چرا امام علی علیه السلام، در خطبه 80 نهج البلاغه گفته است: «اى مردم، زنان از نظر ايمان و ارث و عقل ناقصند» آیا این توهین به زن نیست؟!
پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس - شبهه):
امیرالمؤمنین علیه السلام، توصیفات دیگری هم دربارۀ زنان نمودهاند، از جمله:
«إنَّ المَرأَةَ ریحانَةٌ وَ لَیسَتْ بِقَهرَمانَةٍ، فَدارِها علی كُلِّ حالٍ وَ أَحسِنِ الصُّحَبَةَ لَها لِیَصفُو عَیشُكَ»
- همانا زن ریحانه (گُل) است و نه یک قهرمان، هميشه و در تمامی احوال، با او نیکو سخن بگو و رفتار کن، تا زندگيتان با آرامش و صفا بگذرد.
توضیح: واژه «قهرمان» ریشه در زبان فارسی داشته و به معنای پیشکار، کارپرداز، خدمتکار، خادم و مسئول خرید و رتق و فتق امور منزل میباشد.
●- از آنجا که جملۀ مورد بحث، منسوب به مولای متقیان و باب علم نبی و مخزن علم الله میباشد، باید از چند و چون آن سؤال شود، نه این که زود به موضوع از جنبۀ احساسی و شعاری نگاه شود و پرسیده شود: «آیا اهانت نیست؟!» خیر، اهانت نیست.
بیتردید امیرالمؤمنین علیه السلام، پس از پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله، بیش از هر انسان، دانشمند و قرآن شناس دیگری، به آیات کریمه علم و ایمان داشتهاند و هیچگاه خلاف آن، سخنی نفرمودهاند.
1- در قرآن کریم تصریح شده که زنان و مردان، به لحاظ گوهر وجود انسانی و عقل شناختی که سبب معرفت و ایمان به توحید و معاد میشود و به عبادت و بندگی خالص حکم میکند و به سوی بهشت میکشاند، برابرند. چنان که در آیاتی زن و مرد را با هم نام آورد تا تأکیدی بر این برابری باشد و شائبۀ نادرست تفاوت زن و مرد در صفات کمالیۀ انسانی، از بین برود؛ مانند:
«إِنَّ الْمُسْلِمِينَ وَالْمُسْلِمَاتِ وَالْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَالْقَانِتِينَ وَالْقَانِتَاتِ وَالصَّادِقِينَ وَالصَّادِقَاتِ وَالصَّابِرِينَ وَالصَّابِرَاتِ وَالْخَاشِعِينَ وَالْخَاشِعَاتِ وَالْمُتَصَدِّقِينَ وَالْمُتَصَدِّقَاتِ وَالصَّائِمِينَ وَالصَّائِمَاتِ وَالْحَافِظِينَ فُرُوجَهُمْ وَالْحَافِظَاتِ وَالذَّاكِرِينَ اللَّهَ كَثِيرًا وَالذَّاكِرَاتِ أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ مَغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِيمًا» (الأحزاب، 35)
- مردان مسلمان و زنان مسلمان، مردان با ايمان و زنان با ايمان، مردان مطيع فرمان خدا و زناني كه از فرمان خدا اطاعت ميكنند، مردان راستگو و زنان راستگو، مردان صابر و شكيبا و زنان صابر و شكيبا، مردان با خشوع و زنان با خشوع، مردان انفاقگر و زنان انفاق كننده، مردان روزه دار و زنانی كه روزه میدارند، مردانی كه دامان خود را از آلودگی به بیعفتی حفظ میكنند و زنانیكه پاكدامنند، و مردانی كه بسيار به ياد خدا هستند و زنانی كه بسيار ياد خدا میكنند، خداوند برای همه آنها مغفرت و پاداش عظيمی فراهم ساخته است.
خداوند سبحان، دو زن مؤمنه را مثال و الگوی تمامی مؤمنان [اعم از زن یا مرد] قرار دارد و فرمود: «وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذِينَ آمَنُوا ... - خداوند مثالی (نمونهای) برای تمام مؤمنان آورده ...» (التحریم، 11 و 12)؛ یکی از این دو زن نمونه و الگو، جناب آسیه همسر فرعون بود و دیگری حضرت مریم علیها السلام.
