: هنوز اولین قسمت از سریال طنز «در حاشیه» شروع نشده بود که اعتراضات به پخش این سریال، به ویژه از سوی پزشکان، پرستاران و هواداران شروع شد. اما اصلاً وارد نیست.
سریال طنز «در حاشیه»، گزارش تصویری نیست که دقیقاً عین واقعه را گزارش دهد. طنز، به فرهنگها، رفتارها، گفتارها، عادتها و حتی باورهای خرافی – چه سنّتی و چه مدرن و غربزده – نگاه میکند و بعد انتقاد خود را به صورت طنز بیان میدارد.
پس، بیشترین نگاه در طنز، به طبقات و اصناف و جوامع خاص خواهد بود. مثل: نویسندگان، بازیگران، سیاستمداران، مدیران، متخصصین، یا جوامع مهندسی، پزشکی، پرستاری، انتظامی، قضایی و ... .
«در حاشیه» نیز زوم نگاهش به جامعه پزشکی، فرهنگها، رفتارها و ناهنجاریهای موجود در این صنف میباشد و البته در حاشیه، به حواشی دیگری نیز پرداخته است.
اولین اعتراض از وزیر محترم بهداشت شروع شد؛ وزیری که شاید در میان سایر وزیران این دولت، نزد مردم مقبولتر و محبوبتر نیز باشد، چرا که مردم ما هر چند بسیار با حیا و اهل رعایت و صبور هستند، اما خیلی خوب میفهمند که چه کسی کار میکند، چقدر کار میکند و چطوری کار میکند؟ و برای کی یا چی کار میکند؟
حالا اعتراض ایشان را میگذاریم به حساب وظیفه صنفی؛ پس فردا جامعهی پزشکی و پرستاری و سرمایهگزاران در ساخت و ساز و اقتصاد بیمارستانها روی سرش آوار نشوند که شما چرا هیچ اعتراض نکردید؟ اما این سر و صدا، هجمه و هوچیگری در اعتراض به این سریال، تا جایی که کار را به مجلس نیز بکاشنند و یا انواع و اقسام جمعیتها و گروهها، با غنیمت شمردن فرصت برای طرح نام خود و نیز جذب اعضای این جوامع (انتخابات نزدیک است)، به هیچ وجه جایی ندارد و وارد نمیباشد.
گاه اصنفاف، اقشار و جوامع متفاوت تخصصی و صنفی، طوری به هر گونه انتقاد علیه خود واکنش نشان داده و اعتراض میکنند که گویی در این مملکت با این همه مشکلات اداری و اجراییاش، به جز توده مردم، هیچ کس تخلف و خطایی ندارد و همه قدیسینی هستند که به هیچ وجه نباید مورد انتقاد جدی قرار گیرند، چه رسد به انتقاد در قالب طنز! همه دم از آزادی بیان میزنند، اما ظاهراً تنها انتقادی که جایز است، انتقاد حضرات از منتقدین خود میباشد، به هر لحنی و به هر شیوهای!
گویا در این مملکت، نه هیچ رییس جمهور و وزیری و مدیری متخلف است و نه هیچ شهردار یا قاضی یا پلیسی تخلف دارد! به ویژه جامعه محترم پزشکی و پرستاری! تازه نه تنها تخلف ندارند، بلکه حتی خطا هم ندارند، مستقیم همه به عنوان مواهبی آسمانی به زمین نازل شدهاند و چه بسا اصلاً از نوع بشر خاکی نباشند!
مگر ممکن است در این مملکت نماینده مجلس علنی و جلوی دوربینها به خواب رود؟ و مگر ممکن است که عدهای از نمایندگان به طور کلی در خواب غفلت باشند. هیهات، هیهات!
مگر ممکن است در سیستم قضایی و دادگستریهای سرتاسر این کشور، بیعدالتی عمدی و یا حتی سهوی پیش آید، پروندهای جا به جا شود؛ حکمی نادرست صادر گردد و...! اصلاً این سیستم قضایی و قضاوت، دقیقاً آینهی تمام نمای عدل و قضاوت امیرالمؤمنین علیه السلام هستند!
مگر ممکن است در شهرداریها، بانکها و سایر ادارات ما، بیتدبیری و یا خلافی انجام بپذیرد؟! نه شهرها ویران میشود؛ نه برجها و مجتمعهای تجاری – اداری – مسکونی، بدون نقشه شهری کوتاه و دراز مدت و محاسبه امکان تردد، ترافیک و معضلاتش ساخته میشود، نه تپهها و جنگلها و مسیر رودخانهها مالک خصوصی پیدا میکند و نه در ادارات مدیری از یک سو مردم و ارباب رجوع را سرگردان و آواره میکند و از سوی دیگر رشوه میگیرد و ... – آیا تا به حال دیدهاید که در این کشور رانتخواری، رشوه، کلاهبرداری، اختلاس و ...، انجام پذیرد؟! هیهات، هیهات!
