«ایکس – شبهه»: در یک جملهی کوتاه: اولین فایدهی تبری جستن از قدرتهای زورگو و اتخاذ سیاستهای مستقل از جانب ایران، همان «استقلال» در عرصههای گوناگون سیاسی، اقتصادی، علمی، فرهنگی، نظامی و ...، است که همهی برکات را به دنبال دارد.
بدون شک، اگر قدرتی (نظام، دولت یا کشوری) سعی در وابسته نمودن دولتها و بالتبع ملتها به خود را داشته باشد، لابد اهدافی از این اقدام در نظر دارد که فقط متوجه منافع خودش است. لذا نام این وابستگی را فرهنگ سیاسی، «استعمار و استثمار» گذاشتهاند. یعنی هر آن چه از داراییهای طبیعی و غیر طبیعی موجب رشد اوست را به یغما برده و کشور خویش را آباد «عمارت» میکند و هر آن ثمرهی دسترنج کار و تلاش مردم آن کشور در عرصههای گوناگون است را چپاول میکند تا خود غنیتر گردد.
پس اگر کشور و ملتی استقلال یابد، در واقع از زیر یوغ بندگی «غیر» و بیگانگان آزاد شده است و خودش تصمیم میگیرد که چگونه از منابع و نیروی انسانی خود، جهت رشد، کمال و رفاه کشور و ملت استفاده کند.
به همین دلیل، وقتی ملتی به استقلال کشورشان مصمم میگردند، حکومتها و دولتهای استعمارگر با آنان دشمنی میکنند و با توسل به انحای حیل، از جنگ نرم و تبلیغات گرفته تا محاصرهی اقتصادی و بایکوت سیاسی و حتی حملهی نظامی، سعی میکنند تا دوباره آنها را زیر سلطهی خود بکشند.
حال اگر بخواهیم موفقیتها و یا دستآوردهای ناشی از استقلال کشور و ملتمان پس از پیروزی انقلاب اسلامی را به شمارش درآوریم و یا دستکم به محورهایی از آن تیتروار اشاره کنیم، بدون شک چندین کتاب میشود.
اساساً ملت و کشوری که استقلال نداشته باشد، هویت هم ندارد و به زودی (با توجه به سیاستهای جهانی) حتی از نقشهی جغرافیایی نیز حذف میگردد. لذا اگر در ایران انقلاب نشده بود و حکومت اسلامی استقرار نیافته بود، اولین عارضهاش این بود که خیلی زودتر از افغانستان و عراق، تحت سلطه و اشغال نظامی آمریکا در میآمد و سپس مانند سودان به دو بخش شمالی و جنوبی و یا بر اساس طرح آمریکا برای خاورمیانه جدید به پنج قسمت تقسیم میشد. ایالاتی مستقل از یک دیگر و همگی تحت سلطه و ادارهی آمریکا. شهرهای نفتی جنوب بین آمریکا و انگلیس تقسیم میگردید، شهرهای حاصلخیز شمالی به کشورهای 1+5 میرسید و تهران و کرج و شهر ری و قم و ... آپارتمانهایش نیز به شهرنشینان ایرانی میرسید.
بدیهی است که با سقوط ایران، کل جهان اسلام سقوط می کرد و امروز آمریکا به محوریت اسرائیل خارمیانه جدید را تصاحب و اداره میکرد.
شاید همین یک نکته کافی باشد و دیگر لزومی به ذکر و فهرست نمودن دستاوردهای ملی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، نظامی، علمی (تا حد دسترسی به تکنولوژی هستهای یا نانو یا صنایع هوا و فضا ... و قرار گرفتن در بین 8 کشور یا در برخی موارد 5 کشور جهان) نباشد.
کلمات کلیدی:
سیاسی