ایکس – شبهه / پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات: «اگر واقعاً اتفاق افتاده بود» یعنی چه؟ تردید در شق المقر است یا تردید در صحت قرآن کریم؟
پاسخ: خیر، اصلاً لزوم و ضرورت نداشت که همگان ببینند. مگر معجزاتی چون سالم بیرون آمدن حضرت ابراهیم از آتش، کشتی نوح، عصای موسی (ع) و یا ید بیضای حضرت عیسی (ع) را همگان را دیدهاند؟ چه کسی دید که حضرت مریم علیهاالسلام، بدون ازدواج و نزدیکی با مردی باردار شد؟
الف – دو نوع نگاه داریم، یکی با چشم مادی و یکی با دیده تعقل و بصیرت و دیدهی دل که اگر حجابهایش کنار رود، حقایق را میبیند. صورت ظاهری این قبیل معجزات انبیای الهی صلوات الله علیهم اجمعین، برای کسانی بود که اطراف ایشان بودند و با چشم سر دیدند. اما آن معجزهای که همگان باید ببینند، حجت، بینه، استدلال و عقلانیت است که معجزه بودن حوادث مادی نیز به آن استدلال میشود، وگرنه کسی که عقل نداشت و ندارد، یا میگوید: دروغ است، یا میگوید: سحر است. هم چنین است دیده دل. یزید و یزیدیان و سایر ناقلین، فقط کشت و کشتار ظالمانه و اسارت دیدند، اما حضرت زینب علیهاالسلام فرمود: «ما رَأیتُ اِلاّ جَمیلاً». عشق افراد نسبت به خدا، به حقایق و حتی نسبت به یک دیگر را چه کسی دیده است؟ و آیا دلیلش فقط قصههای لیلی و مجنون – شیرین و فرهاد و یا رومئو و ژولیت یا هملت است؟
ب – معجزه پیامبر اسلام صلوات الله علیه و آله که باید در دسترس همگان باشد و ببینند و با عقل به حجّیت آن پیببرند، قرآن کریم است که در اختیار همگان قرار دارد و پیامبر درونی (عقل) به وحیانیت و حقانیت آن گواه میدهد.
ج – اعتبار سایر معجزات نیز به تأیید «وحی» است، نه دیدن با چشم و یا تأیید مورخین مصری، یونانی، ایرانی و ... .
اگر قبول کردیم که حضرات انبیا علیهم السلام چه معجزاتی داشتند، به این خاطر است که در کلام وحی تأیید شده است و نه چون در کتب مورخین یونانی و مصری ثبت شده است. آنها نیز اگر کتابی بنویسند و وقایع تاریخی در خصوص انبیا را ثبت کنند، هر مقدارش که مؤید وحی و یا کلام معصوم (ع) است پذیرفته میشود، نه این که کلام وحی و یا معصوم (ع)، به نوشتارهای آنان ارجاع و انطباق داده شود.
د – حتی اگر در کتب آسمانی، مطلبی مغایر عقل مسطور شده باشد، مورد پذیرش نخواهد بود و حمل بر تحریف میشود. چنان چه اگر در کتب آسمانی فعلی بخوانیم که خدا از آسمان به زمین آمد و چون جایی را بلد نبود راه را گم کرد، خانه مؤمنین را نمیشناخت، فلسطین را برای اقامت ابدی خود برگزید، صاحب فرزند شد، به صلیب کشیده شد و ...، نمیپذیریم. چرا؟ پاسخ: به حکم نبی درونی (عقل). از این رو پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله نیز فرمودند: حتی اگر از من حدیثی برای شما نقل شد که با وحی یا عقل مغایرت داشت، به سینه دیوار بزنید و نپذیرید.
ﻫ – پس اگر وحیانیت و حجیت قرآن کریم به عقل ثابت نگردیده، باید تحقیق را از جای دیگری شروع کنیم و نه از «شق القمر» یا احکام یا سایر جزئیات؛ اما اگر ثابت گردیده است، آن وقت گزارهها و اخبار آن نیز مورد قبول واقع میشود، هر چند که با چشم ندیده باشیم.
و – کتب تاریخی، اعم از یونان یا ایران باستان و یا کتب معاصر، بر چه اساسی نوشته میشود؟ آیا همه مورخین در مکان و زمان وقوع همه حوادث حضور داشتند؟ یا بر اساس اقوال، تواتر و گاه استناد و مدارک یا آثار بر جای مانده نوشته میشود؟ حال از آتش برافروخته شده برای حضرت ابراهیم، یا عصای موسی در قصر فرعون، یا کور شفا گرفته و بینا شده به دست حضرت عیسی علیهم السلام، چه اثری به جز نقل باقی مانده است؟ پس اگر قرار باشد که به نقل اعبتار بخشیده و اعتماد کنیم، کدام نقل حجیت دارد و باید ملاک قرار گیرد؟
ز – از مصادیق «ایمان به غیب» که در قرآن از صفات متقین شمرده شده همین است. ما برخی از چیزها و یا حوادث را با چشم سر و برخی را با چشم عقل و دل میبینیم. آن چه را با چشم سر میبینیم نیز قابل اعتماد نیست، مگر آن که با عقل تأیید شود. این همان ایمان به غیب است. یعنی ایمان آوردن به چیزی که با چشم نمیبینیم، اما عقل به وجودش گواهی میدهد.
پس اگر قرآن کریم به حکم عقل مورد قبول واقع شد، همه اخبارش نیز مورد قبول است، چه در مورد قیامتی باشد که ندیدیم، چه حوادث زمان خلقت حضرت آدم (ع) که ندیدیم، چه معجزات سایر انبیا (ع) که ندیدیم و چه شق القمر که ما ندیدیم.
کلمات کلیدی:
قرآن