«ایکس - شبهه»: لازم است به تمامی نکات ذیل (به ویژه مربیان عزیز) توجه کامل نمایند:
الف – البته که توجه و پرداختن به حواشی، انسان و جامعه را از اصل دور میکند و این همان چیزی است که دشمن میخواهد. خواه حواشی مربوط به مسائل شخصی باشد، یا اجتماعی، یا سیاسی و ... . به همین دلیل است که مقام معظم رهبری نیز مکرر مسئولین و مردم و رسانهها را از تمرکز به حواشی پرهیز داده و توجه آنان به مسائل و مشکلات اصلی و از جمله اقتصادی را رهنمود و مطالبه مینمایند. و به همین دلیل استراتژی کلی نظام برای سال جدید را «جهاد اقتصادی» و نه «تلاش اقتصادی» تبیین و نامگذاری نمودهاند.
ب – حاشیه و حواشی بر دو قسم است. گاهی در کار و عمل به حواشی توجه میشود و گاهی در شعار و خبر. در هر دو صورت اگر مسئولین و سپس مردم از بصیرت لازم برخوردار نباشند این اتفاق میافتد و به ویژه در جنجالهای شعاری و خبری – که در کار و عملکرد نیز مؤثر است - اگر مسئولین به غیر از «خدمت» در اندیشهی «قدرت» نیز باشند، این ضعف تشدید میگردد. هنوز صدای دلنشین سید مظلوم شهید آیت الله بهشتی (ره) در گوشمان طنینانداز است که با صلابت و صداقت تمام میگفت: «ما عاشقان خدمتیم و نه شیفتگان (یا تشنگان) قدرت».
ج – اگر چه اقتصاد و مسائل اقتصادی یک اصل بسیار مهم، ضروری و سرنوشتساز است، اما فراموش نکنیم که «زیربنا» نیست. اگر چه لازم است مسائل اقتصادی همیشه از توجهات و دغدغههای اصلی مسئولین و مردم باشد و حتی در برههها و شرایطی لازم است در اولویت برنامهها قرار گیرد، اما همه چیز نیست. چرا که چگونگی اندیشه و عملکرد راجع به مسائل اقتصادی و حفظ تعادل در فقر و ثروت و ...، مستلزم برخورداری از یک فرهنگ سالم و کامل است. چه بسا در اغلب اوقات و موارد، ثروت بیشتر سبب بیکاری، تنبلی، عیاشی، اسراف، اعتیاد، فساد، رشوه و ... گردیده است و چه بسیار انسانها و جوامع فقیر یا کم بضاعت که نه تنها سرنوشت خود، بلکه تاریخ بشریت را متحول کردهاند. بدون اغراق و پرداخت به تاریخ و ...، میتوان اذعان نمود که نمونه و شاهد بارز این مهم همین انقلاب و فرازهای آن و به ویژه جنگ تحمیلی است، که سبب موفقیتهای حاصله، پول و ثروت و تکنولوژی نبود، بلکه فرهنگ و ایمان بود.
د – اما نکتهی مهم و قابل توجه دیگر این که: بی انصافی است اگر بگوییم در کشور – به ویژه در مسائل اقتصادی - به حواشی توجه میشود.
بدیهی است که رشد اقتصادی مقدماتی میخواهد و ما کشور فقیری بودیم که مقدمات لازم را طی یک یا دست کم نیمقرن گذشته فراهم و مساعد نکرده بودیم. لذا جهت مساعد نمودن زمینههای رشد اقتصادی، ناچار بودیم تا زیرساختهای بسیاری را فراهم کنیم که اگر چه شاید مردم در یک یا چند نسل زیاد متوجه فواید آن نباشند، اما اگر انجام نمیشود و نشود، هیچ نسلی به این رشد و فوایدش دست نخواهد یافت.
باید دقت نمود که امکانات اقتصادی، تمبر نیست که روی پاکتی جسبانده شد و به نقاط مختلف و به ویژه محروم فرستاده شود و یا گندم و برنج و لوبیا نیست که با کامیون و تریلی شده و به اقصی نقاط ارسال گردد.
