پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): آیا پناه بردن به خدا از شرور، به این معناست که شرور از خداوند سبحان صادر شده است؟!
بله، خداوند سبحان خیر محض است و از خیر به جز خیر صادر نمیگردد، و معنایش این است که او هیچ چیز شرّی را نیافریده و نمیآفریند و هر چه آفریده، خیر است.
اجازه دهید که موضوع را با چند مثال ساده و ملموس بیان داریم: آیا وجود خورشید با آن حرارت شدیدش شرّ است؟ - آیا برخورداری برخی از جانواران مثل مار و عقرب، از زهر و برخی دیگر مانند شیر و پلنگ از دندانها و چنگالهای برّنده شرّ است؟ - آیا وجود باکتریها و رشد سریع آنها شرّ است؟ – آیا وقوع طوفان، سیل و زلزله شرّ است؟!
تابش خورشید، سبب روشنایی و انرژی میگردد که منابع حیات روی زمین میباشند. تابش همین حرارت بر اقیانوسها و دریاها، سبب بخار شدن آب و پدید آمدن ابرها و بالتبع بارش و ... میگردد که اگر نباشد، حیات نیز نخواهد بود. اما اگر کسی به خورشید بنگرد، چشمش کور میشود – اگر حرارت بسیار باشد و بارانی نیاید، خشکسالی پدید میآید، اگر انسان با تولید بیرویه گازهای گلخانهای، سبب سوراخ شدن لایه اوزون گردید، همان تابش، خسارتآور میگردد.
شرور در کمالات:
●- آیا "تفکر" خیر است یا شرّ؟ اصل این نیرویی که خداوند متعال به انسان موهبت نموده، خیر است، اما اثرش بستگی به موضوعش دارد، ممکن است یک جانی برای جنایت خود فکر کند، لذا خداوند علیم که در قرآن کریم که این همه امر به تفکر نموده است، میفرماید: «إِنَّهُ فَكَّرَ وَقَدَّرَ * فَقُتِلَ كَيْفَ قَدَّرَ - او فکر کرد و اندازه گذاشت (برنامهریزی دقیق نمود) * مرگ بر او، چگونه اندازه گذاشت (چه بد تفکر و برنامه ریزی نمود) / المدثر، 18 و 19».
●- آیا "علم" خوب است یا بد؟ خیر است یا شرّ؟ بدیهی است که "علم" به خودی خود، تجلی ذات علیم است، اما چه بسا دانشمندان و عالمانی از علوم حاصله، در راه فسق، فساد و جنایت سوء استفاده کنند؛ پس این علم برای خودشان شرّ میشود، به سبب عمل خودشان.
●- آیا "قدرت، زیبایی، ثروت و سایر کمالات، خیر هستند یا شرّ"؟! به خودی خود همه خیر هستند، چون تجلی کمال و اسماء جمال و جلال الهی میباشند، اما چه بسا همین قدرت، زیبایی، ثروت، شهرت و ... برای بسیاری شرّ شوند و سبب شرّ برای دیگران نیز بشوند.
●- آیا "قرآن مجید"، که سراسر علم و حکمت است، تجلی علم خدا در کلام اوست و برای هدایت بشر نازل شده است، خیر است و یا شرّ؟! خودش خیر است، اما برای بسیاری که با آن برخورد نامناسب و ظالمانه [غیر عادلانه] دارند، شرّ میشود، چنان که فرمود:
«وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ وَلَا يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إِلَّا خَسَارًا» (الإسراء، 82)
ترجمه: و ما از قرآن آنچه را براى مؤمنان مايهی درمان و رحمت است، نازل مىكنيم و ستمكاران را جز خسارت نمىافزايد.
●- خداوند متعال، ازدواج را مایهی آرامش قرار داد «وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْكُنُوا إِلَيْهَا ... - و از نشانه هاى او اينكه همسرانى از جنس خودتان براى شما آفريد تا در كنار آنان آرامش يابيد ... / الرّوم، 21».
پس ازدواج برای آرامش روحی، روانی، جسمی، جنسی، امنیتی و ... میباشد؛ اما گاه همین ازدواج سبب ناآرامی و ناهنجاری میگردد و طلاقها برای همین رخ میدهد. گاه ازدواج نه تنها سبب آزار و اذیت، بلکه سبب قتل نیز میگردد، چنان که برخی از همسران پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله، ایشان را آزار میدادند و امام حسن و امام جواد علیهم السلام نیز به دست همسرانشان (جعده و ام فضل) به شهادت رسیدند و مشابه این ظلمها را بسیار دیدهایم!
***- بنابراین، ریشه شرّ شدن هر چیزی، چگونگی مواجهه و تعامل آدمی با آن است، نه اصل خلقت آن. آدمی میتواند از انگور، آبانگور، شربت، سرکه و ... بسازد و میتواند شراب بسازد و بنوشد و مست کند و فساد به بار آورد. آدمی میتواند با رجوع به قرآن کریم، علیم، فهیم، حکیم، مؤمن، متقی و مجاهد شود و میتواند وهابی و داعشی شود!
شرّ فلسفی:
به لحاظ فلسفی، آن چه خلق شده خیر است و شرّ را عدمی مینامند. یعنی جهل که شرّ است، همان نبود علم است – زشتی، نبود زیبایی است – ضعف، نبود یا کمبود قدرت است – جهل، نبود یا کمبود عقل است – ظلم، نبود عدل است – تعدی، نبود انصاف و قسط است – کفر، پوشاندن حق و نبود ایمان است و ... .
بنابراین، آن چه وجود و هستی یافته است، خیر میباشد و شرّ به نبود آن خیر گفته میشود.
سوره الناس:
در سوره "النّاس" نیز وجود انسان یا اجنّه یا هر چیز دیگری را "شرّ" نمیدانیم، بلکه از "شرّ" وسوسههای آنان به خدا پناه میبریم «مِنْ شَرِّ الْوَسْوَاسِ الْخَنَّاسِ * الَّذِي يُوَسْوِسُ فِي صُدُورِ النَّاسِ * مِنَ الْجِنَّةِ وَالنَّاسِ».
"وسوسه" یک فعل است، چنان که دعوت به حق و صبر «وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ» نیز یک فعل است؛ پس ما از شرّ فعل (وسوسه) انسان و جنّ، به خدا پناه میبریم، از شرّ موجودات و افعالشان به خدا پناه میبریم؛ نه از اصل وجود آنها. اگر بگویید: «از شرّ همسایه به خدا پناه میبرم»، معنایش این نیست که اصل وجود همسایه شرّ است، بلکه همسایه میتواند خوب و خیر رسان نیز باشد.
مرتبط:
●- مفهوم (یا من قدر الخیر والشر – ای کسی که خیر و شرّ را مقدر کردی) از فراز شصت وسوم جوشن کبیر با عنایت به کلمه (شرّ) چیست؟ (14 اردیبهشت 1394)
مشارکت و هم افزایی - پرسش و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی
پرسش:
معتقدیم که خدا خیر محض است و از او شرّ صادر نمیشود، پس چرا در سوره ناس و برخی از دعاها، از شرور به خدا پناه میبریم؟!
پاسخ (نشانی لینک):
http://www.x-shobhe.com/shobhe/10439.html
پیوستن و پیگیری در پیامرسانها:
کلمات کلیدی:
قرآن سوره ناس