ایکس – شبهه: گاهی معنا و مفهوم واژگان در فرهنگ رایج و عادت اذهان بسیار متفاوت با معنا و مفهوم واقعی آنان است. مانند همین واژه «مکر».
در فرهنگ محاوره رایج گمان بر این است که «مکر و مکاری» حیلههای و نقشههای شوم و دسیسهگری است، در حالی که چنین اختصاصی وجود ندارد، بلکه «مکر» به معنای چارهجویی، چارهاندیشی و حتی تدبیر امور است. چه برای کار خوب باشد و یا کار بد. چه بر اساس حق باشد و چه باطل. لذا اگر بیان شدن «مکر زن»، یا گفته شد «زن مکار است»، منظور این نیست که مثلاً یک حقه باز حیلهگر و موذی میباشد، بلکه به ظریفبینی و هم چنین هوش و استعداد او در چاره جوییها برای امور مختلف اشاره دارد.
بدیهی است که شیطان یا شیاطین انس و جن، کفار، منافقین و مشرکین نیز برای غلبه یا فرار، علیه اسلام و مسلمین «مکر» میکنند. یعنی مدام در حال نقشه کشی، چارهجویی در دشمنی هستند، اما علیه خدا که نمیشود مکر کرد. «له ملک السموات و الارض»، مُلک و ملکوت آسمانها و زمین و بالتبع همه علت و معلولها، تأثیر و تأثرها و راهها مال اوست. لذا نه تنها چارهاندیشی کسی بر او پیشی و غلبه ندارد، بلکه او کاملترین مدبر و در ضمن بهترین مدبرها (خیر الماکرین) است که در مکرش هیچ شری نیز وجود ندارد. و اساساً خداوند کریم خیر محض است و از او شری صادر نمی گردد و از این ضعف منزه (سبحان) است.
دقت شود هیچ چیزی که خدا داده است، به خودی خود بد نیست. کفر، شرک، نفاق و مکر نیز به خودی خود نه تنها بد نیست، بلکه لازمه کمال است. اگر در کسی حالت کفر نباشد که نمیتواند به طاغوت کافر شود (فمن یکفر بالطاغوت) – اگر حالت و امکان شرک نباشد که انسان نمیتواند در امور و شئون زندگی مشارکت داشته باشد – اگر صفت نفاق در انسان نباشد که نه تنها با بیرون ریختن تمامی حالات درونیاش کلیه ارتباطاتش قطع میشود، بلکه چه بسا رسوا و مطرود شود. بالاخره مردی که در سر کار مشکل داشته و با ناراحتی، خستگی و حتی عصبیت به خانه میآید، اما ظاهرش را تغییر داده و با روی خوش با همسر و فرزندان مواجه میگردد، ظاهر و باطنش یکی نیست و نفاق میکند و باید هم چنین کند. مکر، حیله و ... نیز همین طور است. منتهی اگر این صفات یا هر امکان دیگری علیه خدا، علیه حق، علیه اسلام، علیه عدالت، علیه مسلمانان و انسانهای محق، علیه حق و حیات معقول مورد سوء استفاده قرار گیرد، آن بد و مذموم است.
کلمات کلیدی:
پاسخ های کوتاه