ع. چینیچیان: عمر مفید و دورهی "اسلام هراسی"، ده سال پیش تمام شد و استراتژی "مسلمان هراسی" جایگزین شده است.
پایگاه خبر و عکس ایران (ایران پیان): متن پیش رو، جمعبندی مباحث مطروحه، در «رادیو گفتگو – برنامهی از سکوت تا بایکوت، با موضوع کثرت گرایش به اسلام در غرب، به رغم گسترش اسلامهراسی در رسانههای غربی» میباشد که امروز (چهارشنبه، ساعت 8:30) پخش شد و به دلیل اهمیت نکات مطروحه، به صورت مکتوب ثبت و نشر میگردد.
ع. چینیچیان: به نام خدا و با سلام؛
امریکاییها و اروپاییها، یک دین، آیین یا مکتب معین و مشخصی ندارند که آن را نسخهای برای اهداف و برنامههای خود در عرصههای متفاوت زندگی فردی و اجتماعی، و مواضع و عملکردهای اقتصادی و سیاسی و فرهنگی قرار دهند و در واقع "نان را به نرخ روز میخورند"؛ حتی واژگانی چون: لیبرال دموکراسی، حقوق بشر، صلح، امنیت، عدالت و پست مدرنیسم و پسا مدرنیسم و ...، همه فقط "اسم و ایسم" هستند و هر روز تعاریف جدید و متفاوتی برای آنها ارائه میدهند و حقوق و قوانین دیگری بر آن مترتب میکنند؛ اما در هر حال، گریزی از "تئوریزه کردن"، اهداف خود ندارند.
از اینرو، هم به ناچار و هم با سیاست هوشمندانه، هر سیاست و تصمیم اجرایی را ابتدا به صورت "تئوری و نظریه"، به دانشگاه میبرند و پس از طرح در دانشگاه، به سیاست وارد میکنند، و پس از آن با رسانههای رسمی و شبکههای مجازی، در اذهان فرافکنی میکنند و پس از اِعمال همین مراتب در کشورهای دیگر و مساعد نمودن زمینهها، آن را عملیاتی و اجرایی مینمایند.
●- واژهی "اسلامهراسی"، اولین بار در سال 1996، در دانشگاه سلطنتی ساوسِّکس (Sussex University )، واقع در شهر فالمر (Falmer) انگلیس، که یک دانشگاه "تحقیقات عمومی" است، مطرح گردید. کمیسیونی تحت عنوان (CBMI)، به ریاست آقای گوردون کانوی، معاون رئیس دانشگاه، برای بررسی وضعت اسلامگرایی در انگلیس و نیز ترویج اسلامهراسی تشکیل شد و شعار این کمیسیون نیز «اسلام هراسی، چالشی برای همه ما» بود.
یکسال بعد، در سال 1997، وزیر خارجه انگلیس، جک استراو، در گزارش سالیانهی خود، به مقولهی "اسلام هراسی" پرداخت تا این به اصطلاح نظریهی آکادمیک، وارد سیاست شود، و البته با توجه به سیاستهای خبیثانهی انگلیس، ابتدا کلیات "اسلامهراسی"، یا کلیگویی در این موضوع، با انتقادهایی نیز همراه گردید، تا بسیار روشنفکرانه و عادلانه به نظر آید.
پس از آن، "اسلامهراسی" سوژه و سو تیتر رسانههای رسمی و غیر رسمی قرار گرفت، اما مسئله باید جهانی و جدی میشد که در 11 سپتامبر 2001، با انفجار برجهای دوقلوی امریکا، این هدف نیز محقق گردید و مسئله تروریست خواندن مسلمانان و "اسلام هراسی"، جهانی شد.
