ایکس – شبهه: خیار در اصطلاح به معنای حق اختیار فسخ کردن یک معامله است. منظور از خیار شرط، خیار تخلف شرط نیست که اگر از یک شرط ضمن عقد، مشروط علیه تخلف کرد طرف دیگر معامله حق فسخ داشته باشد، بلکه منظور از آن شرط الخیار است که در ضمن عقد برای شرط کننده حق فسخ تا مدت معینی ثابت میشود.
این نوع از خیار در عقود لازمه است که حق تخلف از آن جایز نیست یعنی عقودی که انجام آن و ملتزم بودن به آن دیگر لازم شده است، چرا که بعضی از عقود غیر لازم هستند یعنی هنوز جایز التخلفاند . استصحاب در معنای اصطلاحی به حکم بماقبل اطلاق میشود. استصحاب یکی از راههای استخراج احکام شرعی است که در اصطلاح بدین منظور است که اگر جایی حالت قبلی چیزی را بدانیم و دلیل و نشانه ای تغییر حکم آن در دست نداشته باشیم تا ما را در حد یقین به تغییر حالت او در حال حاضر برساند، استصحاب به ماقبل می کنیم. مثلاً میدانیم وسیلهای در خانه تا دیروز پاک بوده است اما حتمال میدهیم فرزند خانه که دیروز دستش ناپاک شده بود به آن وسیله هم دست زده است، حال که یقین به نجاست آن نداریم استصحاب نموده و حکم به جاری و باقی بودن آن طهارت را در حال حاضر میدهیم و یا مثلاً فرش خانهمان نجس شده است و تا کنون خبر موثقی برای پاک شدن آن به طور یقینی برای به ما نرسیده است لذا امروز هم که وارد خانه میشویم، حتی اگر احتمال پاک کردن آن توسط دیگران از اهل خانه برای ما میرود باز هم حکم به حالت سابق آن و باقی ماندن نجاست باید بدهیم.
این موضوع همانطور که در سوال اشاره شده است، در امور تدریجیه است یعنی اموری که آن به آن امکان تغییر برای آن وجود دارد نه امور دفعیه.
لازم به ذکر است استصحاب علاوه بر دلیل عقلی، از دلایل متقن روایی برخوردار است از ائمه معصومین همچون امام علی (علیه السلام) نقل شده است: «لا تنقض الیقین بالشک و انقض الیقین بالیقین« - چیزی را که به آن یقین داری با یک چیز شک دار نقض نکن؛ بلکه یقین خود را با چیز یقینی دیگر منقض کن و پایان ده» (تحف العقول ،اربعمأه امام علی علیه السلام)
کلمات کلیدی:
پاسخ های کوتاه