حملات ضد تبلیغی علیه "مهدویت"، دوباره در سرلوحه استراتژی جنگ نرم قرار گرفت (فائزه نیز فقط کلیدی برای بهاییت زد)
پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه) – یادداشت سردبیر:
بسم الله الرّحمن الرّحیم - اللّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَ اَهْلِکْ اَعْدَائَهمْ.
سلام دوستان؛
برای عقل، فکر و ذهن هر انسان سالمی، همیشه سؤال وجود دارد و چه بسا با "شبهه" نیز مواجه گردد، اما هر گاه متوجه شدید که موضوعی خاص، در دورهای مشخص، در شعاعی گسترده و هجمهی همهجانبه، به صورت "سؤال، شبهه، رد، تکذیب، حتی تمسخر و ... "، فرافکنی میشود، تردید نکنید که کار هدفدار، برنامهریزی شده و سازمان یافته میباشد.
دشمنی و مخالفت با "اعتقاد به مهدویت" و موضوعات مربوط به آن که از جمله آنها "انتظار" و تعریف و چگونگی آن میباشد، دشمنی جدید و پنهانی نیست. این دشمنی قبل از تولد امام زمان علیه السلام نیز چنان وجود داشت که گویا خلفای وقت، به حقانیت آن، به اندازه شیعیانِ مؤمن، باور داشتند و از این رو امام حسن را در میان نظامیان سکنا دادند تا مراقبش باشند، لذا ملقب به "عسکری = نظامی، لشکری" گردیدند. چرا که دشمنان به خوبی میدانستند آن "مهدی موعود"، فرزند ایشان خواهد بود.
پس از میلاد و اطلاع همگان از وجود حضرت امام مهدی عجّ الله تعالی فرجه الشریف، این دشمنیها نه تنها ادامه یافت، بلکه به شدت تشدید شده و تا امروز تدوام یافته است و هر روز نیز بر حجم، گستره و شدت آن افزوده میشود؛ و البته به شیوههای گوناگون؛ از رد و تکذیب کلامی گرفته، تا اقدام عملی، تا امام زمان سازی، تا حتی قتل و کشتار شیعیان، به خاطر اعتقاد به مهدویت و انتظار ظهور.
پس، جای دارد که بیاندیشم این دشمنی برای چیست؟! اگر دشمنان اسلام و مسلمین، اعتقاد به مهدویت و ظهور را یک باور خرافی میدانستند، نه تنها هرگز با آن مخالفت نمیکردند، بلکه در ترویج آن نیز تلاش مینمودند تا مردمان عوام و خرافهگرا را راحت مرعوب کرده و به استثمار بکشند؛ چنان که با هیچ اعتقاد خرافی در سرتاسر جهان، کاری ندارند و حتی مورد تبلیغ و حمایت نیز قرار میدهند و احترام آنها را بر همگان [تحت عنوان لزوم احترام به تمامی عقاید] لازم و واجب نیز میشمرند!
علت اصلی:
از همان ابتدای حضور جماعت انسانی در زمین تا کنون، علت اصلی تمامی تفکیکها، تفرقهها، صفکشیهای دو جناح مقابل یک دیگر و دشمنیها، فقط و فقط مقولهی «ولایت» بوده و میباشد، که در این مجال کوتاه، قصد تشریح آن را نداریم، بلکه فقط اشاره میشود که تمامی دعواهای جهان، بر سر "ولایت" است و بس. اگر دو جبههی باطل در مقابل یک دیگر صفکشی کنند، دعوا بر سر "ولایت" یکی بر دیگری است و اگر جبههی حق و باطل مقابل هم بایستند نیز دعوا بر سر "ولایت" است.
اگر تاریخ تمامی ادیان و مکاتب و اقوام را مطالعه کنید، و وحدتها، انشعابها، اختلافها، نزاعهای نظری و عملی ... و حتی درگیریهای فیزیکی و جنگهای سخت و نرمشان را ریشهیابی کنید، مییابید که ریشهی اصلی همه آنها به مقولهی "ولایت" میرسد، چه حق و چه باطل.
مهدویت:
مقوله مهدویت، در معارف و اعتقادات اسلامی [به ویژه تشیع]، صرفاً اعتقاد به وجود یک شخص مقدسی که شیعیان بگویند به دنیا آمده و برخی از اهل سنت بگویند: به دنیا نیامده، اما یک زمانی به دنیا میآید، نمیباشد. برای طواغیت و قدرتهای استکباری و نظام سلطه، چه فرقی میکند که چه اقوامی، چه کسانی را، یا چه زمانها و مکانهایی را، یا چه چیزهایی را مقدس میشمرند؟! آنها وقتی موضعگیری، مخالفت و دشمنی سرسختانه میکنند که این باور اعتقادی و تقدس، مغایر با اهداف آنها و سدی برای سلطه و ولایت آنها، و استعمار و استثمار دیگران باشد.
