س: برخی (درسایتها) میگویند: خداوند خودش دیکتاتور است که دستوراتی میدهد و میگوید اگر بندگی و اطاعت مرا نکنید به بدترین عذابها دچار میشوید(؟!)
x-shobhe : قبل از پاسخ بسیار مهم است که معلوم شود آیا آنان که دربارهی خداوند متعال چنین سخنانی (آن هم با الفاظ زشتی که در این سؤال اصلاح شد) را گفته و یا در سایتها مطرح میکنند، اصلاً اعتقادی به خدا دارند یا این که اهل کفر و شرک بوده و برای ضدتبلیغ چنین سخنانی میگویند؟!
باید توجه داشت که «دیکتاتور» به زورگوی به ناحق میگویند، وگرنه هر فرمانی که عدم اجرای آن موجب ضرر، خسران، ناراحتی و عذاب شود که «فرمان زور» و فرمان دهنده به آن «دیکتاتور» نیست. آیا اگر پزشک بگوید: «این دارو را بخور و آن غذا را نخور، وگرنه بیماری تو شدت مییابد و مثلاً کلیه یا کبدت از کار میافتد»، یک نوع دیکتاتوری است؟ یا اگر پلیس بگوید: از چراغ قرمز عبور نکن، وگرنه هم جریمه میشوی و هم تصادف میکنی» دیکتاتوری است؟ یا اگر بگوید: این اسید است و اگر بنوشی دچار سختگی و پوسیدگی و سوزش نامی، مری، معده و روده میشوی و میمیری، دیکتارتوری است؟ اگر این طور باشد که کلیه قوانین طبیعی و مدنی و ضمانت اجرای آنها دیکتاتوری است. چطور گمان دارند که حتی یک بازی با توپ مثل فوتبال و بستکتبال باید قانونمند باشد، اما عالم خلقت و مسیر رشد نباید قانونمند باشد و اگر قوانینی داشت، حتماً دیکتاتوری است؟!
خداوند متعال خود حق است و جهان را به حق آفریده است و فرمان به حق میدهد و هر کس که نافرمانی کند، به ناحق عمل کرده و به خود و دیگران ظلم روا داشته و به نتیجهی ظلمش میرسد.
«وَ خَلَقَ اللَّهُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ بِالْحَقِّ وَ لِتُجْزى كُلُّ نَفْسٍ بِما كَسَبَتْ وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ» (الجاثیه، 22)
ترجمه: و خدا آسمانها و زمين را (به خيال و پندار خلق نكرد) بلكه به حق آفريد. آرى آفريد تا هر كسى را به آنچه مىكند جزاء دهد و در اين جزا به كسى ظلم نمىشود.
الف - البته که خداوند متعال، هم رحمان و رحیم است و هم متکبر و قهار و جبّار - هم غفور و عفوّ است و هم سریعالحساب و منتقم. و کبریایی (تکبر) را خاص خود بیان داشته و دیگران را از آن نهی مینماید. چرا خالق، حاکم، رازق و مالک خود اوست و مابقی همه مخلوقات و بندگان او هستند و نباید به یکدیگر تکبر کنند:
«هُوَ اللَّهُ الَّذي لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ الْمَلِكُ الْقُدُّوسُ السَّلامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَيْمِنُ الْعَزيزُ الْجَبَّارُ الْمُتَكَبِّرُ سُبْحانَ اللَّهِ عَمَّا يُشْرِكُونَ» (الحشر، 23)
ترجمه: او اللَّه است كه هيچ معبودى جز او نيست مَلِك و منزه است، سلام و ايمنى دهنده است مسلط و مقتدر است جبار و متكبر است، آرى اللَّه منزه است از آن شركها كه برايش مىورزند.
ب – همین که او همه موجودات و از جمله انسانها را آفریده است، معلوم میشود که هیچ کدام غنی بالذات نبوده و همگان حادث، مصنوع، مخلوق، فقیر، محتاج و نیازمند به غیر و یا در یک کلمه «عبد – بنده»ی غیر هستند. این بندگی در ذات همهی موجودات و از جمله انسانها به وضوح متبلور است. به همین دلیل انسان به صورت مستمر غیر را هدف میگیرد و برای رسیدن به آن حرکت میکند و در واقع بندهی آن غیر میشود. چرا که خود را ناقص و نیازمند و کمال خود را در رسیدن به غیر میبیند. منتهی برخی مصداق آن غیر «معبود» را به خطا از میان مخلوقات و بندگان چون خود میگیرند و با عشق فراوان به بندگی آنها میپردازند. آن معبود کاذب میشود «إله» آنها و آنها نیز میشوند «عبد و بندهی» آن إله.
«وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَتَّخِذُ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَنْداداً يُحِبُّونَهُمْ كَحُبِّ اللَّه ...» (البقره، 165)
ترجمه: و بعضى از مردم كسانى هستند كه بجاى خدا شريكها میگيرند و آنها را دوست میدارند، مانند دوست داشتن خدا ... .
