پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): بگویید: هر چند که هیچ کدام نبودیم، و وقتی بودیم یک جا بودیم، پس همه به یک جا باز میگردیم؛ اما حتماً جایگاهمان در آخرت متفاوت است.
اگر چه گمان میکنند که مثلاً دیگر آخر جمله را گفتهاند و با این جملهبافیها، میتوانند به نفی حقایق عالَمِ هستی پرداخته و به جنگ خدا و معاد بروند، اما با همین توسل به انواع و اقسام جملات، قصهها و شعارها، خود اذعان میکنند که "کلام"، مهمترین ابزار بشر در هدایت و یا انحراف میباشد و از این رو معجزهی آخرین نبی الهی صلوات الله علیه و آله، برای تمامی زمانها و مکانها، از سنخ "کلام = کلام الله" میباشد.
الف – کسی که نمیداند از کجا آمده و به کجا میرود؟ پس چه میداند که این همه «من، من» نیز میکند؟! و اگر فرضش بر این است که از فقط از خاک آمده و به خاک میرود، پس برایش چه فرقی دارد که سایرین چه فکر میکنند؟ چرا این همه حرص و تلاش برای نفی معاد دارد؟! مگر آخرش همه مساوی و هیچ نیستند؟!
ب – به فرض که کسی نداند از کجا آمده، هیچ دلیل نمیشود که نداند به کجا میرود؟ فرض کنید کسی را چشم بسته، وسط یک بیابانی رها کنند و او چشمانش را باز کند، هم خودش را ببیند، هم بیابان را و هم آبادی واقع شده در کمی دور دستتر را ببیند؛ بدیهی است که به سوی آبادی میرود تا از هلاکت نجات یابد و به حیات خویش تداوم بخشد. این شناخت و حکم عقل و کشش و گرایش فطرت است.
ج – با این همه، خداوند متعال، ضمن موهبت عقل، شعور، فطرت، فکر، قلب و ...، به واسطهی نبی و رسولش صلوات الله و علیه و آله، کتابی [قرآن کریم] فرستاد که در آن تمامی تاریخچه و احوالات انسان، از ابتدا تا انتهایش بیان نموده است؛ پس ناگفتهای نمانده است، منتهی باید بخوانند و در آن چه بیان شده، تعقل کنند:
« لَقَدْ أَنْزَلْنَا إِلَيْكُمْ كِتَابًا فِيهِ ذِكْرُكُمْ أَفَلَا تَعْقِلُونَ » (الأنبیاء، 10)
ترجمه: در حقيقت، ما كتابى به سوى شما نازل كرديم كه ياد شما در آن است. آيا نمىانديشيد؟
د – و برای درک و باور آن چه از انسان و ... در کلام وحی بیان شده است، عقل، وحی، تمامی قوای ادراکی انسان و نیز تمامی زمین، آسمان و آن چه در آنهاست را علامت، بینه، نشانه و آیه قرار داده است، تا انسان بتواند کتاب هستی را مستند و مستدل بخواند؛ منتهی تنها کسانی که میاندیشند خواهند فهمید؛ و در میان آنان تنها کسانی که شیاطین درون و برون را بندگی نمیکنند و مملکت وجود را با عقلانیت تدبیر میکنند، ایمان خواهند آورد. مابقی فقط شعار میدهند و به بازی سرگرمند، تا مرگشان برسد و از این خواب غفلت بیدار شوند؛ منتهی دیگر سودی برایشان ندارد. مثل کسی که خود را به یک تخته چوب سبک و معلق وصل کرده و به وسط اقیانوس رفته است و ...!
ﮪ – در این کتاب هم بیان شده که انسان از کجا آمده، و هم بیان شده که در کجا قرار دارد و هم بیان شده که به کجا میرود، از این رو هیچ احتیاجی نیست که برای این جمله نویسان در فضای مجازی شرح دهیم و اثبات کنیم که از کجا آمدیم، تا آنان به ما بگویند که به کجا میرویم؟! خداوند خالق خودش تبیین نموده است.
و – در این کتاب بیان شده که تو ابتدا نبودی، و خداوند خالق، تو را به عرصهی هستی آورد و وجود بخشید؛ و برای درک و باور، استدلال شده که وقتی از سویی میبینی که تو هستی، و دیگرانی نیز هستند، و از سویی دیگر، خود گواه و شاهدی که نه تو خودت و دیگران را خالق کردی و نه دیگرانی که مثل تو (مخلوق) هستند این کار را کردهاند و میتوانند بکنند، پس عقل حکم میکند که لابد یک هستی و هستی بخش تو و تمام این عالَم را خلق کرده و هستی بخشیده است.
چند سؤال برای تعقل و به کار افتادن فکر در مورد هستی:
« أَمْ خُلِقُوا مِنْ غَيْرِ شَيْءٍ أَمْ هُمُ الْخَالِقُونَ » (الطّور، 35)
آيا از هيچ خلق شدهاند؟ يا آنكه خودشان خالق [خود] هستند؟
« أَمْ خَلَقُوا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بَلْ لَا يُوقِنُونَ » (همان، 36)
آیا آنها آسمانها و زمین را آفریدهاند؟! [نه] بلکه آنها جویای یقین نیستند!
