ایکس – شبهه / پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات:
حتی در زبان فارسی نیز نباید واژگانی را که اشتراک لفظی دارند، به معنای مشابه انطباق داد؛ مانند واژه و نام «دست و پا» به عنوان اعضایی از بدن، و یا «دست رحمت، دست نوازش، بازوی قدرت ... یا پای ایستادگی و استقامت، یا ثبات قدم و ...».
دقت نماییم که انسان، برای مفاهیم غیر مادی نیز واژگانی به کار میبرد که در طبیعت و به ویژه در بدن خود آنها را شناخته است، مانند: «چشم بصیرت، پشتیبانی، قلب نورانی یا سیاه ...» و البته که قرآن کریم، با همین واژگان و الفاظی که بشر آنها را فهم میکند نازل شده است؛ منتهی هر واژهای، الزاماً به همان معنا و مفهوم مادی و طبیعیاش نمیباشد؛ چنان که واژۀ «عشق»، از «عَشَقه» گرفته شده که نام گیاهی پیچنده به دور گیاهی دیگر میباشد؛ ولی آن چه ما درک و قصد مینماییم، «شدت محبّت» میباشد.
واژۀ «آب» نیز از همین واژگان میباشد؛ معنای کلیاش «مایۀ حیات» میباشد، نه الزاماً این آبی که ما در طبیعت میشناسیم، هر چند که آن چه در مراتب پایینتر وجود و در طبیعت قرار دارد، نمایی از حقایق بزرگی میباشد که در مراتب بالاتر وجود دارد:
میر فندرسکی
چرخ با این اختران نغز و خوش زیباستی
صورتی در زیر دارد هرچه بر بالاستی
صورت زیرین اگر با نردبان معرفت
بر رود بالا همان با اصل خود یکتاستی
بنابراین، اگر چه در قرآن کریم تصریح شده که خلقت و حیاتبخشی هر جنبدهای از «آب» میباشد، اما هم خلقت مصادیق گوناگون مادی و غیر مادی دارد، هم جنبش و حرکت و هم آب؛ چنان که میفرماید: «در محشر، جهنمیها از بهشتیها، درخواست آبی میکنند که به آنها داده شده است» و یقیناً مقصود یک لیتر یا یک لیوان آب آشامیدنی نمیباشد، بلکه همان نتایج ایمان و عمل صالح که حیات میبخشد:
«وَنَادَى أَصْحَابُ النَّارِ أَصْحَابَ الْجَنَّةِ أَنْ أَفِيضُوا عَلَيْنَا مِنَ الْمَاءِ أَوْ مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ حَرَّمَهُمَا عَلَى الْكَافِرِينَ» (الأعراف، 50)
- و دوزخيان، بهشتيان را صدا مىزنند كه: «(محبّت كنيد) و مقدارى آب، يا از آنچه خدا به شما روزى داده، به ما ببخشيد!» آنها (در پاسخ) مىگويند: «خداوند اينها را بر كافران حرام كرده است!»
بنابراین، «آب» از بالا تا پایین، یک مفهوم دارد که همان «مایۀ حیات» میباشد، اما مصادیقش در هر امری، متفاوت میباشد.
آب و نقش آن در خلقت:
آبهای زمینی – در دستهای از آیات به آبهای اقیانوسها، دریاها، رودها و حتی چشمههایی که از دل سنگها میجوشد، اشاره شده است، (وَإِنَّ مِنَ الْحِجَارَةِ لَمَا يَتَفَجَّرُ مِنْهُ الأَنْهَارُ وَإِنَّ مِنْهَا لَمَا يَشَّقَّقُ فَيَخْرُجُ مِنْهُ الْمَاء - و همانا از برخى سنگها جويها روان شود و برخى از آنها بشكافد و آب از آن بيرون آيد... / البقره، 74)
آبهای آسمانی – در دستهی دیگری از آیات، به آبهای آسمانی (باران) تصریح شده است که سبب رویش گیاهان و حیات جانداران میگردد. آبهایی که به دنبال حرکت و شکلگیری ابرها با "باد" در نقاط متفاوت فرود میآیند؛ بنابراین، زمین (خاک) نیز با «آب» زنده میشود:
«أَوَلَمْ يَرَوْا أَنَّا نَسُوقُ الْمَاء إِلَى الْأَرْضِ الْجُرُزِ فَنُخْرِجُ بِهِ زَرْعًا تَأْكُلُ مِنْهُ أَنْعَامُهُمْ وَأَنفُسُهُمْ أَفَلَا يُبْصِرُونَ» (السجده، 27)
- آيا ننگريستهاند كه ما باران را به سوى زمينِ باير مىرانيم، و به وسيله آن كِشتهاى را برمىآوريم كه دامهايشان و خودشان از آن مىخورند؟ مگر نمىبينند؟
آبهای زنده کننده - حال توجه به آب، عمیقتر میشود.
