ایکس – شبهه / پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات: متن و ترجمه آیه به شرح ذیل است:
« هُوَ الَّذِيَ أَنزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُّحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِينَ في قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاء الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاء تَأْوِيلِهِ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلاَّ اللّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا وَمَا يَذَّكَّرُ إِلاَّ أُوْلُواْ الألْبَابِ » (آلعمران، 7)
ترجمه: اوست كسى كه اين كتاب [قرآن] را بر تو فرو فرستاد. پارهاى از آن، آيات محكم [صريح و روشن] است. آنها اساس كتابند و [پارهاى] ديگر متشابهاتند [كه تأويلپذيرند]. اما كسانى كه در دلهايشان انحراف است براى فتنهجويى و طلب تأويل آن [به دلخواه خود،] از متشابه آن پيروى مىكنند، با آنكه تأويلش را جز خدا و ريشهداران در دانش كسى نمىداند. [آنان كه] مىگويند: «ما بدان ايمان آورديم، همه [چه محكم و چه متشابه] از جانب پروردگار ماست»، و جز خردمندان كسى متذكر نمىشود.
پاسخ:
الف - این شخص مدعی، با این لحن کلام، سؤال یا شبهه یا نظریه دارد، یا دعوا دارد و مثل وهابیها دُگم است و سریعاً نسبت به همه حکم کافر و مشرک میدهد؟
همین قدر که خود او به این آیه استناد میکند و نتیجهای هر چند غلط میگیرد، خودش نوعی تفسیر است. آیا او اصلاً میداند که ترجمه (معنا کردن به زبان دیگر) یعنی چه؟ تفسیر یعنی چه؟ تأویل یعنی چه؟ و چه تفاوتی با هم دارند؟
تفسیر: "تفسیر" در لغت به معنای شرح، بیان، توضیح و تبیین، اظهار معنا، و به تعبیری دیگر به معنای برگرفتن نقاب از چهره و كنار زدن پردهها و روشن كردن عبارات و جملهها میباشد. ( مفردات الفاظ قرآن، راغب اصفهانی،ص 394، دارالكتب العربی،بیروت)
تأویل: "تأویل" از ماده "أوْل" و به معنای رجوع و بازگشت دادن چیزی است. (مفردات الفاظ قرآن،راغب، ص 27) - «تأویل در عرف قرآن، بیان حقیقتی را میگویند كه امری از امور و معنایی از معانی از قبیل احكام و یا معارف و یا قصص و... به آن حقیقت تكیه دارند. (المیزان فی تفسیر القرآن، علامه طباطبایی، ج 3، ص 46، 47 و 49)
ب – نه فقط علم تأویل نزد خداوند علیم و حکیم است، بلکه همه علوم فقط نزد اوست، رزاق، مالک، مدبر، حفیظ، ولیّ و ... (اسمای کمالیه) نیز فقط خود اوست، اما نفرمود که به هیچ کس، هیچ موهبتی ندادم و هیچ کمالی عطا نمیکنم.
علم به طور کلّی نزد علیم است، چه علم غیب باشد و چه آن مقداری که برای ما مشهود میشود؛ اما نه تنها نفرمود از علم غیب و شهود به کسی نمیدهم، بلکه فرمود: علوم همه اسما و حتی آن چه ملائک نمیدانستند را به آدم تعلیم دادم « وَعَلَّمَ آدَمَ الأَسْمَاء كُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلاَئِكَة ... / البقره 31» یعنی علوم غیب و شهود؛ و نیز فرمود: «عَلَّمَ الْإِنسَانَ مَا لَمْ يَعْلَمْ / العلق 5».
ج – علمِ تفسیر نیز نزد اوست، علم تأویل هم نزد اوست، اما نفرمود که به هیچ کس نمیدهم. اگر علوم قرآنی را ندهد که اصلاً هدایتی صورت نمیگیرد و هر کسی مثل این مدعی، ضمن رد هر گونه نیاز به تفسیر و تأویل، خودش تفسیر و تأویل به رأی میکند. خیر. بلکه علم تأویل نزد خداست و به راسخون فی العلم داده است.
*- در سوره کهف، میخوانیم که آن عبد صالح (حضرت خضر علیهالسلام)، به آن پیامبر اولی العزم (حضرت موسی علیه السلام) فرمود: حال بیا تا از «تأویل» آن چه بر آن استقامت نداشتی برایت بگویم، یعنی این علم به او داده شده بود و توسط وی نیز به حضرت موسی علیه السلام داده شد و به واسطه این آیات، به سایرین داده شد:
« قَالَ هَذَا فِرَاقُ بَيْنِي وَبَيْنِكَ سَأُنَبِّئُكَ بِتَأْوِيلِ مَا لَمْ تَسْتَطِع عَّلَيْهِ صَبْرًا » (الکهف، 78)
ترجمه: گفت: اين [زمان] جدايى ميان من و توست. هم اينك تو را از تأویل (باطن، علل غایی، حکمتها و مصالح) آنچه كه نتوانستى بر آن صبر كنى خبردار مىكنم.
*- لابد اگر این آقا آنجا بود، به حضرت خضر علیه السلام [العیاذ بالله]، تهمت کفر میزد!
د – در آیه مورد بحث میفرماید: « وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلاَّ اللّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ - با آنكه تأويلش را جز خدا و ريشهداران در دانش كسى نمىداند»؛ و این معترض مدعی، که یا اصلاً عربی و ترجمه و قواعد را نمیداند و یا با غرض (چنان چه در متن سؤال آمده بود)، میگوید: »خیر، گفته است راسخون فی العلم فقط میگویند ما به آن چه خدا نازل کرده ایمان داریم و این ربطی به برخورداری آنها از علم تأویل [باذن الله] ندارد!» یعنی یک جمله را از وسط قیچی کرده و نصف آن را همانطور که دلش میخواهد ترجمه و تفسیر به رأی کرده است! شاید به همین خاطر خداوند متعال تأکید مینماید که هر کسی متذکر معنا و مفهوم این آیه کریمه نمیشود و زیر بار نمیرود « وَمَا يَذَّكَّرُ إِلاَّ أُوْلُواْ الألْبَابِ »، بلکه صاحبان فکر و اندیشه و علم میفهمند که تأویل آیات کار هر کسی نیست، تأویل را خدا میداند و راسخون فی العلم نیز به تعلیم خدا میدانند.
و البته در همین آیه تصریح و تأکید مینماید که اهل فتنه و آنان که در قلبشان غرض و مرض است، این متشابهات را هر گونه که دلشان بخواهد ترجمه، تفسیر و تأویل میکنند تا ایجاد فتنه کنند « فَأَمَّا الَّذِينَ في قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاء الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاء تَأْوِيلِهِ ».
کلمات کلیدی:
قرآن سوره آل عمران