ایرانپیان – یادداشت/ مهدی میر.: امریکاییها و هم پیمانان اروپاپیاش، پس از آن که به رغم فشارها و تهدیدها از بدبین کردن مردم به نظام و منصرف کردن آنها از شرکت در انتخابات نا امید شدند، سعی کردند تا نتیجهی این حضور و حماسه سیاسی را صاحب شده و به نفع خود مصادره کنند.
رسانههای غربی و فارسیزبانِ وابسته، جوّسازی گستردهای به راه انداخته بودند که انتخاب حجت الاسلام حسن روحانی، نوعی اعتراض به نظام جمهوری اسلامی ایران است و چنان بر این طبل توخالی میکوبیدند که گویا این نامزد جزو هشت نامزد تأیید شده توسط شورای نگهبان نبوده است.
البته امریکاییها از بعضی شعارهای برخی نامزدها و مشاوران یا طرفدارانشان بسیار خوشحال بودند، چرا که متأسفانه به بهانهی انتقاد، خودزنیهای سخیفی در شعارها بود و گاه و بیگاه نیز چراغ سبزی به امریکا و اذنابش نشان داده شد
البته امریکاییها از بعضی شعارهای برخی نامزدها و مشاوران یا طرفدارانشان بسیار خوشحال بودند، چرا که متأسفانه به بهانهی انتقاد، خودزنیهای سخیفی در شعارها بود و گاه و بیگاه نیز چراغ سبزی به امریکا و اذنابش نشان داده شد و تأسفآورتر آن که علت تمامی دشمنیها و تخلفات امریکا نارسایی سیاست خارجی ایران و یا قول معروف بداخلاقی آقای احمدینژاد بر شمردند.
بگذریم. برخی گمان کردند چون حجت الاسلام حسن روحانی اکثریت آرا را به دست آورده است، از فردا امریکا دست از اهداف و خصومتهایش خواهد کشید و چه بسا نرخ دلار ظرف شش و هفت ماه ناگهان بیمنطق (؟!) بالا رفته بود پایین بیاید، تحریمها کاهش یافته و قیمتها نیز شکسته شود. اما امریکا با افزودن خودرو، قطعات خودرو و ریال به تحریمها، نشان داد که نه تنها از این نتیجه خوشحال نیست، بلکه تشدید دشمنیها را ضروری میبیند.
از سیاستهای امریکا در فرصتهای مناسب فرار به جلو است تا وقتی مجبور شد عقبنشینی کند، در نهایت به همان نقطهی قبل از پیشروی برگردد.
بدیهی است که امریکا و اروپا (صهیونیسم بینالملل) عاشق چشم و ابرو و تیپ هیچ یک از رجال سیاسی جمهوری اسلامی ایران نیستند، چه رسد به ابا و عمامه و البته بر کسی نیز پوشیده نیست که از سیاستهای امریکا در فرصتهای مناسب فرار به جلو است تا وقتی مجبور شد عقبنشینی کند، در نهایت به همان نقطهی قبل از پیشروی برگردد.
لذا این سیاستمداران ما هستند که باید هوشیار، بصیر و هم چنان قاطع باشند. جالب آن که عدهای به اصطلاح کارشناس امریکایی نیز نقش میانجی را در این سناریوی تکراری و سوخته بازی میکنند و از دولت امریکا درخواست میکنند به عنوان گام اول در نشان دادن حسن نیت به دولت جدید، این تعلیق را به تعویق بیاندازد و البته کاخ سفید ناز کرده است.
تحریم خودرو مهم نیست، در نهایت ملت ما دیگر کادیلاک، شورولت و پونتیاک سوار نمیشوند
تحریم خودرو مهم نیست، در نهایت ملت ما دیگر کادیلاک، شورولت و پونتیاک سوار نمیشوند و کارخانه رامبلر که قبل از انقلاب تعطیل شده بود، مجدداً شروع به کار نکرده و آریا، شاهین یا کادیلاک تولید نمیکندو اگر لازم شد مردم دوباره همان پیکان را به میدان میآورند؛ و متقابلاً کارخانجات امریکایی و اروپایی نیز از قطعات خودروی تولید ایران محروم میشوند(؟!)قردا پس فردا نیز خواهند گفت: امریکا پوشاک ایران را تحریم کرده است و ... .
بدون تردید اینها بازیهای سیاسی است که البته آثار سوء اقتصادی هم دارد که بیشتر از خود ماست، چرا که به محض انتشار خبر، نرخ خودرو افزایش مییابد. هم چنان که به محض افزایش نرخ دلار، همه کالاها گران میشود و به هنگام کاهش نرخ دلار هیچ چیزی ارزان نمیشود.
چون امریکا و اروپا به صراحت اعلام کردهاند که این تحریمها به خاطر تحت فشار قرار دادن مردم است، انگیزهی مقاومتشان هر روز و هر لحظه تشدید شده است. اما این دولتمردان هستند که باید نه تنها جا نزده و عقبنشینی نکنند
در هر حال مردم ما 34 سال است که سختترین تحریمها را تحمل کردهاند و چون امریکا و اروپا به صراحت اعلام کردهاند که این تحریمها به خاطر تحت فشار قرار دادن مردم است، انگیزهی مقاومتشان هر روز و هر لحظه تشدید شده است. اما این دولتمردان هستند که باید نه تنها جا نزده و عقبنشینی نکنند و زحمت مردم را ضایع ننمایند، بلکه تمامی این تهدیدها را به بهترین فرصتها تبدیل کنند. چنان چه تهدید تولید یک سانتریفیوژ و تعلیق فعالیتهای هستهای، به تولید هزاران واحد سانتریفیوژ و تولید سوخت 20% تبدیل شد و تهدید قطع بنزین نیز به فرصت تأسیس پالایشگاه آن منجر گردید و تحریم علوم و قطعات استراتژیک نیز به پیشرفت صنایع نانو، داروسازی، موشک پرتاب ماهواره و ... منجر شد