پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): جاذبه، عزت و محبت را خدا میدهد و لازم نیست ما کار خاصی، به جز آن چه او فرموده انجام دهیم تا دیگران جذب شوند!
گاه تلاشها همه برای جذب به خود میباشد، نه جذب به خدا، اسلام، قرآن، معاد و ولایت!
مهم است که ابتدا بدانیم تعریف "مذهبی و کمتر مذهبی" چیست و ملاک تشخیص آن کدام است؟! و سپس دقت کنیم که حالا چه کسی گفته و بر چه اساسی گمان مینماییم که ما مذهبی هستیم و طرف مقابل ما کمتر مذهبی است؟!
هیچ تردیدی نداریم که ظاهر بسیار مهم است و نقش بسیاری در شکلگیری باطن دارد، همانطور که باطن نقش به سزایی در ظاهر دارد. چنان که نماز، روزه و هر کار درست و خیری، به ظاهر انجام میگیرد، با همین بدن و حرکاتش انجام میپذیرد و نقش سازنده در باطن دارد و هم چنین شکل باطن است که در صورت و رفتارها ظهور و بروز مینماید.
به طور حتم، کسی که حتی ظواهر احکام را رعایت نمیکند، مذهبی نیست، و کسی که به اندازه رعایت نمیکند، کمتر مذهبی است، اما دلیلی نیست که رعایت کننده، حتماً مذهبی باشد!
"خوارج"، همه اهل نماز، نماز شب، روزه، طهارت، حجاب، و حتی "جنگ و جهاد" بودند و بیشتر آنان آشنایی خوبی با آیات قرآن مجید داشتند و برخی نیز حافظ و مفسر بودند؛ اما نه تنها "مذهبی" نبودند، بلکه علیه دین، قرآن کریم، ولایت و امامت صفآرایی کرده و به جنگ پرداختند.
امروزه نیز از این "خوارج" بسیار داریم که شاید ظاهرشان بسیار مذهبیتر از نوع مسلمانان باشد! به صورت رسمی، وهابیت، طالبان، داعش، بوکوحرام و ...، همه با شعار "لا إله الاّ الله" به میادین مسلمان کُشی و خدمت به امریکا، انگلیس و اسرائیل آمدهاند و بسیاری از آنها اهل نماز، تلاوت قرآن، روزه، حجاب، جهاد و ... میباشند.
●- بنابراین، "مذهبی" به انسان عاقل، مؤمن، متقی، بصیر، خداشناس و خدا باور، معاد شناس و معاد باور، و عامِل به اوامر و نواهی الهی (به حد مقدور هر کس) میگویند.
چه باید کردها در ارتباطات:
●- اولین نکتۀ مهم در هر امری و هر کاری و هر نوع موضعگیری و رفتاری، هدف و مقصد و چرایی آن میباشد. اگر کار برای خدا نباشد، هیچ فایدهای ندارد و اگر برای خدا باشد، چارچوبهای الهی مشخص و رعایت میشوند.
انبیای الهی، همه با کفار، جهّال و متعصبین در شرک طرف بودند، اما با اخلاق حسنه، با علم و حکمت و بیّنه (دلیل و برهان)، با دلسوزی و مردم دوستی و با زحمت و مشقت و صبر و خدمت به آنان، وسیله بیدرای، هوشیاری، جذب، هدایت و رشد بسیاری شدند.
تا مردم را به خاطر خدا دوست نداشته باشیم، نمیتوانیم به آنها خدمت کنیم و یا جذبشان کنیم.
●- نکتۀ بعدی، "اخلاص" است، چه در مقابل خداوند متعال و چه بندگان خدا.
خداوند متعال به انسان تعلیم داده که چگونه باید باشد و نفرموده که مقابل هر کسی به نوع دیگری باش و منفعلانه عمل کن. لذا ارتباطات، حتی با کفار، مشرکان و فاسقان نیز توجیهی برای خروج از چارچوبهای الهی و اسلامی نمیباشد و البته لزومی هم ندارد.
بنابراین، اگر کسی با خدا، با خودش و با خلق خدا "اخلاص" داشته باشد و بالتبع "خودش" باشد و نمایش نیاید، چون اخلاق حسنه و خدایی دارد، مقبول، مطلوب و حتی محبوب دیگران قرار میگیرد، مگر آن که آنها خصومت، عناد و لجاج داشته باشند.
●- نکتۀ مهم بعدی، "تواضع داشن و تکبر نداشتن" است. فرمود: «اگر سالخورده دیدی، بگو بیشتر از من عبادت کرده و اگر جوان دیدی، بگو: کمتر از من گناه کرده»! فرمود: سخن نرم (لیّن) و البته محکم و منطقی بگویید – روی زمین با تکبر راه نروید – خود را برتر از دیگران نبینید – به وعده عمل کنید و البته بندگان من را با اخلاق حسنه در رفتار و گفتار جذب نمایید.
●- البته دهها و صدها نکتۀ دیگر نیز برای ارتباط و جذب وجود دارد که بسیاری از آنها در مباحث دیگر مطرح شده است.
امیرالمؤمنین، امام علی علیه السلام فرمودند:
«إنّ للقُلوبِ شَهوَةً و إقبالاً و إدبارا ، فَأتُوها مِن قِبَلِ شَهوَتِها و إقبالِها ، فإنّ القَلبَ إذا اُكرِهَ عَمِيَ». (نهج البلاغة: حکمت 193)
ترجمه : همانا دلها داراى خواهش هستند؛ گاه به چيزى رو مىكنند و گاه روى مىگردانند. پس، هر گاه خواستند و اقبال كردند، آنها را به كار گيريد؛ چه آن كه دل اگر [به كارى ]مجبور شود، كور گردد.
بنابراین، مخاطبشناسی، درک احوال، زمانشناسی برای طرح یک مطلب و ...، همه از آداب ارتباطت مفید میباشد.
مشارکت و همافزایی – پرسش و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی.
پرسش:
افراد مذهبی چطور باید جاذبه ایجاد کنند در روابطشون با افراد کمتر مذهبی؟ چطور میشه که گرمتر و صمیمیتر بود، ولی چارچوبهای اخلاق و دین رو هم رعایت کرد؟
پاسخ (نشانی لینک):
www.x-shobhe.com/shortanswer/11075.html
کلمات کلیدی:
پاسخ های کوتاه