همین طور است جامعه پزشکی و پرستاری ما؛ مگر ممکن است که در جامعه پزشکی ما، پزشکی زیر میزی بگیرد؟! به خاطر پول، بیدلیل دست به تیغ جراحی ببرد؟ یا احیاناً مداوا و جراحیاش، نادرست باشد و سبب تهدید سلامتی و حتی مرگ بیمار گردد؟! آیا تا به حال دیدهاید که قبل از جراحی از بیمار و یا ولیاش امضا بگیرند که اگر اتفاقی افتاد، حق هیچ گونه اعتراض یا شکایتی ندارد؟!
پرستاران که همه قدیس و قدیسهاند. همه زحمتکشانی هستند که از بیمار گرفته تا اطرافیانش، همه باید مدام دست و پای آنها را ببوسند.
آیا تا به حال دیدهاید پرستاری مثل هنرپیشهها مقابلت ظاهر شود و دائم ادا و عشوه بیاید، و با لحنی حرف بزند که گویا همین الان از هواپیما پیاده شده و پس از سالها دوری، دوباره تکلم فارسی را آغاز کرده است؟! آیا ممکن است اگر به خاطر بدحالی بیمارتان منتقد شوید که مثلاً حالش بد شد یا میخواهد به دستشویی و توالت برود، پس چرا رسیدگی نمیکنید؟ سپس با بدترین قیافهها، شدیدترین لحنها و کلفت گوییهایی که اگر در خیابان باشد و بیمار گروگان آنها نباشد، جوابش اگر مشت محکم نباشد، متقابل به مثل است؟! هیهات!
آیا شما تا به حال ناز و ادا و قیافهگرفتن و تند خویی در پذیرشها دیدهاید؟! آیا اول از شما پول میخواهند؟!
این قضیه همراه مریض چیست؟ چرا این قدر بی انصافید؟! در کجای دنیا و از جمله بیمارستانهای ما اصرار دارند که بیمار باید حتماً همراه داشته باشد و آن هم نه برای آرامش روحی و روانی بیمار و قوت قلب بیمار، بلکه برای پرستاری، نگاه به سرم، هوشیاری بالای سر بیمار، جا به جا کردن او روی تخت، بردنش به توالت و حمام، لگن گذاشتن و برداشتن ... و خلاصه سایر وظایف پرستاری. و کجا در بیمارستانهای ما، از چنین همراهی که کلیه وظایف پرستاری را انجام میدهد تا پرستار بتواند عین افسر تشریفات فقط پشت سر دکتر راه برود، پول هم بگیرند. آیا تا به حال در بیمارستانهای ما با چنین صحنههای شرمآوری مواجه شدهاید که انتقاد میکنید و یا به طنز میکشید؟! هیهات، هیهات.
اگر وارد بیمارستان شدید و دیدید از کارمندان پذیرش گرفته تا بهیار، پرستار و نرس، همگی مشغول مکالمه تلفنی هستند، خب دارند کار بیمار را راه میاندازند. پزشک دلسوز دائم احوال بیمارانش را میپرسد و آنها هم دائم ریز گزارشات را میدهند. حالا اگر آرام صحبت میکنند که دلیل نشد حرفهای خصوصی باشد، میخواهند از یک سو خودشان به علامت سکوت در بیمارستان عمل کرده باشند و از سوی دیگر، همراهان و دیگران از احوال بیمار آگاه نشوند.
کجا در مملکت ما جراحی پلاستیک و زیبایی، مسئله و مسئله ساز شده است؟ آیا تا به حال در خیابان هیچ خانمی را دیدهاید که دماغش (عین صورت خوک) فقط دو تا سوراخ سر بالا شده باشد؟ یا لبانش چنان جلو آمده باشد که گویا چندین بار محکم با دمپایی به آن کوبیدهاند؟ یا نه تنها حرف زدنش مختل شده باشد، بلکه در تنفس عادی نیز با مشکل مواجه شده باشد؟! هیهات، هیهات!
در هر حال نه تنها هیچ جای اعتراضی به سریال طنز «در حاشیه» نیست، بلکه باید از آقای مهران مدیری و همکارانش بسیار تشکر کرد، نه فقط به خاطر این داستان، بلکه به خاطر ایجاد تحول در نگاه و تولید و نمایش طنز. هر چند که ممکن است انتقادهای اساسی یا فنی بسیاری به کار آنها وارد باشد، اما انتخاب سوژه جای اشکال ندارد.
منبع:
- تعداد بازدید : 1034
- 19 فروردین 1394
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: یادداشت