حکومت واحد جهانی:
امروزه شاهدیم که نظام سلطه، در عرصهی نظری توسط به اصطلاح اندیشمندان و نظریهپردازان (تئوریسینها) و مکتبسازان - در عرصه علمی توسط اساتید دانشگاهها - در عرصهی تبلیغی توسط رسانهها و هنر -در عرصهی اقتصادی، توسط سرمایهداران (به ویژه تحت پوشش بانکها و نظامات پولی و بانکی) - در عرصه سیاسی، توسط دولتها و سازمانهای بینالمللی ... و بالاخره در عرصه نظامی، توسط ارتشها، شبه نظامیان، گروههای تروریستی و ...، به دنبال جهانیسازی (Globalisation ) و تشکیل حکومت واحد جهانی به رهبری و "ولایت" امریکا (فراماسون شیطانپرست، با بازوی صهیونیست بینالملل) هستند.
از این رو، اعتقاد به "مهدویت" [چه گفته شود شخص حضرت مهدی علیه السلام به دنیا آمده و چه گفته شود که متولد شد] و نیز اعتقاد راسخ و عملی به اهمیت، نقش، جایگاه و اثر "انتظار"، از آن جهت که از یک سو همان هدف «حکومت واحد جهانی» را دنبال میکرده و میکند و از سوی دیگر، نسبت به رهبری و "ولایت" آن، که مبیّن اختلاف و تضاد در اهداف و منافع میباشد، برای آنها یک اعتقاد خطرناک، مضرّ و مانع قلمداد میشود.
با رجوع به تاریخ قرون معاصر، معلوم میشود که پس از تشکیل سازمان شیطانپرستی به نام «فراماسون» در انگلیس، مخالف با اسلام و به نحو شدیدتر با تشیع، در دستور کار قرار گرفت و حمله نخست، به پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله، یا قرآن کریم و نقد اصول و فروع اسلام نبود، بلکه با رد و تکذیب مهدویت از یک سو و مهدیسازیهای جعلی از سوی دیگر آغاز شد. برای جوامع اهل سنّت، به میدان آوردن شخصی به نام عبدالوهاب، مذهبی به نام وهابیگری، پیوند دادن آنها با حکومت سعودی، کشتار مسلمانان شیعه و سنی به بهانه و اتهام کفر و شرک (روش تکفیریها از گذشته تا کنون) و بالاخره سلطه بر سرزمین وحی [به ویژه مکه و مدینه] کافی بود، اما برای جهان تشیع، چنین تاکتیکی نه میسر بود و نه مفید؛ آنها میدانستند و میدانند که غلبهها و شکستهای فیزیکی، بر اعتقادات شیعی، اثری ندارد – مانند کربلا، پس باید به "جنگ نرم" و هجمه به باورها و یا جعل آنها بپردازند.
از این رو، از یک سو امام زمانهای ساختگی را به ایران و هند و پاکستان و اردن و ... گسیل داشتند و از سوی دیگر، با آوردن جرثومهای به نام «باب» که ادعای امام زمانی کرد و سپس عرضهی فراماسونی ملقب به «بهاء»، پایان اسلام را مدعی شدند، چرا که امام زمان جعلی، به جای آن که دنیا را پر از عدل و داد کند، خودش اعدام شده بود.
دستور کار مجدد / فائزه / اردیبهشت!
جنگ با "مهدویت" و حمله به اعتقادات اسلامی و به ویژه شیعی، راجع به قیام و انقلاب جهانی حضرت مهدی علیه السلام و استقرار حکومت جهانی عدل الهی به رهبری و ولایت ایشان، دوباره در دستور کار، به عنوان اولویت ویژه قرار گرفته است؛ ضد تبلیغ، همجمه شبهات، رد و تکذیب و حتی حرمتشکنی، تمسخر و اهانت، تاکتیکهای این جنگ نرم هستند و ابزارهای گوناگون، از جمله "کلام، به هر شکلی که بیان شود" حربهی اصلی است و "فضای مجازی" میدان اصلی این جنگ میباشد.
اردیبهشت: این به اصطلاح روشنکفرانِ مدرن و ضد دین، به خاطر اعتقادات شیطانپرستی و وابستگیهای تشکیلاتی فراماسونی و صهیونیستی خود، باورهای خرافی و متعصبانهای در تاریخ، عدد، شکل (لوگو) و ... دارند که همیشه رعایت کرده و همه جا اِعمال میکنند.
