پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): هیچ گاه نباید مانور دشمنان را ملاک حق و باطل و یا مبنای احکام و یا میزان داوری لحاظ نماییم؛ چرا که کار دشمن در "جنگ نرم"، همین مانورها، جوّسازیها، ضد تبلیغها و فرافکنیها میباشد.
دشمن حتی علیه خدا و خداپرستی نیز مانور میدهد و شرک و بتپرستی و بندگی طاغوتهای زمان را تبلیغ میکند! دشمن علیه ازدواج مانور میدهد و روابط نامشروع، فحشا و حتی همجنسبازی را تبلیغ میکند و مخالفان خود را اگر چه "پاپ" باشد، مورد نقد و تخطئه قرار میدهد! دشمن جلاد و سفاک ما، تحت عناوینی چون "حقوق بشر"، نه تنها آدمکُشی، بلکه "نسل کُشی" راه انداخته است و تمامی مخالفان خود را به نقض حقوق بشر محکوم میکند و ...؛ خب حالا ما چه کنیم، آیا به خاطر مانورهای دشمن، به کفر، شرک، نفاق، فسق، فساد، تسلیم و بندگی آنها روی بیاوریم؟! این سیاست و روش احمقهای ترسو و بیایمانهای خودفروخته و غربزده است!
احکام
نه تفسیر و تأویل اینقدر ساده و آبکی است و نه استنباط و استخراج احکام، لذا راجع به احکام و به ویژه آن چه در این چند روز توسط یکی دو نفر و آن هم در رسانهی ملی مطرح شده است، نقد بسیار است؛ ولی نه به خاطر مانور دشمن!
*- به نظر ما، طرح اینگونهی احکام، اگر عامدانه و از روی دشمنی نباشد، حتماً ناشی از کم خردی و البته نادانی میباشد.
بله، در قرآن کریم، ضمن توصیه به مهربانی، رحمت، صلح، سازش، مسامحه، رأفت، همکاری در نیکی، عدم همکاری در بدی و ...، آیات بسیاری وجود دارد که به مقابلهی جدی با دشمن و نیز برخوردهای شدید [حتی قتل و ...] تصریح نموده است؛ و یا در احکام جزایی، نسبت به کسانی که با ارتکاب به قتل، زنا، شرابخواری، سرقت، تهدید جان و مال دیگران، فتنه و سایر بزهها، سلامت و امنیت جانی، مالی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی جامعه را به مخاطره میاندازند، مجازاتهای سنگینی بیان شده است، و قرار نیست که مجازات آنقدر سبک و راحت باشد که مجرم تشویق هم بشود!
این احکام بیان شده است، چرا که اولاً در جنگ که شیرینی و دسته گل تعارف نمیکنند، بلکه میکُشند و کشته میشوند! و ثانیاً ضرر، خسران و آثار نامطلوب ناامنیها و بزهها، گاهی به مراتب بیشتر از جنگ است. چنان که در قرآن کریم تصریح نمود: «فتنه از جنگ، بزرگتر و شدیدتر است»!
اما، تشخیص جرم، صدور حکم، شرایط حاکم، ضرورتها و مصلحتها نیز احکام خودش را دارد. حتی یک مجتهد مسلم نیز نمیتواند به این راحتی قضاوت نماید، چرا که مقولهی "قضا"، صرفاً احکام نیست، بلکه باید ابتدا شناسایی مجرم، تشخیص جرم، اثبات قطعی ارتکاب عامدانه و ... انجام پذیرد. مگر میشود که پس از بازدداشت چند نفر در یک فتنه و یا حتی آشوبی، یک نفر بیاید و قرآن را باز کند و بگوید: طبق این آیات، باید دست و پای آنها را قطع کرد، اول انگشتان را قطع کرد، سپس تا مچ قطع کرد و سپس تا بازو قطع کرد و سپس مُثله کرد و کُشت؟! و سپس تأکید کند که این همان "مُثله" کردن است، و حال آن که طبق صریح آیات، مُثله کردن حرام است!
مگر ما "وهابی" هستیم که قرآن را باز کنیم و آن را نیز به میل خودمان ترجمه و تفسیر نماییم و بگوییم که خکم خدا چنین است؟! آنها که چنین فرهنگ و روشی دارند و میگویند: «حَسبّنا کتابَ الله – کتاب خدا برای ما کافیست!» و دیگر نیازی به پیامبر، امام، معلم، مفسر، عالِم، مجتهد، قاضی، حاکم شرع و ... نداریم، بفرمایند که در کجای قرآن کریم آمده که نماز صبح دو رکعت و ظهر چهار رکعت است؟! یا طواف به دور کعبه هفت شوط است؟! و یا اصلاً در کجای قرآن مجید آمده که هر کسی میتواند قرآنی به دست بگیرد و بر اساس ظاهر آن چه میخواند و به میل شخصی خود تفسیر و تأویل مینماید، اجتهاد نیز بنماید، فتوا بدهد و حکم صادر نماید؟!