« أَمْ عِنْدَهُمْ خَزَائِنُ رَبِّكَ أَمْ هُمُ الْمُصَيْطِرُونَ » (همان، 37)
آیا خزاین پروردگارت نزد آنهاست؟! یا بر همه چیز عالم سیطره دارند؟!
« أَمْ لَهُمْ سُلَّمٌ يَسْتَمِعُونَ فِيهِ فَلْيَأْتِ مُسْتَمِعُهُمْ بِسُلْطَانٍ مُبِينٍ » (همان، 38)
آيا نردبانى دارند كه بر آن [بر شوند و] بشنوند؟ پس بايد شنونده آنان برهانى آشكار بياورد.
« أَمْ عِنْدَهُمُ الْغَيْبُ فَهُمْ يَكْتُبُونَ » (همان، 41)
آیا اسرار غیب نزد آنهاست و از روی آن (تدبیر و تقدیر عالم هستی را) مینویسند؟!
« أَمْ لَهُمْ إِلَهٌ غَيْرُ اللَّهِ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا يُشْرِكُونَ »
یا معبودی غیر خداوند دارند (که به آن استناد، استدلال، تکیه و ... دارند)؟! منزّه است خدا از آنچه همتای او قرارمیدهند!
ز – در این کتاب تبیین شده که جسم مادیات را ابتدا از خاک و سپس از نطفه و قرار گرفتنش در رَحِم خلق کردم و روح حیات را خودم به تو دمیدم. حال آیا جای انکار دارد؟ آیا میتوانند بگویند که زنده و مردهی ما یکیست و روح و جان نداریم، یا بدن ما از غیر خاک و نطفه خلق شده است؟! یا میتوانند مدعی شوند که خود این کار را کردیم و یا مدعی شوند که خود به خود شده است؟!
ح – در این کتاب آمده که نگاه به خودت، زمین، آسمان و هر چه در آنهاست، و نیز نظر بصیرانه به علم، حکمت، نظم و تدبیر حاکم بر نظام هستی، همانطور که اثبات میکند خالق علیم و حکیمی دارد، اثبات میکند که بیهوده خلق نشده است و این که گمان شود، همه چیز همین طوری و تصادفی به وجود آمده و آخرش هم هیچ در هیچ (باطل) است، فقط ظنّ و گمان اهل کفر [کسانی که حقایق را میپوشانند] میباشد:
« وَمَا خَلَقْنَا السَّمَاءَ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا بَاطِلًا ذَلِكَ ظَنُّ الَّذِينَ كَفَرُوا فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ كَفَرُوا مِنَ النَّارِ » (ص، 27)
ترجمه: و آسمان و زمين و آنچه را كه ميان اين دو است به باطل نيافريديم، اين گمان كسانى است كه كافر شده [و حقپوشى كرده]اند، پس واى از آتش بر كسانى كه كافر شدهاند.
فَأَيْنَ تَذْهَبُونَ - به کجا میروید؟
خداوند متعال، از زمین و آُسمان و ... مثال و دلیل آورد و سپس همین سؤال را برای تعقل و تفکر بشر مطرح نمود که « فَأَيْنَ تَذْهَبُونَ – پس به کجا میروید؟! »
بدیهی است کسی چشم و گوش (سمع و بصر باطنی) خود را بسته و فقط اجسام را میبیند و اصوات را میشنود، در بیابان این عالم، گمشده، حیران و سرگردان است و هرگز نخواهد فهمید که به کجا میرود؟ چه شما به او بگویید که از کجا آمده است و چه نگویید.
اما آنان که شنیدند، تفکر کردند و فهمیدند که از کجا و چگونه آمدهاند، میدانند که چون جهان بیهوده و عبث آفریده نشده است و خداوند حکیم آن را بازیچهای که آخرش پوچ شود قرار نداده است، بالتبع همه چیز مساوی نیست و نخواهد شد و هر کس به نتیجهی باورها و عملکردهای خود میرسد، پس معادی هست و بازگشت همگان به سوی همان خالق میباشد.
آنها (اهل علم و ایمان) میدانند که «إنّا للهِ وَ إنّا إلَیهِ راجِعون – ما از جانب خداییم و بازگشتمان به سوی اوست» و «إلَیهِ المَصیر – بازگشت به سوی اوست». آنها میدانند که همه به ملاقات پروردگار عالم خواهند رفت و در محضر او خواهند ایستاد، حال یک عده روسفید، خوشحال و مطمئن، و یک عده روسیاه، مغموم، مغبون و هراسناک؛ و هر کدام در جایگاهی (چه بهشت و چه دوزخ)، درجه و رتبهای خواهند داشت.
پس بفرمایید: ما هم میدانیم از کجا آمدهایم و هم میدانیم به کجا میرویم؛ اگر شما نمیدانی از کجا آمدهای و به کجا میروی؟ ضعف دانش و بینش داری؛ لذا به جای ادعای شرح برای دیگران، به فکر خود باش.
مشارکت و همافزایی (سؤال کوتاه و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی)
فضای مجازی – در انکار معاد: "به من بگو قبل از تولد کجا بودی تا به تو بگویم بعد از مرگ به کجا خواهی رفت؟"؛ پاسخ چیست؟
http://www.x-shobhe.com/shobhe/7838.html
کلمات کلیدی:
اعتقادی معاد