آیا در آیینِ شما (اسلامِ شیعی) یک مردِ "متاهل" میتواند بدونِ رضایت یا اطلاعِ همسرِ دائمِ خود، با هر تعداد زن که مایل بود ازدواجِ موقت کند؟ اگر این تنوع طلبی و هوسرانی و خیانت نیست، پس چیست؟! لطفاً به فرهنگ و عُرفِ جوامعِ لیبرال اشارهای نکنید و صرفا از آیینِ خود دفاع فرمایید.
پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس - شبهه):
اگر پرسش دارید، یعنی پاسخش را نمیدانید و میپرسید تا بدانید؛ پس چرا حکم میدهید که چیزی جز هوسرانی و خیانت نیست؟!
جالب و قابل تأمل است که بلافاصله پس از طرح پرسش، به همراه داوری پیش از دریافت پاسخ، مبنی بر هوسرانی، خیانت و ...، افزودهاید که «به فرهنگ و عُرف جوامع لیبرال اشارهای نکنید!» و این به دلیل آنست که خودتان میدانید روابط آزاد جنسی، چه فجایعی به بار میآورد!
همگان میدانند که نیاز روحی، روانی و جنسی زن و مرد به یکدیگر، یک امر طبیعی میباشد که در خلقت آنان نهادینه شده است، لذا هر کدام جهت رفع نیازهای خود، به سوی جنس دیگر میروند و رابطه برقرار مینمایند؛ لذا این رابطه، مانند هر رابطۀ دیگری، یا باید هدفدار، قانونمند، منضبط و مبتنی بر حقوق طرفین و تعهد آور باشد، و یا افسار گسیخته، مانند فرهنگ و عُرف جوامع بیدین و بیفرهنگ که به آن «لیبرالی» میگویند تا علمی و شیک به نظر آید.
تنها راه منضبط و قانونمند و تعهدآور نمودن این ارتباط در هر فرهنگی، «ازدواج» میباشد، حال چه طرفین ازدواج دائمی کنند و یا قرار بگذارند که یک مدت کوتاهی زن و شوهر باشند! در این ازدواج، دیگر سخن از دین، مذهب، مکتب و ... نیست، چنان که در آیین اسلام، ازدواج در هر دین، آیین و حتی قومی، به سبک خودشان، پذیرفته میباشد.
در جوامع [به قول شما] لیبرالی نیز اگر چه حکومتها و دستگاههای وابستۀ حقوقی، تبلیغاتی و ...، مخالف ازدواج میباشند و افسار گسیختگی را تبلیغ و حتی تحمیل میکنند، اما همچنان شاهدیم که مردم، برای یک مرد یا زن متأهل، احترام ویژهای قائلند، و اگر بخواهند شخصیتی را تخریب و رسوا کنند، از رابطۀ آزادش با زن یا زنانی میگویند! چرا که انسان فطرتاً «ازدواج» را میپسندد و البته طبق قوانین، حقوق فردی و اجتماعی بسیاری نیز فقط به شرط ازدواج محقق میگردد.
شناخت تشیع
در نظر داشته باشید که هر دین، مذهب و مکتبی، با چگونگی جهانبینی و اصول عقایدش شناخته میشود، نه با فروعات و احکامش! اسلام شیعی، اسلام ولایی و یا همان اسلام ناب محمدی صلوات الله علیه و آله نیز از این قاعده مستثنی نمیباشد، لذا حکم این است که «اصول عقاید تحقیقی است و تقلید در آن جایز نیست، اما در فروع و احکام، هر کسی میتواند یا تحصیل کند و مجتهد و فقیه شود، یا از فقیه تقلید نماید و احکامش را از او بپرسد».
بنابراین، حقانیت اسلام و تشیع، با احکام ازدواج، طلاق، طهارت و ... به اثبات نمیرسد که کسی بخواهد از این راه حمله کند و ما مجبور باشیم از راهی که او تعیین نموده، دفاع نماییم.