2- گفتار و رفتار پیامبر اکرم و امیرالمؤمنین علیهما السلام، نسبت به زنان بزرگی چون حضرات خدیجه کبری، فاطمة الزهراء و زینب کبری علیهم السلام چگونه بود؟ چرا به ویژه در فضای مجازی، به این توصیفات عالی اشاره نمیشود و فقط «چرا فرموده زن ناقص العقل است» فرافکنی میشود؟!
3- میگویند: «این بانوان استثنا بودهاند» و میگوییم: «بالاخره زن و الگو برای همه بودهاند، چنان که تمامی مردان نیز الگو نیستند، بلکه فقط انسانهای کامل الگو میباشند؛ و میپرسیم: سفارشات ایشان در مورد سایر زنان در مقام مادری، همسری و فرزندی چه بوده است؟! آیا این مقامات و درجات را نسبت به «ناقص العقل و ناقص الایمان» گفتهاند؟!
4- همه میدانند که این جملات حضرت، پس از جنگ جمل به فرماندهی عایشه بیان شده است؛ جنگی که سبب کشته شدن هزاران نفر از مسلمانان گردید و در واقع تعریضی به مواضع و رفتار عایشه، در مقابله با ولایت، امامت، وصایت و امیرالمؤمنین علیه السلام میباشد و البته تذکری است به همگان، تا دیگر چنین فجایعی رخ ندهد!
5- صرف نظر از این موارد، باید دقت داشت که «عقل» در هر جمله یا گزارهای به چه معناست و به کدام «عقل» اشاره شده است؟ آیا «عقل نظری» یا «عقل عملی» یا «عقل معاش» که بسیار با هم متفاوتند؛ و نیز توجه شود که «ایمان» یعنی چه و به کدام ایمان اشاره شده است؟ ایمان قلبی و یا ایمان به معنای عمل؟! که زنان به تناسب مردان، معذوریتهایی در عمل به ایمان و یا «ایمان عملی» دارند.
6- به معنی «نقص» نیز باید توجه نمود که آیا مقصود به طور کلی ناقص العقل و ناقص الایمان بودن است، و یا در مقایسه با مرد، به معنای «کمتری» میباشد؟! مثل این که بگویند: علم یا ثروت آقای الف، از آقای ب بیشتر و یا کمتر است. پس «نقص» در این جمله، به معنای کمتری، در یک مقایسه با مرد میباشد.
●- خداوند علیم و حکیم، هر موجودی را متناسب با حکمت و نقش وجودیاش در کارگاه آفرینش آفریده است و به هر کدام تواناییها و استعدادهای لازم برای ایفای نقشش را داده است و به تناسب این دادهها تکلیف نموده است: «لَا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا مَا آتَاهَا - خداوند کسی را بیش از آن چه به او داده، مکلف نمیکند» (الطلاق، 7)
7- ساختار جسمی و شاکلۀ روحی زن و مرد، برای مهمترین نقش و وظیفه، یعنی تشکیل خانواده، تربیت فرزندان و بالتبع تشکیل جامعۀ سالم و رو به رشد میباشد.
نقش مرد در این ساختار، مدیریت - انجام کارهای سخت و طاقتفرسای بدنی، مانند کارهای دشوار و حتی جنگ - زیرکی و بصیرت در توجه و نیز برنامهریزی (سیاستگذاری) - و حسابگری میباشد که همه مستلزم برخورداری از «عقل سلیم، عقل معاش و عقل حسابگر» میباشند. پس «قوۀ عاقله» در مرد، نمود بیشتری دارد، نه این که هر مردی الزاماً عاقلتر از تمامی زنان میباشد.
نقش زن در کارگاه هستی که خانواده بنیان آن را تشکیل میدهد، مستلزم برخورداری از مهر، محبّت، مودّت، لطافت، صبر جهت همراهی و تسکین، شور احساسات قلبی، ایجاد و تقویت انگیزه و روحیۀ مقاومت و ... میباشد؛ پس عواطف در زن، نمود و بروز بیشتری دارد، نه این که الزاماً هر زنی در عواطف عالی انسانی، برتر از تمامی مردان میباشد.
