پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس - شبهه):
برخی از روی نادانی و بر اساس شنیدهها چیزی میگویند، اما بیشترشان دروغ میگویند تا شما را گیج، مبهوت و سرگردان سازند تا نتوانید راه یابید و به فلاح برسید.
آیا بر اساس تبیین و صراحت قرآن کریم که عقل سلیم همان را تصدیق میکند، با اطمینان کامل نمیگویید: «شهداء در بالاترین درجات بهشت جای دارند و کفار و ظالمان، به پایینترین مراتب جهنم انداخته میشوند؟!» میخواهند القا کنند که شاید برعکس شود، تا الگو نداشته باشید!
وقتی محمد رضا پهلوی به درک واصل شد، همینها میگفتند: از ظلمهایش نگویید که غیبت میشود، دستش از دنیا کوتاه شده و چه بسا ...! بر همین اساس، میگفتند و میگویند: «معاویه، یزید، شمر، خولی و ... را نیز بد ندانید و لعن نکنید، شاید آنها نیز مورد رحمت و شفاعت قرار گرفته و به بهشت برده شوند!» پس، هدف مشخص است.
اصل این سخن که «در کار خدا دخالت نکنید»، نه تنها صحیح است، بلکه اساساً کسی نمیتواند در کار خدا دخالت کند! به جز او، کسی خالق، مالک، إله و ربّ (صاحب اختیار و تربیت کنندۀ امور) نیست که بتواند در امر او دخالتی نماید؛ اما نتیجهای که گرفتهاند نادرست و جهت ایجاد انحراف در اذهان عمومی میباشد؛ یعنی همان که امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند: «كَلِمَةُ حَقٍّ يُرَادُ بِهَا بَاطِلٌ - سخن حقّ و درستى است كه از آن (برای اهداف خود) نتيجه باطل و نادرست مىگيرند» (نهج البلاغه، حکمت 189)
هیچ کسی نمیتواند به جای خداوند سبحان، بندگانش را به بهشت و یا جهنم بفرستد که گفته شود: «دخالت در کار خدا»! اما این بدان معنا نیست که بهشتی یا جهنمی بودن، هیچ شاخصی نداشته باشد، دیمی باشد، بی حساب و کتاب باشد و مردمان نتوانند تشخیص دهند که چه کسانی اهل بهشت هستند و چه کسانی اهل جهنم؟!
*- بنابراین، اهدافی از این دروغها قصد میکنند که اهمّ آنها عبارتند از:
1- القا کنند: اگر چه خداوند متعال، پیامبر و کتاب فرستاده است، اما به بهشت یا جهنم رفتن، هیچ شاخصی که شما بتوانید تشخیص دهید، ندارد (یعنی دین تعطیل)!
2- هیچ انسان خوبی را الگو قرار ندهید، شاید جهنمی باشد، و هیچ انسان بدی را دور از رحمت خدا ندانید، از او فاصله نگیرید و او را دشمن ندارید، چرا که شاید بهشتی باشد!
3- کفار، مشرکان، منافقان، ظالمان، فاسدان و مفسدان را دشمن خدا و دشمن خود قلمداد نکنید، شاید به بهشت بروند! مؤمنان را نیز دوست نگیرید، شاید به جهنم بروند!
●- اما، خداوند متعال، نه تنها بهشتی یا جهنمی شدن را در هالۀای از ابهام قرار نداده است، بلکه به صراحت و قاطعیت، شاخصها و معیارها را معین و بیان نموده است.
*- بدیهی است که این شاخصها، معیارها و میزانها، برای دنیا و زندگی فردی و اجتماعی ما در دنیا میباشد، وگرنه در آخرت که کسی اختیاری ندارد و آنجا دیگر انتخابی وجود ندارد!
پس، وقتی میفرماید: «قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ» (المؤمنون، 1)، یعنی: «قطعاً و فقط مؤمنان به فلاح ابدی (بهشت) راه مییابند» و سپس مشخصات مؤمنان را بیان میدارد تا آدمی هم آنها در خود ایجاد نماید و هم بتواند مؤمنان را تشخیص دهد.
وقتی با تشریح اعتقادات، مواضع و عملکرد کفار، میفرماید: «إِنَّ اللَّهَ لَعَنَ الْكَافِرِينَ وَأَعَدَّ لَهُمْ سَعِيرًا - خداوند كافران را لعن كرده (و از رحمت خود دور داشته) و براى آنان آتش سوزانندهاى آماده نموده است» (الأحزاب، 65)؛ یعنی: اولاً هرگز نگویید: «شاید آنان نیز به بهشت بروند» و ثانیاً از آنها دوری کنید تا به آتش آنان نسوزید.
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الَّذِينَ اتَّخَذُوا دِينَكُمْ هُزُوًا وَلَعِبًا مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِنْ قَبْلِكُمْ وَالْكُفَّارَ أَوْلِيَاءَ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ» (المائدة، 57)
- اى كسانى كه ايمان آوردهايد! افرادى كه آيين شما را به باد استهزاء و بازى مىگيرند از اهل كتاب و کافران، ولىّ (دوست و سرپرست) خود انتخاب نكنيد و از خدا بپرهيزيد اگر ايمان داريد!