●- اما، پس از تحقق اهداف در این مرحله، ضرورت تغییر سیاست و روش، اجتناب ناپذیر گردید؛ چرا که جنبههای منفی سیاست ترویج "اسلام هراسی"، با توجه به واقعیتهای اجتناب ناپذیری که به چند محور آن اشاره میشود، بروز نموده و آثار و تبعات خود را نشان میداد:
یک – ترویج بیش از حد "اسلام هراسی"، اذهان عمومی مردم در امریکا و اروپا را بیش از پیش متوجه "اسلام" نمود و این سؤال پیش آمد که «اسلام چیست که باید از آن بهراسیم»؟! لذا مردم بیش از گذشته به سراغ "اسلام شناسی" رفتند و بالتبع بسیاری که مسلمان نبودند نیز مسلمان شدند!
دو – هویت و ماهیت "اسلام"، یک دین، یک مکتب، یک ایسم و هر چه که نامش را بگذارند میباشن، لذا "اسلام هراسی" هیچ معنا و مفهومی ندارد. یک دین، مکتب یا ایسم، ممکن است که مورد استقبال و یا عدم توجه و استقبال مردم قرار گیرد، اما خودش ترس ندارد. مگر ما از "لیبرال دموکراسی امریکا و غرب، با اصول ماکیاولیستی و اومانیستیاش" میترسیم؟! خیر، بلکه قبول نداریم.
سه – متوجه شدند که با توجه به کثرت مسلمانان بومی و غیر بومی در امریکا و اروپا، تشدید "اسلام هراسی" به اختلافات مردمی، تنش، جنگ داخلی و در نهایت تجزیه کشانده خواهد شد، یعنی همان سیاست، فتنه و بلایی که در طول تاریخ، بر جوامع اسلامی تحمیل نمودهاند!
مسلمانان امریکا و اروپا:
امروزه کثرت مسلمانان در امریکا و اروپا، و افزایش روزافزون آن، نظام سلطه را به وحشت انداخته است.
در آمار رسمی امریکا، کثرت مسلمانان هیچ گاه بیش از سه تا چهار میلیون گزارش نشده بود، تا آن که اوباما، رئیس جمهور وقت امریکا، در سال 2009، به صورت رسمی اعلام نمود که «ما هفت میلیون مسلمان داریم»، و البته او نیز کاهش داده و ما میدانیم که جمعیت مسلمانان امریکا، نزدیک به ده میلیون نفر میباشد.
در امریکا 2000 مسجد وجود دارد که کالیفرنیا با 227 مسجد و نیویورک با 140 مسجد، در صدر قرار دارند و 20 درصد از این مساجد، از مدرسههای ابتدایی تا متوسطه نیز برخوردار میباشند، مضافاً بر این که "مسجد"، با کلیسا فرق دارد و خودش یک دانشگاه و پایگاه محسوب میگردد.
کثرت مسلمانان در امریکا به حدی است که حتی مراکز و نهادها دولتی و حکومتی، از جمله کاخ سفید، کنگره آمریکا و پنتاگون،هر ساله به احترام اعضا، کارمندان، و سربازان مسلمان خود، مراسم افطاری برگزار میکنند!
مرکز تحقیقاتی پیو، گزارش نموده که جمعیت مسلمانان آمریکا رو به افزایش است و جمعیت مسلمانان در امریکا جوانتر از جمعیت کل این کشور میباشد؛ و میافزاید: بیشتر آنها مابین سالهای ۱۹۸۱ تا ۱۹۹۹ متولد شدهاند و لذا پس از حادثه ۱۱ سپتامبر به تدریج به سن قانونی رسیدهاند.
●- طبق گزارشات رسمی، اسلام سریعترین رشد مذهب اصلی در اروپا میباشد! البته ابتدا مدعی شدند و اکنون نیز بسیار تبلیغ میکنند که اروپاییها خودشان به اسلام رغبتی ندارند و دلیل اصلی کثرت مسلمانان در اورپا، مهاجرت است.
اما طبق گزارش یورونیزو در 30/11/2017، حتی اگر مهاجرت به اروپا به طور کلی متوقف گردد (سناریوی مهاجرت "صفر" محقق گردد) ، جمعیت مسلمان این قاره احتمالاً تا سال 2050 از سطح فعلی 4.9٪ به 7.4٪ افزایش خواهد یافت؛ زیرا به طور متوسط مسلمانان جوانتر هستند و باروری بالاتری نسبت به سایر اروپاییها دارند.