ازدواج موقت
کسانی که با اسلام و احکامش آشنایی دارند، میدانند که «ازدواج موقت»، اختصاصی به تشیع ندارد، بلکه حلال خداوند متعال است که توسط پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله ابلاغ شده است، اما خلیفۀ دوم آن را حرام نمود و مسلمانان نیز به او نگفتند که تو حق نداری حلال خدا را حرام و حرامش را حلال نمایی! و البته اهل سنّت نیز اگر واقعاً اهل سنّت باشند، باید بدانند که خلیفۀ چهارم [امیرالمؤمنین، امام علی علیه السلام]، این حلال را به جایش برگرداند. پس نه تنها هیچ لزومی ندارد که آنان به حکم خلیفۀ دوم عمل نمایند، بلکه مکلفند که احکام آخرین خلیفه را ملاک و حجّت قرار دهند.
پاسخ به اصل پرسش:
در آیین ما، که همان اسلام شیعی میباشد، فرق است بین «میتواند» با «مجاز بودن» که عقل سلیم، تصدیق کنندۀ این تفاوت میباشد.
اگر بپرسید: «آیا انسان میتواند خودکشی کند؟» پاسخ مثبت است، اما اگر بپرسید: «آیا مجاز است که خودکشی کند؟» پاسخ منفی میباشد.
در عرصۀ احکام، اگر بپرسید: «آیا انسان میتواند هر روز مقدار زیادی گوشت قرمز حلال بخورد؟!» پاسخ مثبت است؛ اما اگر بپرسید: «آیا مجاز است که چنین نماید؟!» پاسخ این است که خیر، چرا که به نقرس، فشارخون، ازدیاد کلسترول منفی، انسداد عروق و سکته مبتلا خواهد شد.
دقت شود که «حقوق - احکام» در هر امری، فقط به عنوان پایه، کف و چارچوب همان امر وضع شده است، لذا ممکن است امری که خودش فعل حلال است، از منظر دیگری حرام شود.
به عنوان مثال: «آیا خریدن و پوشیدن لباسهای متنوع و گرانقیمت، اشکال دارد؟!» پاسخ این است که خود این امر، به لحاظ شرعی اشکالی ندارد؛ اما اگر لباس ریا و تفاخر باشد، اگر برای تکبر و تبرج باشد، اگر سبب عُجب گردد، اگر اسراف باشد، اگر بدون توجه به حداقل نیازمندی مستمندان به پوشش باشد، اگر سبب غفلت شود و ...، حرام میشود.
●- ازدواج موقت نیز همینگونه است؛ اصل فعل جایز است، اما اگر نه تنها ضرورتی نداشته باشد، بلکه سبب رویکرد مرد به هوسرانی شود، سبب ظلم به همسر دائم شود، سبب از بین رفتن محبّت و مودّت و عواطف همسر دائم گردد، سبب تحمیل ناامنی به او شود، سبب از هم گسیختن کانون خانواده شود و ...؛ با حکم عقل منافات دارد، پس با حکم شرع نیز منافات دارد.
●- دقت شود که «ازدواج موقت»، فقط برای ارضای شهوت جنسی نیست؛ چه بسا زن و مردی به سنین بالا رسیده باشند و اصلاً قوای شهوانی نداشته باشند، اما راحتی ارتباط مستمر آنها، مستلزم ازدواج باشد و یا به لحاظ روحی و روانی به یکدیگر احتیاج داشته باشند و ... .
●- دقت شود که «ازدواج موقت» مردان، با موجودات فضایی نمیباشد، بلکه با زنانی میباشد که امکان و نیاز به ازدواج دائم یا موقت دارند؛ پس باید حقوق آنان نیز در نظر گرفته شود.
●- فرض کنید که زنی بیمار اعصاب و روان باشد و یا به لحاظ جسمی بیمار باشد؛ حال مرد چه کند؟ برای حداقل نیازهایش، او را طلاق دهد و کانون خانواده را منهدم کند؟!
●- فرض کنید هر مردی با یک نفر ازدواج کرد و تعداد بسیاری از دختران و زنان، بیشوهر ماندند! حال چه باید کرد؟ آیا میشود اضافۀ آنها را به دریا ریخت؟ یا گفت: «این بدبختی شماست و باید ریاضت بکشید و تحمل کنید!» و یا راه ارتباطات نامشروع، زنا [با مردان مجرد و متأهل] و سایر مفاسد باز میشود؟!
اگر ازدواج نباشد
اگر ازدواج به صورت دائم یا موقت نباشد، هرج و مرج و آشوب جنسی جایگزین میشود، فرهنگ منحط زنا، اغفال و تجاوز، همجنسبازی، همخوابی با محارم و حتی اعضای خانواده، فساد همگانی، یا همان فرهنگ لیبرالی حاکم میشود.
