تمامی انسانها "متخلق" هستند، یعنی هر کدام اخلاقی مختص خود دارند و نسبت به هر امری یا هر چیزی، "مواضعی" دارند. مهم این است که آدم متخلق شود به "اخلاق الله".
درس اول:
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ * كَبُرَ مَقْتًا عِنْدَ اللَّهِ أَنْ تَقُولُوا مَا لَا تَفْعَلُونَ *» (الصف، 2 و 3)
ای ایمان آورندگان، چرا چيزى مىگوييد كه انجام نمىدهيد * نزد خدا بسيار موجب خشم است سخنى بگوييد كه عمل نمیکنید.
●- در این آیه، بحث از "قول"، به معنای "گفتار - سخن - حرف زدن" است؛ به ویژه سخنی که دعوت به امری و یا وعده دادن باشد.
خداوند متعال دوست دارد که بندهی مؤمنش، نزد همگان معتمد باشد و گفتارش از اعتبار بالایی برخوردار باشد. بگویند: «اگر فلانی گفته، حتماً درست گفته و یا اگر فلانی وعده داده، حتماً عمل میکند».
هر سخنی که آهنگ وعده داشته باشد و در مخاطب انتظاری ایجاد نماید، مشمول همین آیه است!
بنابراین، نسبت به "قول و وعده"ای که میدهیم، صادق باشیم و به آن عمل نماییم، حال خواه به خداوند سبحان قولی بدهیم، و خواه حتی به یک کودک (فرزند،یا ...)، قولی بدهیم؛ و البته که اگر مسئولیتی داریم، وعده دادن به یک جامعهی بزرگ (ملت) و یا کوچک (خانواده و ...)، بسیار مهم و نقشآفرین میباشد.
اولین شنوندهی تمامی گفتارهای ما، از جمله "وعده"ها، خداوند سمیع و علیم میباشد.
درس دوم:
«قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ * الَّذِينَ هُمْ فِي صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ * وَالَّذِينَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ *» (المؤمنون، 1 تا 3)
به درستی که مؤمنان رستگار شدند * آنها كه در نمازشان خشوع دارند * و آنها كه از لغو و بيهودگى روى گردانند *
●- مؤمنی نیز تعریف دارد. مؤمن دارای ویژگیها و "اخلاقها = مواضعی" است که خداوند سبحان آن را بیان نموده است.
ابتدا نه تنها نماز را اقامه میکنند، بلکه در آن خشوع دارند که مستلزم توجه به حضور در محضر خداوند متعال و سخن گفتن با او میباشد.
اما بلافاصله متذکر میگردد که مؤمن از کار بیهوده [لغو] روی گردان و گریزان است. مؤمن، انسانی عاقل و حکیم است و هیچ عاقلی، کار بیهوده نمیکند و عمر گرانبهایش را به بیهودگی تلف نمینماید. لذا نه تنها عبادات فردی و جمعیاش، بلکه حتی استراحت و تفریح مؤمن نیز بیهودهکاری نمیباشد.
حال یک روز خود را محاسبه کنیم و ببینم که چند دقیقه یا حتی چند ساعت را به بیهودگی گذراندهایم؟ آیا سخن بیهودهای گفتهایم؟! چقدر بیهوده در فضای مجازی سِیر نمودهایم و ...؟ پس سعی کنیم که از همین لحظه، "مراقبه" داشته باشیم و از کار بیهوده رویگردان شویم.
درس سوم:
«وَالَّذِينَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَاعُونَ * وَالَّذِينَ هُمْ بِشَهَادَاتِهِمْ قَائِمُونَ * وَالَّذِينَ هُمْ عَلَى صَلَاتِهِمْ يُحَافِظُونَ * أُولَئِكَ فِي جَنَّاتٍ مُكْرَمُونَ *» (المعارج، 32 تا 35)
و آنان كه امانتها و پيمانهاى خود را رعايت مىكنند * و آنها كه با اداى شهادتشان قيام مىنمايند و بر آنها استوارند * و آنها كه بر نماز مواظبت دارند (که حفظ بماند) * آنها در بهشتها، بزرگوارانند.
●- رسیدن به مقامات و درجات والاتر [رشد، کمال و قرب الهی]، تلاش میخواهد؛ و مستلزم دقتها و مراقبتهایی میباشد که از جمله اهمّ آنها، "رعایت امانت و عهد" است، و سپس محافظت از نماز.
نماز صحیح، اول وقت، با توجه، اخلاص، خضوع و خشوع، یک سرمایهی عظیم است؛ اما هر سرمایهای، ضمن آن که میتواند سودزا باشد، در خطر نابودی و از دست رفتن نیز قرار دارد! لذا باید از این سرمایهی ارزشمند، که شناسنامهی مسلمانی، ستون دین، معراج مؤمن و بازدارنده از بدی و زشتی میباشد، محافظت نیز نمود.
یک جرقهی کوتاه، و یا یک شعلهی کوچک به اندازهی کبریت، ممکن است ساختمانی مرتفع، یا کارخانهای بزرگ، یا انباری وسیع را چنان به آتش بکشد که تماماً خاکستر شود! لذا گاه ممکن است که یک گناه، تمامی نمازها را بسوزاند و به باد دهد!
گناهان نیز جنبهی "نظری و عملی" دارند؛ گناهِ بزرگِ آن خوارجی که اهل نماز شب، تلاوت قرآن و حتی زهد و مجاهدت بودند، عدم معرفت و ایمان به "ولایت و امامت" بود که از "جهل و کبرشان"، نشأت میگرفت.