●- زنی خدمت امیرالمؤمنین علیه السلام (در زمان حکومتشان) آمد و اقرار به زنا و بارداری از زنا کرد و گفت: «لطفا و حتماً بر من حد جاری کنید، تا پاک شوم و با این گناه نمیرم»! اگر کار با اینها بود که حتماً همانجا حد را جاری میکردند و کلی هم افتخار میکردند که طبق آیات قرآن کریم عمل کردهاند! اما حضرت به او فرمود که شاید اشتباه میکنی و زنا واقع نشده است، برو باز هم فکر کن! ایشان میخواستند که او برود و نزد خدای خود توبه کند و دیگر باز نگردد. اما آن زن سفیه بود و دوباره بازگشت و درخواست خود را مطرح کرد. بار سوم حضرت فرمود: تو بارداری، و نمیتوانیم به زن باردار حد جاری کنیم. برو وضع حمل کن، سپس تا دو سال فرزندت را شیر بده، سپس تا او به سنی برسد که بتواند خود را اداره کن، بزرگش کن و ...! بار چهارم ناراحت شدند که چرا نزد من چهار بار شهادت میدهی که مجبور شوم حد جاری کنم؟!
●- بله، خداوند متعال در قرآن کریم با صراحت فرموده که آنقدر با سران فتنه بجنگید و آنقدر آنها را بکشید (یا به زندان بیندازید و ...) که دیگر اصلاً فتنهای باقی نماند، چه رسد به فتنهگر:
«وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لَا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ لِلَّهِ فَإِنِ انْتَهَوْا فَلَا عُدْوَانَ إِلَّا عَلَى الظَّالِمِينَ» (البقره، 19)
ترجمه: و با آنها بجنگيد تا فتنهاى نباشد (فتنه، کفر، شرک، نفاق، ظلم و ... ریشهکن شود) و آيين و اطاعت تنها از آن خدا باشد؛ پس اگر باز ايستادند، تعدّى جز بر ستمكاران روا نيست.
حال چه کسی تشخیص میدهد که مقصود چگونه فتنهای است؟ فتنه علیه چیست؟ فتنهگر کیست؟ فتنهاش چه بوده و در چه سطحی بوده است و چرا بر چیده شدن فتنه را برای استقرار دین و آیین خداوند بیان نموده است و ...؟!
آیا اگر کسی اثبات نمود که مادر شوهر، مادر زن، خواهر شوهر، برادر زن، همسایه و یا ...، در میان خانواده، خویشان و یا همسایگان "فتنه"ای کرده است، باید با او جنگید و او را کُشت؟! اگر دست اینها باشد که میگویند: «طبق این آیات، قتل همگی واجب است»!
●- پس، نه تنها استنباط، استخراج و بیان احکام از منابعش (قرآن، حدیث و ...)، به این سادگی و راحتی نیست، بلکه تشخیص جرم، تشخیص حد مجازات برای هر یک از مجرمین قطعی و صدور حکم نیز نه به این سادگی است و نه کار هر کسی میباشد.
نظر آخر
نظر آخر ما، همان نظر اول است که گفتیم: این اظهار فضلها، اگر از روی عمد، دشمنی، فضاسازی ... و در جهت منافع دشمنان نباشد، حتماً از روی بیخردی، ناآگاهی، بیبصیرتی و نادانی نسبت به قرآن مجید، احادیث، حقوق و احکام میباشد؛ و البته نه فقط نسبت به گوینده، بلکه نسبت به رسانهی ملی، شبکه و برنامهای که چنین سخنانی را پخش میکنند نیز همینطور است؛ یا عمد است و یا نادانی و بیبصیرتی! و البته ما نمیتوانیم با سادهانگاری بگوییم که این یک کج سلیقگی و نادانی بوده است!
مشارکت و هم افزایی - پرسش و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی
پرسش:
نظرتان راجع به تفسیر قرآن آقایی که در تلویزیون پخش شد و حکم به "به خلاف قطع کردن دست و پا میداد" چیست؟! دشمنان خیلی روی آن مانور میدهند!
پاسخ:
http://www.x-shobhe.com/shobhe/10075.html
پیوستن و پیگیری در پیامرسانها:
کلمات کلیدی:
حقوقی و احکام