*- در آیاتی میفرماید که "زمین مُرده" را با این آب زنده میکنم، نتیجه ظاهری این میشود که بارش باران سبب رویش گیاهان و خیزش حیات در زمین مرده میشود.
*- در آیهای میفرماید که «وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاء كُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ / الأنبیاء، 30» - در این آیه بحث از خلقت نیست، بلکه میفرماید: «حیات هر چیزی را از آب قرار دادیم» که ظاهرش به جانداران اختصاص دارد. از اینرو، دانشمندان برای یافتن موجود زنده در کرات دیگر، به دنبال آب میگردند، چون میدانند که "حیات" وابسته به آب است. اما معنای عامش این است که «حیات - حتی حیات معنوی»، از آب میباشد.
*- در آیات دیگری میفرماید که "شهرهای مُرده" را با آن آب زنده میکنم، [توضیح آن که تفاوت زمین با سرزمین این است که سرزمین به منطقه سکونت یک جمعیت اطلاق میگردد، مثل کشور، شهر، روستا و ...] - پس اینجا موضوع حیات اجتماعی بشر است، چرا که اگر منظور فقط آشامیدنی باشد، شهری که به خاطر خشکسالی و بیآبی بمیرد و دیگر سکونتی در آن نباشد، با بارش باران مجدداً زنده نمیشود؛ مگر آن که دوباره عدهای پس از مهاجرت، به آن شهر برگردند و آن را آباد نمایند:
«وَالَّذِي نَزَّلَ مِنَ السَّمَاء مَاء بِقَدَرٍ فَأَنشَرْنَا بِهِ بَلْدَةً مَّيْتًا كَذَلِكَ تُخْرَجُونَ» (الزّخرف، 11)
- و همان خدايى كه آب را به اندازه از آسمان نازل كرد، پس به وسيله آن آب، سرزمينى (محل سکونتی) مرده را زنده كرديم، شما هم همين طور سر از خاك در مىآوريد.
... و نکته قابل توجه آن که خداوند متعال در این آیات، هواشناسی یا زیست تعلیم نداده است، بلکه در تمامی آنها توجه و تذکر به قیامت و حیات مجدد پس از مرگ (حشر) میدهد.
آب عرشی و محک امتحان – در آیهی دیگری تصریح دارد که عرش خود را روی آب قرار داده و آن هم برای آن که معلوم شود، هر کس چگونه است؟ و مجدداً به نهایت کار که قیامت است منتج میگردد. پس در اینجا نیز معلوم است که منظور از "آب"، همان آب مادی که سبب رویش گیاهان میشود نمیباشد؛ مقصود این نیست که عرش الهی، روی اقیانوسی بسیار بزرگ قرار گرفته است.
«وَهُوَ الَّذِي خَلَق السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ وَكَانَ عَرْشُهُ عَلَى الْمَاء لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً وَلَئِن قُلْتَ إِنَّكُم مَّبْعُوثُونَ مِن بَعْدِ الْمَوْتِ لَيَقُولَنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ إِنْ هَـذَا إِلاَّ سِحْرٌ مُّبِينٌ» (هود، 7)
- و اوست كسى كه آسمانها و زمين را در شش هنگام آفريد و عرش او بر آب بود، تا شما را بيازمايد كه كداميك نيكوكارتريد. و اگر بگويى: «شما پس از مرگ برانگيخته خواهيد شد» قطعاً كسانى كه كافر شدهاند خواهند گفت: «اين [ادّعا] جز سحرى آشكار نيست.»
از خود بپرسیم: «قرار گرفتن عرش روی آب، چه ربطی با چگونگی ایمان و عمل بندگان دارد؟! پس باید معنای «عرش» و مقصود از «آب - مایۀ حیات» در این آیه را بدانیم.