گاه، یک جملهی شرکآلود، یک ریختن آبروی مؤمن، یک تهمت ... و یا گناهی که ممکن است به نظر بزرگ نیاید، تمامی نمازها را به آتش میکشد! پس، مراقبت، مواظبت و محافظت لازم، "اخلاق" مؤمن میباشد.
درس چهارم:
«وَقَضَى رَبُّكَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا إِمَّا يَبْلُغَنَّ عِنْدَكَ الْكِبَرَ أَحَدُهُمَا أَوْ كِلَاهُمَا فَلَا تَقُلْ لَهُمَا أُفٍّ وَلَا تَنْهَرْهُمَا وَقُلْ لَهُمَا قَوْلًا كَرِيمًا» (الإسراء، 23)
و پروردگارت فرمان داده: جز او را نپرستيد! و به پدر و مادر نيكى كنيد! هر گاه يكى از آن دو، يا هر دوى آنها، نزد تو به سن پيرى رسند، كمترين اهانتى به آنها روا مدار! و بر آنها فرياد مزن! و گفتار لطيف و سنجيده و بزرگوارانه به آنها بگو!
●- احسان (نیکی) به پدر و مادر، در چهار آیه، پس از امر به توحید و دوری از شرک آمده است که حاکی از اهمیت والای این امر و نقش آن در رشد، کمال و سعادت دنیوی و اخروی خودمان میباشد.
خداوند سبحان، خود "محسن" است و محسنین را دوست میدارد «وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ»؛ پس کسی که میخواهد متخلق شود به "اخلاق الله"، باید سعی کند که مُحسن باشد و اعمال حسنه داشته باشد.
سرآغاز و ریشه این "حُسن"، نیکی به پدر و مادر است که خداوند حکیم، آنان را واسطهی خلقت و به دنیا آمدن ما نموده است؛ پس هر فیضی که به ما برسد، از مجرای آنان میباشد.
به طور قطع و یقین، کسی که به پدر و مادرش، که گوشت و خونش از آنان است، نیکی نکند، به خودش و به دیگران نیز نخواهد نمود. پس، نیکی به پدر و مادر، سرآغاز تمامی نیکیهاست.
نفرموده است که اگر پدر و مادر تو، مؤمن، خوب، خوشاخلاق، خدمتگزار و ... بودند، تو نیکی کن، این که وظیفهای در شکر است، بلکه در هر حال و حالتی بودند، نیکی کن و اگر از دنیا رفتهاند، با انجام واجباتی که از آنان قضا شده و خیراتهای مادی و معنوی، به آنها نیکی کن.
درس پنجم:
«وَمَا يَتَّبِعُ أَكْثَرُهُمْ إِلَّا ظَنًّا إِنَّ الظَّنَّ لَا يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئًا إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِمَا يَفْعَلُونَ» (یونس علیه علیه السلام، 36)
و بيشتر آنها، جز از گمان (و پندارهاى بىاساس)، پيروى نمىكنند؛ (در حالى كه) گمان، هرگز انسان را از حقّ بىنياز نمىسازد (و به حق نمىرساند)! به يقين، خداوند از آنچه انجام مىدهند، آگاه است!
●- خداوند متعال نفرموده که اصلاً "ظنّ و گمان" نداشته باشید، چرا که در بسیاری از موارد، "ظنّ و گمان"، مقدمه تفکر، تحقیق، بررسی، تعقل و شناخت و پیشرفت علمی میباشد، بلکه میفرماید: «از ظنّ و گمان، پیروی نکنید، چرا که "ظن، گمان، نظریه، فرضیه و ..."، تا به اثبات نرسد، ارزش پیروی و تبعیت ندارد.
با کمی دقت، روشن میشود که علت اصلی تمامی انحرافات، اختلافات، اعوجاجات فکری و ناهنجاریهای رفتاری، در زندگی فردی و اجتماعی و ابعاد نظری و عملی، و در مسائل خُرد یا کلان، فقط همین تبعیت از "ظنّ و گمان"، به جای تبعیت از "حق و علم" میباشد.
تمامی بتپرستیهای سنّتی و مدرن، مبتنی بر تبعیت از "ظنّ و گمان" است – زیربنای تمامی "ایسم"ها، چیزی جز "ظنّ و گمان" نیست – بیشتر جناحبندیهای قومی، قبیلهای، حزبی و سیاسی، بر اساس ظنّ و گمان ایجاد میشود – انتخابها و رأیهای غلط، همه ریشه در "ظنّ و گمان" دارد ... و خلاصه آن که بیشتر اختلافات شخصی، در میان خانواده، خویشان، دوستان و همکاران نیز ریشه در پیروی از "ظنّ و گمان" دارد.
بنابراین، "اخلاق" انسان عاقل و مؤمن اینگونه است که در مورد "ظنّ و گمانش"، تحقیق و بررسی میکند، نه این که بدون روشن شدن حقیقت مطلب، یا تثبیت عقلی و علمی، از آن تبعیت و پیروی نماید.
مشارکت و همافزایی – موضوع و نشانی لینک متن، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی.
موضوع:
سی درس اخلاق از قرآن مجید – بخش اول: جلسات 1 تا 5 / کوتاه و مفید، جهت آموزش به خود، خانواده، دوستان، شاگردان ... و منبعی برای دانشپژوهان و محققان
متن (نشانی لینک):
http://www.x-shobhe.com/quran/11074.html
کلمات کلیدی:
قرآن