رشد اقتصادی، مستلزم پیشرفت علمی، دستیابی به تکنولوژی، برخورداری از زیرساختهایی چون جاده، خطوط ریلی، منابع انرژی و ... میباشد. اگر بیان میشود که پس از انقلاب به بیش از صد هزار شهر و روستا گاز رسانی و برقرسانی شده است، یعنی فاقد آن بودند. اگر هزاران مدرسه و دهها دانشگاه تأسیس شده است، یعنی وجود نداشت. لذا اقداماتی چون: تأسیس دانشگاهها و مدارس تحصیلی، گسترش راهها و جادههای بین شهری، خطوط هوایی – ریلی و هوایی، احداث صدها سد خاکی و بتونی کوچک و بزرگ، توزیع انرژیهای اولیه آب و برق و گاز به سرتاسر کشور، احداث کارخانجات متعدد سیمان و سایر مصالح، احداث و فعالسازی معادن بزرگی چون مس سرچشمه، تأسیس کارخانجات بزرگ فولاد و رساندن ایران به خودکفایی، تحول در صنعت داروسازی، مکانیزه کردن کشاورزی و گام برداشتن در مسیر خودکفایی ایران در نیازهای اصلی چون گندم، گسترش دامداری و طیور، گسترش ایستگاههای رادیویی وتلویزیونی و ارتباطات، برخورداری از صنعت هستهای، رشد علمی و عملی در بخش هوا فضا و دستیابی به تکنولوژی پرتاب ماهواره، دستیابی به نانو تکنولوژی، صنایع پیشرفتهی نظامی ... و صدها صنعت یا خدمات دیگر، همه از مسائل زیر ساختی جهت رشد اقتصادی یک کشور است، و همهی این امور با توجه به مشکلات و معضلاتی چون: نابسامانیهای ناشی از وقوع یک انقلاب، جنگهای داخلی و جنگ خارجی تحمیلی به مدت هشت سال و بمباران شدن آن چه موجود بود، تحریم اقتصادی و مختل نمودن عملیات بانکی و نیز صادرات و واردات و محرومیت از دستیافتن به تکنولوژیهای لازم و ... – هر یک برای سقوط یک نظام و یک کشور کافی بود – به دست آمده است. همهی این پیشرفتها در حالی حاصل شده است که مملکت ما به لحاظ جغرافیا و جغرافیای سیاسی، در حساسترین و آشفتهترین نقطهی دنیا قرار دارد. از ناحیه شمال به کشورهای تازه استقلال یافته و بیثبات و درگیر متصل هستیم. از ناحیهی شرق با کشور متخاصم و اکنون اشغال شدهی عراق و ترکیه (که مرکز ناتو بود و چند سالی است که از دولتی با گرایش اسلامی برخوردار شده است) همسایه هستیم، مرزهای غربی ما به افغانستان تحت اشغال شوروی در سابق و آمریکا در حال حاضر و نیز پاکستان بحران زده محصور است و منطقهی جنوبی نیز آبهای خلیج فارس و کشورهای بحرانزدهی عربی هستند. و در این میان جمهوری اسلامی ایران، چنین با صلابت استقرار یافته و هر روز در تمامی عرصههای سیاسی، اقتصادی، بینالملل، فرهنگی، آموزشی، کشاورزی و ...، پیشرفتهها و دستآوردهایی داشته و دارد که قابل شمارش نیست. مضاف از این ایران نمیتواند از بحران اقتصادی و پولی که تمامی امریکا، اروپا و خاور دور ثروتمند را مبتلا کرده است منفک و مصون بماند.
پس چرا در حالی که دشمنان اصلی ما (استکبار و صهیونیست جهانی – آمریکا و اروپا) به پیشرفتهای علمی، اقتصادی و سیاسی ما اذعان دارند، خودمان مدعی شویم که ما به حواشی میپردازیم؟!
کلمات کلیدی:
سیاسی