پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه):
"علم حدیث"، صرفاً فراگیری صد یا هزار حدیث نمیباشد، و با یادگرفتن هزاران حدیث نیز کسی مجتهد نمیشود.
علوم اسلامی، دو منبع عظیم دارد که یکی کلام وحی [قرآن مجید] است و دیگری "حدیث"، که به آن "سنّت" نیز گفته میشود؛ و باید بدانیم و اذعان نماییم که علوم قرآنی، بدون فراگیری از معلمان اصلیاش و آن چه آنان فرموده و عمل نمودهاند، به صورت درست درک نخواهد شد. دقت کنیم که ابتدا رسول فرستاده شد و سپس کتاب به شخص ایشان نازل گردید تا به دیگران ابلاغ نمایند.
*- گاه وقتی از ما میپرسند: «فلان مطلب در کجای قرآن آمده است؟»؛ میگوییم: «در همانجایی که آمده نماز صبح دو رکعت و مغرب سه رکعت است!» تمامی مسلمانان و حتی آنان که میگفتند: «حَسبُنَا کِتاب الله – کتاب خدا برای ما کافیست»، و وهابیهای انگلیسی نیز همین تعداد رکعات را برای نمازهای یومیه قبول دارند، اما در هیچ کجای قرآن کریم نیامده است؛ بلکه در قرآن کریم مکرر امر فرموده: «از خدا و رسولش اطاعت کنید تا اعمالتان حبط نگردد»:
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَلَا تُبْطِلُوا أَعْمَالَكُمْ» (محمد صلوات الله علیه و آله، 33)
- ای کسانی که ایمان آوردهاید! اطاعت کنید خدا را، و اطاعت کنید رسول (خدا) را، و اعمال خود را باطل نسازید!
بنابراین، "حدیث" یکی از دو منبع علوم اسلامی میباشد که بیانگر " قول، فعل و تقریر" معصومان علیهم السلام میباشد.
"علم حدیث" را به دو بخش به «روایة الحدیث» و «درایة الحدیث» تقسیم کردهاند، که در «روایة الحدیث» از اتصال حدیث نقل شده به شخص معصوم بحث میشود که مستلزم برخورداری از دانش "علم رجال" و "مصطلح الحدیث" میباشد؛ اما در بخش «درایة الحدیث» از الفاظ، معانی و مفاهیم بیان شده در متن حدیث بحث میشود.
از یک سو ممکن است حدیثی به نقل سی یا چهل نفر به شخص معصوم متصل شده باشد؛ اما در این میان برخی ناشناخته، برخی ناموثق و یا حتی برخی به دروغگویی، جعل حدیث و سایر مفاسد اشتهار داشته باشند – از سویی دیگر فرمودند: «اگر حدیثی از من به شما نقل شد که با قرآن و عقل مطابقت نداشت، به سینه دیوار بزنید و نپذیرید».
●- "حدیث"، صرفاً به مباحث فقهی اختصاص ندارد، اما "اجتهاد" به استنباط و استخراج احکام فقهی از دو منبع قرآن و حدیث اختصاص دارد. لذا کسی که میخواهد در این رشته تحصیل کند و فقیه و مجتهد شود، باید در علوم ادبیات عربی، قرآن، تفسیر، حدیث، علم رجال، علم کتاب و ... نیز تحصیلات عالیه داشته باشد.
●- "فقه یا احکام" همان "حقوق" است، منتهی "حقوق اسلامی" که به آن "شریعت" نیز گفته میشود؛ لذا همانگونه که تحصیل تخصصی در رشتۀ حقوق تا رسیدن به مدارج عالیۀ آن، بیش از ده سال طول میکشد، تحصیل علوم اسلامی با تخصص فقه نیز بیش از دو دهه زمان لازم دارد؛ اگر چه برخی به خاطر نبوغ سرشار خود و نیز اهتمام فوق العاده به تحصیل، در سنین جوانی و حتی نوجوانی به این مرحله رسیدهاند؛ اما اینها بسیار نادر هستند و ملاک نیستند.