طبق این گزارش، رشد 8.3 درصدی مسلمانان اروپا، اکنون به رشد 14 درصدی رسیده است و افزایش جمعیت مسلمانان در اروپا، از حدود 25 میلیون نفر در سال 2016 به حدود 35 و یا حتی 75 میلیون در سال 2050 خواهد رسید و به عنوان بخش مهمی از این قاره محسوب خواهند شد.
●- هم اکنون و طبق آخرین آمارها، در شهر بلاک بورن انگلیس، بیش از 32 درصد از مردم مسلمان هستند؛ در بیرمنگام حدود 30 درصد، در خود لندن حدود 13 درصد و در منچستر حدود 16 در صد و در شهر لوتون بیش از 25 درصد مردم مسلمان هستند.
در شهرهای فرانکفورت و اوفن باخ آلمان، حدود 14 درصد از مردم مسلمان هستند؛ در روتردام هلند حدود 14.5 درصد و در آمستردام حدود 12.5 درصد مسلمان هستند و بیش از 25 درصد از مردم بروسلز در بلژیک مسلمان هستند و ... .
پس "اسلام ستیزی و اسلام هراسی" دیگر هیچ جایگاه و مقبولیتی ندارد.
پایان دورهی ترویج اسلامی هراسی:
با توجه به نکات فوق، دیگر تداوم ترویج "اسلام هراسی"، نه تنها مقبولیت، بلکه موضوعیتی هم نداشت و نتایج معکوس خود را نمایان مینمود؛ لذا با تغییر سیاست، استراتژی و تاکتیک، به "اسلام هراسی" پایان داده و "مسلمان هراسی" را جایگزینش نمودند.
در سال 2018، مطرح شد که اسلام یک دین است و ما با آن کاری نداریم که بنیانگذار و مروج "اسلام هراسی" باشیم؛ بلکه "اسلام هراسی"، به دیدگاههای باز و بستهی مسلمانان به اسلام بر میگردد.
"اسلام باز و اسلام بسته"، تقسیم اسلام به دو دیدگاه و گرایش است، همان است که ما از آن به "اسلام ناب محمدی صلوات الله علیه و آله" و در مقابلش به "اسلام امریکایی و انگلیسی" یاد مینماییم.
سپس به ارائه تعاریف کذب و ضد تبلیغ نسبت به آن چه آن را "اسلام بسته" میخوانند پرداختند و گفتند: «دیدگاههای بسته نسبت به اسلام، ارزشهای مشترکی با فرهنگهای دیگر ندارند، وحشیانه، غیرمنطقی، بدوی و جنسیت گرا هستند، خشونت آمیز ، تهاجمی ، تهدیدآمیز ، پشتیبان تروریسم و مشغول برخورد با تمدنها میباشند، اهداف سیاسی و نظامی را تعقیب میکنند؛ بنابراین، ضدیت با این دسته از مسلمانان، بسیار عادی، طبیعی و حتی ضروری میباشد. و حال آن که تمامی آن چه بر میشمرند، ویژگیهای نظام سلطه و لیبرال دموکراسی غرب میباشد!
سپس تمامی مسلمانان آگاه و بصیر که بالتبع مخالف و معارض نظام سلطه و مسلمان کُشی هستند را در فهرست "اسلام بسته" معرفی کردند. گروههایی چون طالبان، القاعده، داعش، النصره، بوکوحرام و ... را خودشان درست کردند و به جان مسلمانان انداختند و در رسانهها جار زدند که این همان اسلام بسته است که تروریست است. سپس هنگام ارائه فهرست از "اسلام بسته و تروریست یا حامی تروریست"، نام این گروهها و ایران، فلسطین، لبنان، سوریه، یمن و ... را با هم آوردند!
انواع مسلمان هراسی:
هر هراسی نسبت به هر چیزی، به دو گونه است؛ یک موقع آدمی از چیزی، کسی، یا جمعیتی فقط هراس دارد، مثل هراس از زلزله. اما یک موقع، هراس به حدی است که به نفرت، بغض و دشمنی نیز بدل میگردد و ضرورت مقابله را ایجاد مینماید.