قربانیان نخست این هرج و مرج، همان دختران و زنان [مجرد یا حتی متأهل] میباشند؛ چنان که در فرهنگ لیبرالی، تحت شعائری چون آزادی و حقوق زنان، به زنان القا کردهاند که کمال تو در جاذبۀ جنسی است و هیچ فایدۀ دیگری نداری! لذا بارداریها ناخواسته نیز بشتر از بارداریهای ارادی میباشد و دولت هم میگوید: «نگران بارداری و مشخص بودن هویت پدر نباش، فرزندت مال دولت است!» حتی شاهدیم که فرزندان را در سنین کودکی از پدر و مادر میگیرند و به خانوادۀ دیگری میسپارند.
«فمینیسم - Feminism »، تحت عنوان «آزادی و حقوق زنان» میگوید: «وابستگیهایی چون فرزندی، خواهری، همسری و مادری و هرگونه عشق و عاطفه، دین، مذهب و ... زنجیرهایی است که به دست و پای زنان بسته شده است و باید از همه اینها رها گردند» (جنس دوم - سیمون دوبوار» - در واقع میخواهد زنان را همگانی و عام المنفعه کند و راه مردان را برای دسترسی و سوء استفادۀ جنسی، اقتصادی و ... از آنان باز کند.
●- اگر این هرج و مرج و آشوب جنسی بر جامعهای حاکم شود، باید راهکارهای دیگری برای رفع نیازها [به ویژه برای بانوان] اتخاذ شود، مانند: همجنسگرایی، استفاده از آلات مصنوعی، تن فروشی و ...؛ چنان که در جوامع به اصطلاح لیبرالی، این مفاسد از حدّ فرهنگ گذشته و در قوانین مجلسها مصوب شده است و البته این افسار گسیختگی در روابط زن و مرد، برای سران نظامات سلطۀ شیطانی، فراماسونی و صهیونیستی، فواید اقتصادی و حتی سیاسی کلانی دارد.
روابط در اسلام شیعی
●- در اسلام شیعی که همان دین و مذهب الهی برای هدایت و رشد فرد و جامعه میباشد، فرد و جامعه، در هیچ امری و حتی یک لحظه هم به خود واگذار نشدهاند که هر کاری خواستند بکنند! هر چیزی و هر امری، به تناسب جایگاه و نقشش در نظام هستی، «حق و حقوقی» دارد که باید توسط انسانها رعایت گردد، چنان که حتی حقوق جامدات، گیاهان و حیوانات، محیط زیست نیز وضع و ابلاغ شده است.
●- در اسلام شیعی، چگونگی رابطه با خدا و حتی عبادت او نیز مبتنی بر «حق و حقوق» میباشد، چه رسد به رابطۀ انسان با دیگران! آیا به کسی اجازه داده شده که زندگی و همه چیز رها کند، به غاری رود و شبانه روز نماز بخواند؟! آیا به کسی اجازه داده شده که در برابر ظلمی که به دیگران میشود، بیتفاوت و ساکت باشد؟! آیا به کسی اجازه داده شده که هر طور میخواهد تجارت کند و ...؟!
●- در اسلام شیعی، رابطۀ بین زن و مرد، رابطه با محارم و غیر محارم و ... نیز مبتنی بر حق و حقوق طرفین و حقوق اجتماعی وضع شده است و رابطۀ زناشویی [با شهوت و ارتباط جنسی و یا بدون آن] فقط با ازدواج به صورت دائم و یا موقت جایز میباشد. اما، این جواز، دلیلی برای تعطیلی عقل، اخلاق، انصاف و رویکرد به هوسرانی نمیباشد، نه برای زنان و نه برای مردان.
مشارکت و همافزایی - پرسش و نشانی پیوند پاسخ، جهت ارسال و انتشار توسط شما؛ متشکریم.
پرسش:
آیا در آیینِ شما (اسلامِ شیعی) یک مردِ "متاهل" میتواند بدونِ رضایت یا اطلاعِ همسرِ دائمِ خود، با هر تعداد زن که مایل بود ازدواجِ موقت کند؟ آیا این جواز هوسرانی و خیانت نمیباشد؟
پاسخ:
https://www.x-shobhe.com/right/12379.html
- تعداد بازدید : 419
- 26 بهمن 1401
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: حقوقی و احکام