چندی پیش، در پاسخ به شبههای علیه اعتقاد به اسلام در ایران، پاورقیهای مرتبط را درج کردم که ناگهان متوجه شدم در بین ماههای سال، در "اردیبهشت" هر سال، هجمهی گستردهای در هجمه علیه اسلام، تبلیغ زرتشتیگردی و دفاع از بهاییت از یک سو و حمله به مهدویت از سوی دیگر صورت میپذیرد، چنان که اکثر تحولات و جنایات بزرگ امریکا، در ماه سپتامبر (نهمین ماه) رخ داده است.
البته علت اصلی قداست و انتخاب ماه اردیبهشت را نمیدانم، شاید بدین سبب باشد که "عید رضوان" بهاییها از دوم تا دوازدهم اردیبشت است! آخر میدانید، بابیت و بهاییت، برای جعلیسازی و بدل زدن درست شدند و کار آنها به جعل امام زمان یا دین جدید منحصر نبود، بلکه در مقابل ماههای سال بدل ساختند و گفتند: «سال 19 ماه است»، در مقابل روزهای ماه بدل ساختند و گفتند: «روزهای ماه نیز 19 روز است» در خاتمه 5 روز کم آوردند و گفتند: «این هم ایام هاء است»، همین طور در مقابل جشنهای ملی ما در نوروز، بدل ساختند و گفتند: «عید ما، عید رضوان است، طی 12 روز از ابتدای اردیبهشت "! و البته بزرگترین جشن عبادی زرتشتیان نیز در اردیبهشت میباشد، یعنی بهاییها علیه زرتشتیگری نیز بدل زدند.
فائزه هاشمی: جنجال خبری ملاقات خانم فائزه هاشمی با سران بهاییت و انعکاس خبر آن در تمامی رسانههای فارسی زبان در جهان و سپس درج موضعگیرهای موافق و مخالف نیز در اردیبهشت ماه امسال صورت پذیرفت و از آن پس، طرح مجدد بهاییت در ایران با شکل و حال و هوای دیگری و در تداوم حملهی مجدد به مهدویت، در رسانهها و به ویژه فضای مجازی، شدت و تداوم یافت.
البته نمیگوییم که خانم فائزه میدانست یا میداند که چه میکند، اما میگوییم که تشکیلات فراماسونی بهاییت، میداند چه میکند.
عدو شود سبب خیر، اگر خدا خواهد:
خداوند متعال میخواهد که انسان و جوامع بشری، به خواب غفلت فرو نروند و به بند بندگان طاغی و یاغی خود در نیایند و راه رشد و سعادت دنیوی و اخروی را طی کنند. این اراده الهی حتماً محقق شده و میشود، منتهی تردیدی نیست اگر انسان یا ملتی، با عقل، فطرت، بصیرت، علم، آگاهی، موعظه، نصیحت، تذکار، بشارت و انذار بیدار نشود، حتماً با کتک و مشت و لگد دشمنان بیدار میشود.
اکنون، این هجمهی دشمن علیه اعتقاد مسلمانان به مهدویت و فرهنگ انتظار، خودش سبب خوبی برای "بیداری، هوشیاری، مطالعه، دانش و بینش و بالتبع استواری و پایداری" بیشتر میگردد.
مسلمانان که با این ضدتبلیغهای سخیف و سبک و بیمنطق، از اسلام دست نمیکشند، وگرنه تا به حال چیزی از اسلام باقی نمانده بود. لذا سنّی با خود میاندیشد که "ببینم چرا این همه با اعتقاد ما به مهدویت دشمنی میشود؟!" و شیعه با خود میاندیشد که ببینم "چرا اعتقاد ما به حضرت مهدی علیه السلام و قیام و حکومت جهانی او، این همه موجب خشم، غضب و دشمنی آنان قرار گرفته است؟" و همین فرافکنی مقوله مهدویت (اگر چه به واسطه دشمنان)، سبب میگردد تا سنّی به «یک روزی به دنیا میآید» اکتفا نکند و شیعه نیز به محبتی بیمودت (ظهور محبت در اعتقاد و عمل) و چراغانی نیمه شعبان بسنده ننماید.
همه دعواها، بر سر "ولایت" است و هر جناحی میخواهد صاحب ولایت خود را به مسند قدرت بنشاند.
مرتبط:
*- مگرنمیگویند دین اسلام به اقلیتهای مذهبی احترام میگذارد. پس چرا با بهاییت دشمن است؟ (2 خرداد 1395)
*- حمله به اسلام گرایی ایرانیها و تبلیغ زرتشتیگری و ...، به ویژه در اردیبهشت (6 خرداد 1395)
مشارکت و همافزایی (سؤال کوتاه و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی)
*- حملات ضد تبلیغی علیه "مهدویت"، دوباره در سرلوحه استراتژی جنگ نرم قرار گرفت – فائزه فقط کلید زد
http://www.x-shobhe.com/shobhe/7654.html
- تعداد بازدید : 1770
- 10 خرداد 1395
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: یادداشت جنگ نرم