائیل تا سال 2020 از بین میرود و در همین راستا کم محلی و حتی رو تُرش کردن به اسرائیل را از هم اکنون آغاز کردهاند، تا آنجا که نتانیاهو گلهمندانه گفت: «هیچ یک از مقامات بینالمللی، انتخاب مجدد مرا تبریک نگفت».
البته هدف امریکا حذف کامل اسرائیل نیست. بلکه عمر مفید و تاریخ مصرف اسرائیل در ماهیت اصلی و فعلی آن که فقط یک «پادگان نظامی» است، برای امریکا و صهیونیست بینالملل به اتمام رسیده است. در نظر دارند کشوری هر چند کوچکتر از مرزهای فعلی به نام اسرائیل باقی بماند، کشور کوچکتر دیگری نیز به نام فلسطین در کنارش باشد و مناقشات و جنگ در این منطقه نسبتاً پایان پذیرد، اما چندین اسرائیل دیگر در آسیا و آفریقا تشکیل گردد که از آن جمله «کردستان مستقل، سودان جنوبی، بخشهایی از مالی و الجزایر و ... میباشد.