در چند حدیث و سخنرانی از "حبط اعمال" شنیدهام. لطفا بفرمایید کدام اعمال باعث تباهی اعمال نیک انسان میشوند و کدام باعث از بین رفتن گناهان میشوند؟
ایکس – شبهه / پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات: ایمان، اخلاص، استغفار و توبه (بازگشت از گناه به سوی خدا)، همه سبب از بین رفتن گناهان میشوند.
اما "خبط" به معنای «باطل و تباه» شدن است و وقتی گفته میشود «حبط اعمال»، مقصود باطل شدن کارهای خوب میباشد.
یک لجنزار را نمیگویند که اگر چنین و چنان کنی، اینجا لجنزار میشود، چون هست – اما اگر آبی در برکهای محدود و ساکن بماند، میگویند: اگر چنین و چنان کنید، این آب صاف و شفاف و تمیز، لجنزار میشود. یا میگویند: اگر راههای ورودی آب به این دریاچه را با سدهای غیر اصولی ببندید و یا مصرف بیرویه کنید، خشک میشود.
پس «حبط عمل یا اعمال»، یعنی آن داراییها و عملکردهای خوبش که امید بهرهوری از آنها را دارد، برایش نتیجه نمیدهد.
در مثال برای تفهیم "حبط اعمال"، با توجه به معنی "حبط" گفته شده: مثل کسی است که در بیابانی افتاده و در حال تلف شدن از گرسنگی است، از دور گوسفند فربهی میبیند و خوشحال میشود که به او رسیده و تناول خواهد کرد و نجات پیدا میکند؛ اما وقتی میرسد، میبیند که آن لاشهای باد کرده و متعفن است و نمیتواند از آن بخورد.
الف – گاهی سبب «حبط اعمال»، شخص فاعل و نگاه و اهداف یا نیتش است. مثل این که کسی برای ریا نماز بخواند و یا برای مشهور شدن بین مردم، کار خوبی بکند و یا حرف خوبی بزند. خود مردم میگویند: این کارها و این حرفهایش برای فریب و مثلاً رأی گرفتن است.
ب – گاهی سبب «حبط اعمال»، اعمال دیگری است که آن را باطل میکند. مثل کسی که یک خانهی بسیار زیبا بسازد، بعد با شعلهی اندک یک کبریت، همه را به آتش بکشد، یا با یک خیانت، همه وفاداریهای خود را نابود کند و ... .
پس نمیتوان فقط چند عمل را برشمرد و گفت: اینها سبب خبط اعمال میگردند. بلکه هر نیتی و هر کاری، میتواند اعمال خوب انسان را تباه کند.
مثالهای قرآنی:
خداوند متعال در چندین آیه از قرآن کریم، به «حبط اعمال» تصریح نموده است که به برخی از آنها اشاره میشود:
«إِنَّ الَّذِينَ يَكْفُرُونَ بِآيَاتِ اللّهِ وَيَقْتُلُونَ النَّبِيِّينَ بِغَيْرِ حَقٍّ وَيَقْتُلُونَ الِّذِينَ يَأْمُرُونَ بِالْقِسْطِ مِنَ النَّاسِ فَبَشِّرْهُم بِعَذَابٍ أَلِيمٍ * أُولَـئِكَ الَّذِينَ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فِي الدُّنْيَا وَالآخِرَةِ وَمَا لَهُم مِّن نَّاصِرِينَ» (آلعمران، 21 و 22)
ترجمه: همانا كسانى كه به آيات خدا كفر مىورزند و پيامبران را به ناحق مىكشند و از مردم كسانى را كه امر به قسط و عدل مىكنند به قتل مىرسانند، آنها را به عذابى دردناك بشارت ده * آنها كسانىاند كه عملهاى (خير) آنها در دنيا و آخرت تباه و باطل شده (كارهاى خيرشان آثار نيك دنيوى و پاداش اخروى ندارد). و آنها را هيچ ياورى (شفاعت كنندهاى در آخرت) نخواهد بود.
*** - در آیات فوق، به چند عامل برای حبط اعمال تصریح شده است: اولین آنها "کفر" است، یعنی همان عامل اعتقادی – سپس تقل انبیای الهی (چه ترور فیزیکی و چه شخصیتی) – سپس قتل مردمانی که برای قسط و عدل قیام کردهاند.
