پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): هر دو توصیف، به اضافهی سه توصیف دیگر، یکی انحصار "اولوهیت" برای او و دیگری "حیّ و قیّوم" بودن خداوند متعال و مالکیت او، در همان ابتدای آیت الکرسی آمده است: «اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ لَا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلَا نَوْمٌ لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ»؛ اما چه سنخیت موضوعی وجود دارد که بگوییم قابل جمع هستند یا نیستند؟!
در فراز اول میفرماید: «این الله است که الهی جز او نیست»، یعنی شما جز او را نپرستید که کسی جز او إله و شایسته پرستش نیست.
در فراز دوم میفرماید: «او حیّ و قیّوم» است؛ یعنی اولاً گمان نکنید که او موجودی موهوم، خیالی، انتزاعی یا بیجان (مثل بت، انرژی و ...) میباشد، بلکه بدانید که او عین "هستی و حیات" میباشد و این هستی و حیات نیز بر او عارض نشده است (مانند هست شدن مخلوقات)، بلکه خودش حیّ است، و ثانیاً بدانید که برپادارنده و نگهدارندهی عالَم هستی نیز اوست.
در فراز سوم میفرماید: «نه چرت میزند و نه میخوابد»؛ یعنی چون حیات دارد، گمان نکنید که مانند سایر موجودات زنده در زمین، بدن مادی دارد و ناگزیر از خواب سبک یا سنگین میباشد. چنان که روح نیز نمیخوابد، فرشتگان نمیخوابند و اساساً مجردات نیازی به چرت و خواب ندارند؛ چه رسد به خداوند سبحان!
در فراز چهارم میفرماید: «آسمانها و زمین مال اوست» که هم بحث مالکیت او و مملوکیت زمین و آسمانهاست. باید معلوم شود که این مِلک، مالک دارد یا خیر و اگر دارد [که باید داشته باشد]، کیست؟! میفرماید: همه مِلک خداوند میباشند؛ خالق همه چیز اوست، پس همه چیز از آن اوست.
حال در این چهار فراز، یا چهار توصیف، که معرفی خداوند سبحان به جهات گوناگون میباشد، چه تناقضی وجود دارد که قابل جمع نباشند؟!
آیا خداوند تنها إله هست – او حیّ و قیّوم است – او چرت و خواب ندارد – و همه چیز از آن اوست، قابل جمع نیستند؟!
آیا اگر دربارهی خودمان بگوییم: ما إله نیستیم – حی و قیوم نیز نیستیم و نیاز به خواب سبک و سنگین داریم، پس به اختیار و یا به اجبار به خواب میرویم – و مالک هیچ چیزی [حتی خودمان] نیستیم، قابل جمع نیستند؟!
کلمات کلیدی:
پاسخ های کوتاه