"فوبیای مسلمان هراسی"، همان هراس توأم با نفرت و دشمنی میباشد که اکنون سرلوحهی استراتژی نظام سلطه غرب به رهبری امریکا قرار گرفته است، و در دانشگاهها و رسانهها، بر آن تکیه میشود!
انگیزهها و اهداف:
ما باید دقت کنیم که در امریکا و اروپایی که اکثریت مردمانش مسیحی هستند، قشر کثیری نیز به اصطلاح بیدین و یا تابع ایسمها هستند و یک عدهای هم یهودی هستند، چه انگیزهای ضرورت "اسلام هراسی و مسلمان هراسی" را برای آنان ایجاب نموده است و چه اهدافی را تعقیب میکنند؟!
1- انگیزهی اصلی، نجات اسرائیل بوده و هست. اگر چه اکثریت مردم امریکا و اروپا، مسیحی هستند، اما تمامی مراکز قدرت و ثروت، در اختیار صهیونیستهاست؛ لذا مردمان آن دیار باید "اسرائیل" را به عنوان یک مرکز قدرت و مقدسی که سبب ثبات، امنیت و رفاه بیشتر آنان میباشد بشمارند و اذهان عمومی نسبت به مرکزیت آن در منطقه، رغبت و موافقت داشته باشند.
اما، چهرهی خونآشام اسرائیل، بیهویتی و جعلی بودن این رژیم، و غصب سرزمینهای فلسطین، ماهیت تروریستی این رژیم، به ویژه پس از پیروزی انقلاب اسلامی و استقرار نظام جمهوری اسلامی ایران و نیز گسترش ارتباطات در فضای مجازی، برای همگان روشن شده است! لذا لازم بود و هست که نظام سلطه، اسرائیل را از این حصر خارج نماید و بگوید: تروریست دولتی و ملی، انحصاری به اسرائیل ندارد، بلکه مسلمانان نه تنها تروریست هستند، بلکه از اسرائیلیها نیز بدترند! پس باید به اسرائیل در تجاوزات نظامی، غصب اراضی، شهرکسازی و بدتر از همه، نسل کُشی مسلمانان، که تروریستترین آنها فلسطینیها، لبنانیها، اهالی غزه میباشند و همه به پشتیبانی جمهوری اسلامی ایران، قدرت گرفتهاند، حق بدهیم.
2- اگر چه نظام سلطه، برای اتباع خودش و رأی آنان نیز هیچ ارزشی قائل نیست، اما در اجرای برنامهها و تحقق اهدافش، به پشتیبانی و حمایت و یا دست کم بیتفاوتی و عدم انفعال اذهان عمومی (مردم) خودش نیاز دارد.
امریکاییها و متحدان اروپایی، هدفمند و با برنامه کار میکنند و مانند برخی از نظامات و شخصیتهای سیاسی و اجرایی در کشورهای اسلامی، بیهدف، بیبرنامه، منفعلانه کار نمیکنند.
نسل کُشی مسلمانان در سرتاسر جهان، در اولویت استراتژی امریکا و متحدان اروپاییاش قرار دارد؛ لذا شاهدیم که در ممالک اسلامی [ایران، عراق، فلسطین، لبنان، افغانستان، یمن، سوریه و ...]، کشتار در یک درگیری نظامی، بسیار محدود و کشتههایش نیز اندک است، بلکه مردم، از زن، مرد، کودک و کهنسال، هدف حملات ددمنشانه و عملیات تروریستی و یا تحمیل فقر، گرسنگی، تشنگی، بیماری و تلفات ناشی از آن، قرار میگیرند و البته "کودک کُشی" جهت جلوگیری از ازدیاد نسل، به مراتب بیشتر و شدیدتر رواج یافته است.