آبی که سبب تطهیر، ثبات قدم و ارتباط قلبی مؤمنین میشود - در یک آیه قبل، سخن از «اطمینان قلبی» به واسطه نصرت الهی دارد. در این آیه میفرماید:
«إِذْ يُغَشِّيكُمُ النُّعَاسَ أَمَنَةً مِّنْهُ وَيُنَزِّلُ عَلَيْكُم مِّن السَّمَاء مَاء لِّيُطَهِّرَكُم بِهِ وَيُذْهِبَ عَنكُمْ رِجْزَ الشَّيْطَانِ وَلِيَرْبِطَ عَلَى قُلُوبِكُمْ وَيُثَبِّتَ بِهِ الأَقْدَامَ» (الأنفال، 11)
- [به ياد آوريد] هنگامى را كه [خدا] خوابِ سبك آرامشبخشى كه از جانب او بود بر شما مسلّط ساخت، و از آسمان بارانى بر شما فرو ريزانيد تا شما را با آن پاك گرداند، و وسوسه شيطان را از شما بزدايد و دلهايتان را محكم (مرتبط) سازد و گامهايتان را بدان استوار دارد.
حال اگر کسی بگوید که من دوست دارم از این آیه فقط ظاهرش را قبول کنم، ایرادی بر او نیست، اما اگر فکر کند که آن چگونه آبی است که سبب تطهیر، دور کردن رجز (پلیدیهای) شیطانی، ارتباط قلوب و ثبات قدم میگردد؟ به ناچار به سراغ معارف دیگری میرود و ابوابی به رویش باز میشود.
آبی روشن و آشکار، که ناگهان در زمین فرو رفته و غایب میشود و ظهورش به دست خداست – در آیه قبلی، بحث از ایمان، توکل، هدایت و متقابلاً گمراهی و هلاکت است و در این آیه میفرماید:
«قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ مَاؤُكُمْ غَوْرًا فَمَن يَأْتِيكُم بِمَاء مَّعِينٍ» (المُلک، 30)
- بگو اگر آبى كه [حیات شما به آن است] فرو برود، چه كسى است كه آبى گوارا برايتان بياورد؟
اگر چه «مَّعِينٍ» به گوارا ترجمه شده است، اما معنای اصلی کلمه این است که روشن باشد، عینیت داشته باشد، یعنی واقعیت خارجی داشته باشد و در ضمن سبب حیات گردد.
در آیه فوق، اذهان را به نکتهی توجه میدهد. اولاً میفرماید: این حادثه در یک لحظه اتفاق میافتد، صبح میکنید (أَصْبَحَ)، ناگهان متوجه میشوید که آب نیست - ثانیاً میفرماید: «مَاؤُكُمْ»، یعنی آبی که برای شما بود، مال شما بود، در اختیار شما بود – ثالثاً بحث از بخار شدن، از بین رفتن یا فرو رفتن در زمین و یا نهایت رسیدن به سفرههای زیر زمینی، یا هضم شدن توسط گیاهان ندارد، بلکه فقط میفرماید: «غَوْرًا – فرو رود» - رابعاً تصریح دارد که بازگرداندن آن آب به صورت روشن و قابل رؤیت و (مّعین - آشکار)، امکان دارد، اما اراده، اختیار و توانش دست خداست. پس آبی نیست که به زمین فرود رفته باشد و با حفر چاه یا قنات بتوان دوباره آن را بیرون آورد؛ بلکه «آب حیات» است؛ انسان مرده و قلب مرده را زنده میکند. یعنی: «امام زمان، حضرت مهدی علیه السلام و عجّ الله تعالی فرجه الشریف»!
●- بنابر این، هم تصریح نمود که خلقت انسان از آب است، چنان که تصریح نموده که از خاک است، اما از «گِل»، یعنی خاکی که با آب آمیخته شده است - هم تصریح نموده که با «آب» به این موجود خاکی، حیات میبخشد - و هم تصریح دارد که با «آب» آدمیان را تزکیه و تطهیر مینماید و به آنها ثبات قدم و ارتباطات سالم و سازنده میبخشد.
مشارکت و همافزایی - پرسش و نشانی پیوند پاسخ، جهت ارسال و انتشار توسط شما؛ متشکریم.
پرسش:
در قرآن کریم بارها ذکر شده که همه جانداران از آب آفریدیم، پس چطور انسان از خاک آفریده شده است؟! لطفاً مقولۀ «آب» در آیات را توضیح دهید.
پاسخ (نشانی پیوند):
https://www.x-shobhe.com/quran/12331.html
کلمات کلیدی:
قرآن