«وَالَّذِينَ كَذَّبُواْ بِآيَاتِنَا وَلِقَاء الآخِرَةِ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ هَلْ يُجْزَوْنَ إِلاَّ مَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ» (الأعراف، 147)
ترجمه: و كسانى كه آيات و نشانههاى ما و ديدار (عالم) آخرت را تكذيب كنند، عملهاى (خير) آنها حبط و باطل خواهد شد آيا آنان جز آنچه عمل مى كردند جزا داده مىشوند؟
*** - در آیه فوق نیز اعتقادات باطل، سبب حبط اعمال خوب معرفی شده است. تکذیب آیات خدا – تکذیب معاد و حیات اخروی، دو عامل اصلی "حبط اعمال" هستند.
«ذَلِكَ هُدَى اللّهِ يَهْدِي بِهِ مَن يَشَاء مِنْ عِبَادِهِ وَلَوْ أَشْرَكُواْ لَحَبِطَ عَنْهُم مَّا كَانُواْ يَعْمَلُونَ» (الأنعام، 88)
ترجمه: اين هدايت خداست كه هر كس از بندگانش را بخواهد بدان راهنمايى مىكند. و اگر آنان شرك ورزيده بودند به يقين آنچه عمل خير مىكردند حبط و نابود مىشد.
*** - در آیهی فوق نیز «شرک» سبب "حبط اعمال" بیان شده است.
«ذَلِكَ بِأَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا اتَّبَعُوا الْبَاطِلَ وَأَنَّ الَّذِينَ آمَنُوا اتَّبَعُوا الْحَقَّ مِن رَّبِّهِمْ كَذَلِكَ يَضْرِبُ اللَّهُ لِلنَّاسِ أَمْثَالَهُمْ» (محمد صلوات الله علیه و آله، 3)
ترجمه: اين بدان سبب است كه آنان كه كفر ورزيدند از باطل پيروى كردند و كسانى كه ايمان آوردند از همان حق كه از جانب پروردگارشان است پيروى كردند اين گونه خدا براى [بيدارى] مردم مثالهايشان را مىزند.
اصل مهم تبعیت: در آیات قبل خداوند متعال تصریح نمود که از طرفی اعمال خوب کفار باطل میشود و از طرفی دیگر اعمال بد مؤمنین پوشانده میشود؛ در این آیه علتش را بیان میکند و میفرماید که علت "تبعیعت" است. کفار از باطل تبعیت میکنند، پس هر چه کنند باطل میشود، مؤمنین از حق تبعیت میکنند، پس اعمال خوبشان به حق ملحق میشود و بقا مییابد و اگر در این راستا خطایی هم کنند، مشمول رحمت، عفو و مغفرت قرار میگیرند و (وَأَصْلَحَ بَالَهُمْ) امورشان اصلاح میشود.
آیا فرقی نیست بین آبی که به دریا میریزد، با آبی که منجلاب و باتلاق میرسد؟!
نکته: همانطور که مشهود است، در اغلب آیات مربوطه، کفر، شرک، نفاق، ارتداد و اعوجاجات اعتقادی سبب تباه شدن کارهای خوب (حبط اعمال) بیان شده است. چرا که نسبت هدف و نیت به عمل، مانند: روح است به کالبد و بدن. اگر روح نباشد، بدن هر چقدر تنومند و زیبا هم که باشد، متعفن شده و میپوسد.
حدیث:
در روایتی از رسول گرامی اسلام در فضیلت تسبیحات اربعه آمده است: خداوند به عدد هر یک از اذکاری که مؤمن میگوید، درختی در بهشت برای او میکارد. شخصی عرض کرد: پس درختان ما در بهشت چقدر زیاد است! حضرت فرمود: بله، ولی مواظب باشید که آتشی نفرستید که آنها را بسوزاند سپس این آیه را قرائت نمود: "ای کسانی که ایمان آوردید اطاعت خدا و رسول کنید و اعمال خود را باطل نکنید/ سوره محمد [صلوات علیه و آله]، آیه 33". (صدوق،محمد بن علی،الامالی ج 1 ص 607)
مرتبط:
*- در مورد «حبط - باطل شدن اعمال» توضیح دهید. آیا به نوعی ظلم نیست؟ (29 اردیبهشت 1391)
- تعداد بازدید : 4017
- 21 بهمن 1393
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: قرآن