●- بنابراین، میتوان گفت: «مردان در عاطفه، ناقصتر از زنان میباشند»، یعنی بروز و ظهور عاطفه در آنان کمتر است؛ کارهای عملی، هدفگذاری، سیاستگذاری، برنامهریزی، مدیریت، بصیرت در دوست و دشمن شناسی یا به تعبیری تشخیص منفعت و ضرر، قضاوت، جنگ در عرصههای گوناگون و ... که بیشتر بر عهدۀ مردان است، مستلزم ظهور و بروز بیشتر عقل نسبت به عاطفه میباشد.
از اینرو، غلبۀ عقل بر عاطفه در مردان بیشتر است و غلبۀ عاطفه بر عقل، در زنان بیشتر میباشد و هر کدام نسبت به دیگری، نقصی (کمتری) دارند و این نه اهانت به مرد است و نه اهانت به زن، بلکه بیان چگونگیهای آنان میباشد.
●- فرهنگ غرب، برای سوء استفادۀ بیشتر از زنان، در کار با حقوق کمتر، اخذ رأی بیشتر با تحریک احساسات و عواطف به جای استدلالهای عقلی و نیز بهرۀ بیشتر و همگانی و رایگان از بدن، زیباییها و جاذبههای جنسی زنان، شعار «تساوی مرد و زن و تساوی حقوق سر داد و البته تشابه حقوق را جایگزین تساوی حقوق نمود» و در واقع زنان را فریب داد تا با اختیار، میل و رغبت خود تسلیم مردان سودجو شوند!
اما، بر هیچکس پوشیده نیست که اگر چه زن و مرد، در گوهر شریف انسانی برابرند، اما در خلقت، اندام و قوای بدنی، روحیه، عواطف، غلبۀ عقل بر عاطفه و یا غلبۀ عاطفه بر عقل و ... به هیچ وجهی یکسان و مساوی نمیباشند و قوای بیشتر هر کدام، متناسب با نقش اصلی آنان در کارگاه هستی و حیات انسانی و تشکیل خانواده و ساختار جامعه میباشد.
از اینرو، نه بیان برتری هر کدام نسبت به دیگری، مایۀ افتخار است و نه بیان نقص (کمتری) هر کدام نسبت به دیگری، موجب شرم و اهانت میباشد.
مشارکت و همافزایی - پرسش و نشانی پیوند پاسخ، جهت ارسال و انتشار؛ متشکریم.
پرسش:
چرا امام علی علیه السلام در خطبه 80 نهج البلاغه گفته است: «اى مردم، زنان از نظر ايمان و ارث و عقل ناقصند» آیا این توهین به زن نیست؟
پاسخ (نشانی پیوند):
https://www.x-shobhe.com/quran/12619.html
- تعداد بازدید : 822
- 5 خرداد 1402
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: قرآن
نظرات کاربران
در مورد فرمايش حضرت علي در مورد اينكه" زنان از نظر ايمان و ارث و عقل ناقصند" اشكالي در پاسخ شما ديده مي شود زيرا همانگونه كه در توضيحات بيان كرديد ، اين نقصان در مورد همه زنان نسبت به همه مردان صدق نمي كند. شكي نيست كه بعضي از زنان در اين موارد نسبت به بعضي از مردان ناقصند، ولي در جمله منتسب به حضرت علي آمده أست زنان از نظر ايمان و ارث و عقل ناقصند يعني همه زنان نسبت به همه مردان در اين موارد ناقصند. بنابراين اگر ميتوانيد دليل اينكه همه زنان نسبت به همه مردان در اين موارد ناقصند را توضيح دهيد و گرنه تلاشي براي سرهم بندي كردن آن نكنيد. در ثاني چه دليلي وجود دارد كه مطالبي از نهج البلاغه تحريف نشده باشد، در مورد قرآن مطمئن هستيم كه تحريفي صورت نگرفته ولي احتمال تحريف نهج البلاغه ممكن است.
سایت - اگر به پاسخ دقت نموده باشید، هم راجع به موضوعیت خاص (جنگ جمل و عایشه) توضیح داده شد و هم راجع به عقل که تفاوت است بین عقل شناختی و عقل و معاش، و هم راجع به معنای «نقص» که «کمتری» میباشد، هم راجع به غلبۀ عواطف بر عقل و هم راجع به کلیت و عمومیت نداشتن و ذکر مثال ها... . لذا لطفاً دوباره بخوانید.