علامه آیت الله محمد تقی جعفری رحمة الله علیه: پاسخ امام رضا علیه السلام به عمران صائبی، درباهی "غنای محض خداوند" و این که خلقت از روی احتیاج نبوده است.
علامه آیت الله محمد تقی جعفری رحمة الله علیه: استدلالی که امام برای اثبات غنای مطلق خداوندی فرموده است، به قرار زیر است:
«و بدان ای عِمران، اگر خداوند سبحان، آن چه را که آفریده از روی احتیاج بود، نمیآفرید، مگر چیزی را که به وسیلهی آن، برای بر طرف کردن احتیاجش کمک بگیرد؛ و نیز شایسته بود که خداوند چند برابرِ مخلوقاتی که آفریده است، بیافریند. زیرا هر اندازه کمک برای یک موجود بیشتر باشد، آن موجود نیرومندتر میشود.
ای عمران! احتیاج برای خداوند امکان پذیر نیست. زیرا اگر به وجود آوردن مخلوقات برای رفع احتیاج بوده باشد، هر یک از آنها موجب به وجود آمدن احتیاجی دیگرخواهد بود. و بدین جهت است که میگوییم خداوند سبحان مخلوقات را از روی احتیاج نیافریده است، بلکه احتیاج را در خود مخلوقات به وجود آورده است، که به وسیلهی بعضی از آنها، به بعضی دیگر، منتقل میشود؛ و بعضی از مخلوقات را بر بعضی دیگر ترجیح داده است، بدون نیاز به آن چه برتر است و بدون خصومت با آن چه که در موقعیت پستتر قرار گرفته است، و بدین ترتیب، موجودات را خلق فرموده است».
*- علامه: امام علی بن موسی الرضا علیه السلام، در این عبارات سه دلیل برای بینیازی خداوند سبحان از امر خلقت بیان فرموده است:
دلیل یکم: اگر خداوند سبحان مخلوقات را برای رفع احتیاج خود میآفرید، میبایست چیزهایی را بیافریند که برای رفع احتیاج مناسب باشد. در حالی که احتیاج کلی همه این مخلوقات به خداوند متعال؛ هم در حدوث و هم در بقا از یک طرف، و وابستگی آنها با یک دیگر و قرار گرفتن آنها در مجرای حرکت از کَون به فساد به کَون، از طرف دیگر، مانع از این است که این مخلوقات کمترین شایستگی دخالت در موجودیت خداوندی و صفات اقدس و ارادهی او را داشته باشند.
به عبارت روشنتر، با نظر به این که همهی موجودیّت این مخلوقات آفریدهی خدا و بقایش نیز وابسته به آن ذات اقدس است، چگونه امکان دارد که خداوند به آن موجودیت و واقعیتهایی که خودش به وجود آورده است، نیازمند بوده باشد؟ تصور چنین چیزی مساوی این است که بگوییم خداوند به موجودیت خودش نیازمند است، و این تصور، مسلتزم تکفّر در ذات خداوندی است!
وانگهی، اگر این مخلوقات، پس از به وجود آن یا با به وجود آمدنشان عامل رفع نیاز خداوندی بوده باشند، بدان جهت که پیش از به وجود آمدن، مقدور خداوندی بودهاند، در آن موقعیت، برای رفع اختیاج خداوندی مناسبتر بودهاند. زیرا که در آن موقعیت، وارد صحنهی کَون و فساد و وابستگیها نشده بودند.
دلیل دوم: اگر موجودی قدرت مطلوب خود را از موجودات دیگری به دست بیاورد، و آن موجودات دیگر، از جهت وجود یا ادامهی وجود، در اختیار طالب قدرت بوده باشند، طبیعی است که طالب قدرت، هر چه بتواند، باید آن موجودات را لباس هستی بپوشاند، و یا وجود آنها را بیشتر ادامه بدهد، تا قدرت بیشتری به دست بیاورد. در این حال، با نظر به بینهایت بودن ذات و صفات خداوندی،که نیاز او را هم بینهایت مینماید، میبایست خداوند متعال چند برابر همین موجودات را، تا بینهایت، برای رفع احتیاجات خود بیافریند!
دلیل سوم: اگر خلقت برای رفع احتیاج خداوندی بود، هر موجودی را که میآفرید، احتیاجی را بر احتیاجات خود میافزود؛ زیرا بقای هر موجودی، به واقعیاتی نیازمند است که بدون آنها، آن موجود نمیتواند به هستی خود ادامه بدهد. بنابراین، خلقت هر موجودی، موجب میشود که موجوداتی تا بینهایت وارد عرصهی شود، تا بتواند آن موجود مخلوق را در مجرای خود برقرار نمایند.
پس، هر موجودی که خلق میشود، موجب بروز احتیاج خداوندی بر آفریدن موجودات بینهایت میشود!