با کمی دقت، معلوم میشود که سیاست و استراتژی "مسلمان کُشی"، محدود به کشور یا منطقهای خاص نمیباشد، بلکه از "بوسنی" در مرکز اروپا گرفته تا "میانمار" در شرق آسیا، اِعمال میگردد.
بدیهی است که اذهان عمومی [اگر چه مردمان بیتفاوت امریکا و اروپا باشند]، با این جنایات گسترده در سطح جهان، مخالفت مینمایند و انزجار و نفرت خود را بروز میدهند؛ پس باید آنان همیشه از مسلمانان بترسند و این جنایات را برای خود توجیه کنند!
مجری: به رغم این هجمهی گستردهی رسانهای در ترویج اسلامهراسی و مسلمانهراسی، علل نتایج معکوس و رویکرد بیشتر مردم در امریکا و اروپا به اسلام را چه میدانید؟ لطفاً تیتروار یان نمایید، چون فرصت تمام است.
چینیچیان: علل و عوامل مثبت شدن نگاه مردم در امریکا و اروپا به اسلام و مسلمانان بسیار است، که به صورت تیتروار به اهمّ آنها اشاره مینمایم:
1- زدگی و ناامیدی از کلیسا و ایسمها به اضافهی نفرت عمومی از یهود صهیونیسم؛
در آلمان سالانه 500 هزار مسیحی، به صورت رسمی از عضویت در کلیسا (مسیحیت کاتولیک) استعفا میدهند . مرکل در اتحادیه اروپا هشدار داد که خروج سالانه این تعداد از مسیحیت، آنقدر نگران کننده نیست که گرایش بسیاری از آنها به اسلام خطرناک است!
2- گسترش مخالفت، ضدیت و اعتراض علیه دولتها و حتی رژیم سرمایهداری و بالتبع مخالفت با تمامی سیاستهای آنها، از جمله مواضع خصمانهی حکومتها و دولتها، علیه اسلام و مسلمانان؛
3- طرح بیش از حد "اسلام" (اگر چه در تبلیغات سوء)، که سبب انگیزه برای اسلام شناسی شد، و البته این انگیزه، پس از انقلاب اسلامی و صدور آن، تشدید یافت.
4- حساس شدن نسبت به چرایی دشمنی امریکا و دولتهای اروپایی با اسلام و مسلمانان؛
5- احساس نفرت و انزجار از مسلمان کُشی توسط امریکا، اسرائیل با مشارکت دولتهای اروپایی؛
6- گسترش فعالیتهای فرهنگی و تبلیغاتی مسلمانان در امریکا و اروپا؛
7- امکانات گسترده برای سرعت و وسعت در ارتباطات و انتقال پیام، در فضای مجازی؛
8- احساس خلاء معنویت و اخلاق که یک کشش فطری و نیاز فردی و اجتماعی است و یافتن آن در اسلام؛
9- تمایل ازدواج [به ویژه دختران] با مسلمانان – فیلم سینمایی "بدون دخترم هرگز" را برای چه ساختند و برای چه کتابش را در سفارتها، کنسولگریها و مراکز ثبت ازدواج قرار دادند و به هر دختری که قصد ازدواج با یک مسلمان را داشت، گفتند: ابتدا باید حتماً این کتاب را بخوانی؟!
10- مواضع حکیمانهی نظام جمهوری اسلامی ایران [امام خامنهای] در برابر تمامی سیاستهای خصمانه و استکباری غرب، و نیز مشاهدهی صبر، مقاومت و مجاهدت مردم در ایران، لبنان، سوریه، یمن و سرتاسر جهان که در نظر افکار عمومی، ستودنی است.
منبع:
مشارکت و هم افزایی / موضوع یادداشت و نشانی لینک متن، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی
موضوع:
ع. چینیچیان: عمر مفید و دورهی "اسلام هراسی"، ده سال پیش تمام شد و استراتژی "مسلمان هراسی" جایگزین شده است.
نشانی لینک:
http://www.x-shobhe.com/shobhe/10059.html
پیوستن و پیگیری در پیامرسانها:
- تعداد بازدید : 2573
- 22 آبان 1398
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: سیاسی