انسان خوب و زندگی خوب
بله، بهشت جایگاه و پاداش «انسان خوب، با کار خوب» میباشد؛ اما، انسان خوب کیست و چه کسی باید شاخصههایش را معین و ابلاغ نماید؟ کار خوب کدام است و کدام حیوانی تا کنون کار بدی انجام داده است؟! حتی وحشتیترین حیوانات، چون گرگ و کفتار نیز بر اساس طبیعت و غریزه، کار خوب انجام میدهند و هیچ کدام کار بدی انجام نمیدهند. «زندگی خوب» یعنی چه؟ و تعریف و معیارهایش چیست؟!
بدیهی است که کفار و مشرکان که انسانی را نوعی حیوان میشناسند، هیچ تعریف، شاخصه و معیار معینی برای «انسان خوب، کار خوب و زندگی خوب» ندارد؛ لذا تمامی خوبیها را اعتباری و قراردادی میدانند! نه برای عقل اصالتی قائل هستند و نه برای فطرت و نه برای وحی؛ لذا میگویند: «اصالت با انسان است که کمالش در لذت و رفاه بیشتر میباشد - اومانیسم»!
اما، خداوندی که خالق انسان است، میفرماید: «انسان خوب، کسی است که عقلش را حاکم نماید و خالق خود و عالم هستی را بشناسد و به او ایمان بیاورد و بازگشت به سوی او (معاد) را بشناسد و باور نماید - انسان خوب کسی است که از وحی پیروی کند، نه از هواهای نفس حیوانی خودش و دیگران - و کار خوب، اطاعت امر خدا و انجام آن برای رشد، کمال و قُرب به حق تعالی میباشد.
«زندگی خوب» را خداوند سبحان به کسی میدهد که تلاش دارد عمر خود را با «ایمان و عمل صالح» سپری نماید، نه این که زندگی جمادی، نباتی و یا حیوانی خوبی داشته باشد؛ چنان که فرمود: عامل حیات و زندگی خوب، پاک و بالتبع حیات جاوید در بهشت خدا، «ایمان و عمل صالح» میباشد:
«مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ» (النّحل، 97)
- هر كس كار شايستهاى انجام دهد، خواه مرد باشد يا زن، در حالى كه مؤمن است، او را به حياتى پاك زنده مىداريم؛ و پاداش آنها را به بهترين اعمالى كه انجام مىدادند، خواهيم داد.
حبط اعمال خوبِ کفار
از اینرو، شرط بهشتی شدن را «ایمان و عمل صالح» قرار داد، چرا که شرط رشد و کمال همین است. یعنی اولاً این انسان خوب (مؤمن) است که به بهشت میرود، نه حیوان خوب یا یک دستگاه (ماشین) خوب که خوب کار میکند و کار خوب انجام میدهد؛ و ثانیاً انسان خوب نیز باید استعدادهایش را شکوفا کند، خوبیها و کمالاتش را در عمل ظاهر سازد و در تمامی شئونات و تعاملات فردی و اجتماعی، خداوند سبحان را هدف بگیرد. «لا إله الّا الله» یعنی همین.
«وَمَنْ يَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحَاتِ مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولَئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ وَلَا يُظْلَمُونَ نَقِيرًا» (النساء، 124)
- و كسى كه چيزى از اعمال صالح را انجام دهد، خواه مرد باشد يا زن، در حالى كه ايمان داشته باشد، چنان كسانى داخل بهشت مىشوند؛ و كمترين ستمى به آنها نخواهد شد.
●- اما کسانی که به توحید و معاد اعتقادی ندارند، اولاً هیچ دلیلی برای خوب بودن و یا بد بودن اعمالشان ندارند. وقتی آخرتی نیست، حساب و کتابی نیست، پاداش و عقابی نیست و نتیجۀ هر کاری با کارهای دیگر برابر است و همه خاک میشوند و میپوسند، «کار خوب و کار بد یعنی چه؟!» به همین دلیل میگویند: «اعتباری و قراردادی است و اصالتی ندارد»! - ثانیاً کسی که برای آخرتش کار نکند، چیزی از کارهای خوبش را با خود به آخرت نمیبرد؛ او برای دنیایش کار کرده و هر چه کرده در همین دنیای فانی میماند و به فنا میرود، یعنی «حبط» میشود:
«وَالَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَلِقَاءِ الْآخِرَةِ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ هَلْ يُجْزَوْنَ إِلَّا مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ» (الأعراف، 147)
- و كسانى كه آيات، و ديدار رستاخيز را تكذيب (و انكار) كنند، اعمالشان نابود مىگردد؛ آيا جز آنچه را عمل مىكردند پاداش داده مىشوند؟!
●●●- بنابراین، قرآن مجید برای همین نازل شده که آدمی در همین دنیا بفهمد که شاخصهای حق و باطل، خوبی و بدی، عزّت و خواری چیست؟ در همین دنیا ببیند که کدام اشخاص و کدامین گروهها، اهل بهشت هستند و کدامین اهل جهنم؛ تا با نزدیک شدن و هم گروهی با اهل بهشت و دوری از اهل جهنم در همین دنیا، صراط مستقیم را بپیماید و خودش به رشد، کمال و سعادت ابدی برسد.
مشارکت و همافزایی - پرسش و نشانی پیوند پاسخ، جهت ارسال و انتشار توسط شما؛ متشکریم.
پرسش:
چرا میگویند: در کار خدا دخالت نکنید و حکم بهشت و جهنم رفتن کسی که دستش از دنیا کوتاه است را به زعم خودتان صادر نکنید؟ خب انسانهایی داریم که بسیار نیک زندگی کردهاند.
پاسخ (نشانی پیوند):
https://www.x-shobhe.com/resurrection/12349.html
کلمات کلیدی:
گوناگون معاد