لذا هیچ کس نیست که بندگی نکند، خواه إله و معبود او بت سنگی یا گاو باشد، خواه هوای نفس خودش، خواه ابلیس و سایر شیاطین و طواغیت درونی یا برونی و خواه الله جل جلاله. لذا فرمود: «لا إله الا الله» - یعنی معبود و إلهی به جز «الله» وجود ندارد و برای رشد و رسیدن به این کمال هدایت نمود.
بدیهی است هر کس معبود، إله و معشوق واقعی را هدف نگیرد، به سراغ إلههای کاذب رفته و نه تنها به رشد و کمال نمیرسد، بلکه به اسفلالسافلین هبوط و سقوط میکند و عذابهای این سقوط را میچشد. بنا نیست کسانی که بر اساس عقل، فطرت، علم، آگاهی، بصیرت، سعی و زحمت طریق رشد را میپیمایند، با کسانی که با بندگی هوای نفس و بردگی طواغیت و اطاعت از شیاطین، از مسیر خارج شده و با نافرمانی به ظلم و خوشگذرانی پرداخته و مسیر هبوط و سقوط را طی میکنند، به یک هدف و نتیجه برسند. یکی بر اساس علم عمل میکند و یکی بر اساس جهل، یکی شب را به عبادت و بندگی الله میگذراند و یکی به لذایذ دنیوی و حیوانی و آن هم از راه حرام. آیا هر دو باید به یک نتیجه برسند، وگرنه خدا دیکتاتور است؟ یا هر کدام باید به نتیجه ایمان و عمل خود برسند و خداوند رحمان و رحیم، حکیم و عادل است؟ عقل و عقلا چه حکم میکنند؟ لذا فرمود:
«أَمَّنْ هُوَ قانِتٌ آناءَ اللَّيْلِ ساجِداً وَ قائِماً يَحْذَرُ الْآخِرَةَ وَ يَرْجُوا رَحْمَةَ رَبِّهِ قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الَّذينَ يَعْلَمُونَ وَ الَّذينَ لا يَعْلَمُونَ إِنَّما يَتَذَكَّرُ أُولُوا الْأَلْبابِ» (الزمر، 9)
ترجمه: آيا كسى كه در اوقات شب در حال سجده و ايستاده به عبادت مشغول است و از آخرت مىترسد و اميدوار رحمت پروردگار خويش است مانند از خدا بىخبران است؟ بگو آيا آنها كه مىدانند و آنها كه نمىدانند يكسانند؟ هرگز. ولى تنها كسانى متذكر مىشوند كه داراى خرد باشند.
ج – آری، باریتعالی عزیز، قوی، جبار و متکبر (مقام کبریایی) نیز هست. البته نه این که مرکب و قابل تجزیه باشد، بلکه همهی این اسما و صفات عین ذات مقدس اوست. و قوانین خلقت او در دنیا و آخرت نیز حاکم است و برای تحقق اراده، مشیّت و خلقتش بر اساس علم و حکمت نیز از کسی نظر و مشورت نگرفته و نمیگیرد. پس همانطور که بر اساس قوانین طبیعی کسی نمیتواند انتظار داشته باشد که از بالای برجی به وسط خیابان سقوط کند و نه تنها آسیبی نبیند، بلکه لذت پرواز هم ببرد، یا وسط آتش بپرد و نسوزد، کسی نمیتواند انتظار داشته باشد که مسیر انحطاط را برود، و به فلاح و سعادت نیز برسد. حتماً نخواهد رسید و معذب خواهد شد.
خداوند متعال نه برای قرار دادن جاذبه برای زمین از کسی مشورت یا اجازه گرفت و نه برای اجر رشد یا تعذیب هبوط از کسی اجازه و نظر خواست. اینها قوانین حکیمانهی خلقت هستند که موافق و مخالف، مؤمن و کافر، خاضع و متکبر، عادل و ظالم و ...، همه محکوم به آن هستند و «لا یُمکِن الفِرار مِن حُکومَتُِک» واقعیتی است حاکم، اگر چه بسیاری نپسندند.
او نیازی به بندگی و عبادت مخلوقاتش ندارد، بلکه همگان جهت رشد و فلاح نیازمند بندگی و اطاعت او هستند و اگر او را بندگی نکنند، حتماً غیر او را بندگی خواهند کرد و به جهت عمل خود معذب خواهند شد:
«إِنْ تَكْفُرُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ عَنْكُمْ وَ لا يَرْضى لِعِبادِهِ الْكُفْرَ وَ إِنْ تَشْكُرُوا يَرْضَهُ لَكُمْ وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرى ثُمَّ إِلى رَبِّكُمْ مَرْجِعُكُمْ فَيُنَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ إِنَّهُ عَليمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ» (الزمر، 7)
ترجمه: اگر كفر بورزيد خدا بىنياز از شماست و او كفر را براى بندگان خود نمىپسندد. و اگر شكر بگزاريد همان را برايتان مىپسندد و هيچ گناهكارى وزر گناه ديگرى را به دوش نمىكشد و در آخر بازگشتتان به سوى پروردگارتان است و او شما را به آنچه مىكردهايد خبر مىدهد كه او داناى به اسرار سينههاست.
- تعداد بازدید : 3180
- 6 خرداد 1391
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: اعتقادی معاد