«ایکس – شبهه»: نه عزاداری باید دارد و نه جشن و شادی. فطرت آدمی بر «حب و بغض» است. آدمیان چیزهایی را دوست دارند «حب» و از چیزهایی بدشان میآید «بغض». و «محبت» موتور یا همان انگیزهی حرکت است و هر کس تلاش میکند تا به محبوب خود [هر چه که باشد] برسد.
در این راستا آدمی به آن چه به محبوب مربوط یا متصل است یا سبب رسیدن میشود محبت پیدا کرده و حتی عشق میورزد و با آن چه او را دور گرداند یا مانع رسیدن گردد دشمن است و بغض میورزد.
بالتبع در این سیر هر رسیدنی سبب خوشحالی و هر فراقی سبب غصه و اندوه میگردد. لذا آدمیان در هر لحظه در حال جشن و شادی از یک سو و غصه و غم و تألم از سوی دیگر هستند و محبت به امام حسین (ع) برای دوستداران ایشان نیز از این قاعده مسثنی نیست.
مضافاً بر این که همهی حوادث آثار و تبعاتی دارند. گاه آثار و تبعات آنها کوتاه مدت است و گاه بلند مدت. مثل این که تولدی در 20 یا 20 یا 60 پیش حادث شده است، اما این فرد هنوز زنده است و آثار و تبعات آن حادثه هم چنان بر او مترتب است.
بدیهی است برای کسی خدا، اسلام، قرآن، ولایت، امامت و امام حسین علیهالسلام در زندگیاش [به عنوان هدف، محبوب، انگیزهی حرکت و ...] نقش دارد، حادثه، آثار و تبعات آن منقطع نشده و هم چنان ادامه دارد، اما برای کسی که کاری با اسلام، ولایت، امامت یا امام حسین (ع) ندارد، حادثهی عاشورا نیز مقطعی بوده و در آن زمان به پایان رسیده است.
کلمات کلیدی:
پاسخ های کوتاه عزاداری