ایکس – شبهه: نجس نیز فحش نیست، بلکه یعنی پلید و خبیثی که اجتناب از آن لازم است. خواه این پلیدی ذاتی باشد و یا وضعی. و نجس خواندن یک چیز یا شخص، یعنی اجتناب و دوری از ممارست با آن لازم است. یعنی لازم است اگر ممارست یا ارتباط و تماسی حاصل شد، انسان باید دغدغهی تطهیر خود از نجاستی که به انسان مرتبط شده را داشته باشد. چه نجاست خون یا مدفوع یا سگ باشد، و چه نجاست کافر و مشرک.
لازم است انسان از ارتباط (صمیمانه) با مشرک خودداری کند و همیشه خود را از او، عقاید، مواضع و عملکردش دور بگرداند و اگر از جانب او پلیدی و خباثتی (مادی یا معنوی) منتقل شد، انسان خود را تطهیر نماید، وگرنه حتماً از خباثت و پلیدی او اثر گرفته و متضرر میگردد.
البته دقت شود اگر چه واژه نجس، قرآنی و فقهی است، اما به مفهوم کلی آن راجع به دستهبندی انسانها و توصیه به پرهیز و دور شدن از اقشار هدف، اختصاصی به اسلام ندارد. کفار نیز با شدت تمام، با ضد تبلیغ گسترده، با ترویج اسلام هراسی، با اتهام تروریست بودن مسلمانان و ...، کفار و مشرکین را از ارتباط با اسلام و مسلمانان منع میکنند. پس نگویند در هیچ دین و مکتبی چنین چیزی نیست. اگر خداوند مشرک به خودش را پلید خوانده، آنها مکرر با دروغ و تهمت، تمامی مسلمانان را پلید میخوانند.
خداوند متعال نیز مشرکین را که خدایان کاذبی چون طواغیت زمان، بتها، هوای نفس و ... را در ربوبیت و عبودیت شریک میگردانند، نجس خوانده و پرهیز از آنان را ضروری بیان داشته است. چرا که حتما تضاد هدف، تضاد منافع پیش میآورد و آنها به خاطر منافعشان، سعی در انحراف موحدین خواهند کرد. و البته در آیه مربوطه تصریح و تأکید نموده که از ورود آنها به خاطر منافع مادی، تجارت و ... به مسجدالحرام ممانعت به عمل آید، تا این وادی مقدس را به شرک خود آلوده نکنند.
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ فَلاَ يَقْرَبُواْ الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ بَعْدَ عَامِهِمْ هَذَا وَإِنْ خِفْتُمْ عَيْلَةً فَسَوْفَ يُغْنِيكُمُ اللّهُ مِن فَضْلِهِ إِن شَاء إِنَّ اللّهَ عَلِيمٌ حَكِيمٌ» (التوبه، 28)
ترجمه: اى كسانى كه ايمان آوردهايد حقيقت اين است كه مشركان ناپاكند پس نبايد از سال آينده به مسجدالحرام نزديك شوند و اگر [در اين قطع رابطه] از فقر بيمناكيد پس به زودى خدا اگر بخواهد شما را به فضل خويش بىنياز مىگرداند كه خدا داناى حكيم است.
بدیهی است وقتی ارتباط نزدیک و ورود آنها به یک مکان مقدس روا نباشد، ورود آنها به قلب و فکر یک انسان از طریق ارتباط، ولایت، دوستی، صمیمیت و ... نیز به مراتب روا نمیباشد.
کلمات کلیدی:
پاسخ های کوتاه