ش (تهران): آیا در تقسیم بندی دانشجو به لحاظ سیاسی، طرفدار دولت یعنی مؤمن، فرهیخته، انقلابی، تأثیر گذار، آینده ساز و مخالف دولت یعنی فریب‌خورده، اراذل، وطن فروش، خس و خشاک و ...؟!

سوالات و شبهات

می گویند که یکی از منابع درآمدزا برای کشور صنعت توریسم هست که بعد از انقلاب به دلیل اینکه با تمام دنیا درافتادیم از رونق افتاد، درحالی که اگر امروز حساسیت‌های خودمان نسبت به آمریکا و اروپا و فرهنگ غرب را ( که فرهنگ غالب در تمام کشورهای جهان هست) کنار بگذاریم و بتوانیم با کشورهای دنیا تعامل و رابطه برقرار کنیم و در داخل بر روی صنعت توریسم ( که بهش صادرات نامرئی می‌گویند) سرمايه گذاری کنیم، می‌توانیم درآمد خوبی داشته باشیم و اقتصاد‌مان را توسعه بدهیم. حال آیا ما باید توریسم را در بحث رشد و شکوفایی اقتصادی جز اولویت‌های خودمان قرار دهیم، یا اینکه با اتکا بر دیگر منابع درآمدزا به دنبال رشد اقتصادی باشیم؟ به نظر شما توریسم و گردشگری خارجی و درآمد حاصل از آن مهم‌تر است یا اصول و ارزش‌های اسلامی، آرمان‌های انقلاب و استکبار ستیزی یا هر دو؟
برخی جوانان به شدت طرفدار جدایی دین از سیاست هستند و اداره ی کشور را بر اساس تصمیمات جمعی فارغ از دیدگاه دینی مناسب تر می‌دانند. حد اقل این کار این است که در صورت خرابکاری سیاسی، این خرابکاری‌ها به پای دین نوشته نمی‌شود و چماقی بر سر دین و دینداران نمی‌شود... . این را هم بگویم که جدایی دین از سیاسی به معنی انزوای دین نیست چرا که در رژیم سابق دین از سیاست جدا بود در حالیکه دینداران ما بسیار مقید‌تر نسبت به الان بودند و یا بسیاری از کشورهای جهان که دینداران ان از تقید بالایی برخوردار هستند.
عده‌ی زیادی می‌گویند سپاه کشور را در دست دارد و در همه‌ی امور دخالت می‌کند و در زمینه اقتصادی رانت و قاچاق انجام می‌دهند و هر جا شرکتی فعالیت می‌کند سپاه سهام آن را خریداری می‌کند مثلا در بندر رجایی در جنوب کالا را قاچاق می‌کند و یا با تعرفه خیلی پایین وارد می‌کند که به ضرر دیگر وارد کننده‌ها می‌شود ... (لیسانس / کردکوی)