در آخر جملات امام علیه السلام، مطلبی بسیار با اهمیت وجود دارد که پاسخگوی مسائل متعددی در معارف مربوط به هستیشناسی است. آن جملهی بیسیار با ارزش و پر معنی این که خداوند بعضی مخلوقات را بر بعضی دیگر ترجیح داد، بدون نیاز به آن چه که برتر است و بدون خصومت با آن که در موقعیت پست قرار گرفته است.
●- ارزشها به آن موقعیتها که در نظر ما انسانها بالا و پست جلوه مینمایند، وابسته نیستند.
دخالت یک ذرهی ناچیز در جریان کارگاه خلقت، پستتر از دخالت کهکشانها نیست. اگر یک انسان نتواند حساب اشیاء کوچک و بزرگ، و به طور کلی حساب اشیاء چشمگیر و غیر جالب توجه را از حساب ارزشها جدا کند، حق ورود به کلاس "هستیشناسی" [را] ندارد.
به عنوان مثال، موقعیت چشم در بدن آدمی، خیلی چشمگیرتر از ناخن یکی از انگشتان پاست. همچنان که بزرگی و چشمگیر بودن کهکشان نسبت به یک ذره، نه تنها قابل قیاس نیست، بلکه اگر کسی بخواهد بزرگی کمّی و جریانات کیفی کهکشان را در برابر یک ذره، مشروحاً محاسبه کند، بیم آن میرود که به نوعی اختلال مغزی دچار شود.
با این حال، آن حصّه از فروغ هستی، که بر چشم آدمی تابیده است، مربوط به آن خداوند خالقِ فروغ است که حصّهای از نور وجود، که بر کهکشان میتابد، از آن خداوند فیاض است، که حصّهای از نور وجود را نصیب ذره فرموده است.
دخالت هر موجودی، اگر چه نمایش بسیار ناچیزی داشته باشد، در کلّ مجموع هستی، همان ضرورت را دارد که دخالت بزرگترین موجود در کارگاه هستی.
این اصل، از آیاتی متعدد از قرآن مجید، که چهرهی ریاضی جهان را گوشزد میکند، استفاده شده است، مانند:
«وَكُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْنَاهُ فِي إِمَامٍ مُبِينٍ - همهی اشیا را در امام آشکار حساب کردهایم. / یس، 12».
هم چنین، همهی آیاتی که کلمه "تقدیر" در آنها آمده است، اصل مزبور را اثبات میکند، مانند:
«وَكُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْنَاهُ كِتَابًا – و هر چیز را در کتاب لوح، احصا (محاسبه) کردیم. / النبأ،29»
«وَخَلَقَ كُلَّ شَيْءٍ فَقَدَّرَهُ تَقْدِيرًا – و همه چیز را آفریده، و آنها را با تقدیر مخصوص به خود، مقدر فرمود / الفرقان، 2».
«وَكُلُّ شَيْءٍ عِنْدَهُ بِمِقْدَارٍ – و هر چیزی در نزد خداوند متعال، با اندازهی معینی منظور شده است / الرعد، 8»
به همین جهت:
جهان چون خط و خال و چشم و ابروست
که هر چیزش به جای خویش نیکوست
اگر یک ذره را برگیری از جای
خلل یابد همه عالم سرا پای
بنابر اصل فوق، باید بدانیم که ارزیابی واقعیات در عالم هستی، بر مبنای ملاکها و ارزشهایی که ما انسانها آنها را تعیین و مقرر میکنیم نیست. به قول فرید الدین عطار:
کس نمیداند که در این بحر عمیق
سنگریزه قرب دارد یا عقیق
پاشنهی پا که در پایینترین اعضای جسمانی ما قرار گرفته است، مانند آن مهرهی ناچیز نما در یک کارگاه بسیار معظم است، که در کلّ مجموعی تشکیلات آن کارگاه، هم مانند بزرگترین چرخ و چشمگیرترین ابزار تولید برق، مثلاً دخالت ضروری دارد.
چشم، که موقعیت جالب و چشمگیری را در بدن ما اشغال کرده است، از محبوبیت خاص برای خدا برخوردار نیست، چنان که پاشنهی پا، که در موقعیت پایینتر به نظر میرسد، مورد قهر و غضب خداوندی نیست. لذا باید گفت: اگر پردهها برداشته، و موضعگیریهای خاص ما، در طبیعتشناسی و جهانبینی، نتوانند در ارتباط ما با واقعیات تأثیر منحرف کننده بگذارند، اغلب احکام و داوریهای ما، در ارزشیابیهایی که در این دنیا انجام میدهیم، خلاف واقع بودن خود را نشان خواهند داد.
منبع:
(علامه جعفری ره، در تکاپوی معرفت – 10 / الهیات از دیدگاه اسلام/ گردآوری محمد رضا جوادی، ص، 15 تا 20)
- تعداد بازدید : 570
- 19 مرداد 1398
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: در محضر استاد