پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات / ایکس – شبهه: هر آن چه که خلق شده است و وجود دارد، برخوردار از مرتبهای از حیات و هستی گردیده است.
آری، در قرآن کریم، آیات بسیاری دلالت دارد بر این که هر چه در زمین و آسمان است، تسبیح گوی خداوند سبحان هستند، مانند:
« يُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ الْمَلِكِ الْقُدُّوسِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ » (الجمعة، 1)
ترجمه: آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است تسبيح خدا مىگويند، خدايى كه فرمانرواى پاك و شكست ناپذير حكيم است.
« هُوَ اللَّهُ الْخَالِقُ الْبَارِئُ الْمُصَوِّرُ لَهُ الْأَسْمَاء الْحُسْنَى يُسَبِّحُ لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ » (الحشر، 24)
ترجمه: اوست خداى خالق نوساز صورتگر [كه] بهترين نامها [و صفات] از آنِ اوست. آنچه در آسمانها و زمين است [جمله] تسبيح او مىگويند و او عزيز حكيم است.
الف - همان طور که میدانید، "تسبیح" یعنی منزه دانستن خداوند سبحان، از هر گونه سوئی [مثل نقص، کاستی، نیستی و ...].
ب – بدیهی است که ضعف، نقص، کاستی و نیستی، صفات مخلوق است، پس اولاً خداوند متعال سبحان (منزه) از این صفات میباشد؛ ثانیاً به هر موجودی که این صفات راه داشته باشد و یا حتی امکان (استعدادش) در آن باشد، آن خدا نیست. و این خود یکی از روشهای خداشناسی در نفی خدایان فرضی و اثبات خداوند حقیقی میباشد.
ج – منزه (سبحان) خواندن خداوند متعال، گاه به زبان "قال" است و گاه به زبان "حال"؛ یک وجه آن "اجباری" است و یک وجه آن "اختیاری".
زبان حال – هر موجودی، با هر مرتبه از کمالی که داشته باشد، باز ناقص است و به سوی کمال خود پیش میرود. پس اولاً کمالی برتر وجود دارد و ثانیاً چون کمال (هستی) ذاتی موجود نیست، معلوم میشود که دیگری (خدا) به او مرتبهای از هستی را بخشیده و او را به سوی آن کمال میبرد. پس همه با وجود ناقص خود، او را از نقص تسبیح میکنند.
حال اگر به تمامی موجودات عالم هستی توجه شود، مشهود است که هیچ کدام هستی و کمال محض نیستند، بلکه به سوی کمال خود در حرکت هستند. پس آن که هستی بخش و کمالافزاست و به سوی کمال میبرد، خودش منزه (سبحان) از نقص و نیستی و کاستی میباشد.
زبان قال – زبان قال، متعلق به موجودی است که تکلم و بیان دارد. چه ما آن را درک کنیم و چه نکنیم. چه پیامبر اکرم یا اهل عصمت که اشرف و اکمل مخلوقات هستند، به زبان قال (گفتار)، تسبیح گویند و ما بشنویم و معنا و مفهوم آن را درک کنیم، چه سنگریزه تسبیح گوید و ما نشنویم.
تسبیح اجباری: بیان شد که تمامی موجودات عالم، با بودن و ویژگیهای خود، گواه بر این هستند که مخلوق پدید آورندهی خویش میباشند و هستی آنها از خودشان نیست – پس کمالات آنها، از جای دیگری داده میشود و همواره قرین با نقص هستند، و این خود یعنی تسبیح آفریننده.
هر موجودی، خود با وجودش گواهی میدهد که از سویی تجلی هستی و کمال است، از سوی دیگر هستی و کمال محض نیست، پس هستی بخش، منزه از این نقصهاست.
تسبیح اختیاری: بدیهی است که تسبیح اختیاری، متعلق به موجودی است که ضمن شعور، به او اختیار نیز داده شده است. پس در اموری که به او اختیار داده شده است، میتواند تسبیح بگوید یا نگوید. میتواند نماز بخواند یا نخواند، میتواند خداوند متعال را بندگی بکند یا نکند.
وجه اشتراک – وجه اشتراک تمامی مخلوقات، در تسبیح اجباری به "زبان حال" است. چرا که هر موجودی، خود نشان میدهد که مخلوق و مصنوع است، نیازمند و فقیر است. پس اگر همه موجودات در این وجه مشترک هستند، معلوم میشود که خالق و صانع آنها، خود مبرا و سبحان از این نقصها و صفات مخلوق میباشد.
شعور سایر موجودات:
موجودات را به طور کلی، به دو بخش «جاندار و بیجان» تقسیم میکنند.
در قرآن کریم تصریح شد که سایر موجودات، اعم از جاندار و بیجان نیز دارای مرتبهای از شعور هستند، هر چند ما تشخیص ندهیم. امروزه علم نیز ثابت کرده است که نه تنها حیوانات، بلکه گیاهان نیز از شعور بیبهره نیستند. هم چنین ثابت کرده است یک نوع شعوری در جامدات نیز وجود دارد، چنان که آن محقق ژاپنی نشان داد که وقتی کلمات خوبی برای آب داخل یک لیوان میخواند، مولکولهای آن مرتب و منظم میشود، و وقتی کلمات زشتی میخواند، نا منظم میگردد. [برخی هم از واژهی شعور کیهانی، سوء استفاده کردند]. خب، این اکتشافات، اثبات علمی و تجربی همان حقیقتی است که در قرآن کریم بدان تصریح شده است. میفرماید که تمامی موجودات عالم، تسبیح و صلات دارند و به این تسبیح و نماز خود نیز علم دارند:
« أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يُسَبِّحُ لَهُ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالطَّيْرُ صَافَّاتٍ كُلٌّ قَدْ عَلِمَ صَلَاتَهُ وَتَسْبِيحَهُ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِمَا يَفْعَلُونَ » (النّور، 41)
ترجمه: آيا (به چشم دل، با دیده بصیرت، با عقل و علم) نديدى كه هر كس كه در آسمانها و اين زمين است و پرندگان بال گشوده (در فضا) خدا را تسبيح مى گويند؟! هر يك از آنها (بر حسب استعداد تكوينى و ارادى خود) دعا و خضوع و نماز و تسبيح خود را دانسته است و خداوند به آنچه انجام مى دهند داناست.
مشارکت و همافزایی (سؤال کوتاه و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی):
مگر همه اشیاء روح و درک دارند که بتوانند تسبیح بگویند؟
http://www.x-shobhe.com/shobhe/7115.html
عضویت در کانال «پاسخگویی به سؤالات و شبهات / ایکس – شبهه»
https://telegram.me/x_shobhe
کلمات کلیدی:
قرآن