●- "کار فقیه و مجتهد"، صرفاً استنباط، استخراج و بیان احکام در حوزۀ مسائل شخصی مانند طهارت، نماز، روزه، ازدواج و ... نمیباشد، بلکه نه تنها در حوزههایی چون مسائل تجاری، اقتصادی و مالی – قضا و قضاوت و ... باید احکام را بیان نماید، بلکه باید احکام مسائل روز و محدثدثه (آن چه حادث میشود) را نیز با توجه به اصول فقهی بیان دارد؛ مانند احکام بانک، بیمه، تولید، صادرات و واردات، مسائل پزشکی که مستلزم حکم فقهی میباشد ... و حتی جنگ و صلح را بیان نماید.
●- اگر در جامعهای حکومت اسلامی استقرار یافت، کار فقیه بسیار گستردهتر و دشوارتر میگردد، چرا که باید تمامی شئون فردی و اجتماعی جامعه، از مسائل اقتصادی گرفته تا فرهنگی، روابط خارجی و ... را در نظر داشته باشد و بتواند خط کلی نظام را منطبق با احکام اسلامی حفاظت و راهگشایی نماید؛ لذا از بین فقها، یک نفر که از شرایط بهتری برای تصدی این امر مهم برخوردار است و مشهورتر و محبوبتر بین مردم میباشد را به عنوان "ولی فقیه" انتخاب و منصوب میکنند و اطاعت از احکام حکومتی او، حتی بر سایر فقها، مجتهدان و مراجع نیز واجب میشود.
●- نظر به این که طی چنین مراحل علمی، برای همگان میسر نیست و حتی در میان طلاب علوم دینی نیز همه رشته فقه را انتخاب نمیکنند و همه فقیه نمیشوند، فرمودهاند: «یا فقیه و مجتهد شوید، و یا از فقیه و مجتهد تقلید نمایید» - اما دقت و توجه داشته باشیم که "اصول دین" تحقیقی است و تقلید در آن جایز نیست.
حضرت امام حسن عسکری علیه السلام:
بَعدَ تَقبِيحِ تَقلِيدِ عَوامِ اليَهودِ لِعُلَماءِ الفَسَقَةِ ـ : فَمَن قَلَّدَ مِن عَوامِّنا مِثلَ هؤلاءِ الفُقَهاءِ فَهُم مِثلُ اليَهودِ الذينَ ذَمَّهُمُ اللّه ُ بالتَّقليدِ لِفَسَقَةِ فُقَهائهِم .
فَأمّا مَن كانَ مِن الفُقَهاءِ صائنا لنفسِهِ حافِظا لِدينِهِ مُخالِفا على هَواهُ مُطِيعا لأمرِ مَولاهُ فلِلعَوامِّ أن يُقَلِّدُوهُ ، وذلكَ لا يكونُ إلّا بَعضَ فُقَهاءِ الشِّيعَةِ لا جَميعَهُم. (الاحتجاج : 2/510/337)
- بعد از تقبيح تقليدِ عوامِ يهود از علماى فاسقشان فرمودند: اگر (مسلمانان) از چنين فقهايى تقليد كنند، مانند همان يهوديانى هستند كه خداوند آنان را به سبب تقليد و پيروى از فقهاى فاسق و بدكارشان نكوهش كرده است .
اما هر فقيهى كه خويشتندار و نگاهبان دين خود باشد و با هواى نفْسش بستيزد و مطيع فرمان مولايش باشد، بر عوام است كه از او تقليد كنند و البته اين ويژگيها را تنها برخى فقهاى شيعه دارا هستند، نه همه آنها.
مشارکت و همافزایی – پرسش و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان.
پرسش:
علم حدیث چیست؟ آیا با داشتن علم حدیث، میتوان احکام شرعی را خودمان بدون مرجع تقلید متوجه شویم؟
پاسخ (نشانی لینک):
http://www.x-shobhe.com/shortanswer/11297.html
کلمات کلیدی:
پاسخ های کوتاه