پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): یک موقع کسانی جاهل (بیعقل) و نادان هستند و چیزی میگویند؛ آنها حسابشان جداست؛ اما یک موقع گویندگان، خودشان نیز میدانند که حرف بیمنطقی را جهت منحرف کردن اذهان عمومی مردم و گمراه ساختن آنها به زبان میرانند! مانند همین که مطرح نمودید!
« وَمِنَ ٱلنَّاسِ مَن يَشْتَرِى لَهْوَ ٱلْحَدِيثِ لِيُضِلَّ عَن سَبِيلِ ٱللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍۢ وَيَتَّخِذَهَا هُزُوًا أُو۟لَٰٓئِكَ لَهُمْ عَذَابٌۭ مُّهِينٌۭ » (لقمان، 6)
ترجمه: و بعضی از مردم سخنان بیهوده را میخرند تا مردم را از روی نادانی، از راه خدا گمراه سازند و آیات الهی را به استهزا گیرند؛ برای آنان عذابی خوارکننده است!
●- از فحوای سؤال و نحوهی طرح سؤال و نیز نتیجهگیری به نفع مقصود، قبل از شنیدن پاسخ، معلوم میشود که اگر چه سخنی بیمنطق و غیر اصولی میباشد، اما کاملاً آگاهانه و عمدی مطرح شده است!
●- بدیهی است که وقتی نه تنها خدا، پیامبر و اهل بیت علیهم السلام و نیز قرآن کریم را نمیشناسند، بلکه با آنها و بالتبع با مسلمانان، دشمنی و خصومت نیز دارند، چنین روشهای غلطی را برای شناخت اسلام معرفی میکنند!
الف – در هر شناختی، مصداق ادعایی را به تعریف ارجاع داده و با آن تطبیق میدهند، نه بالعکس!
به عنوان مثال: اول تعریف میکنند که معلمی، پزشکی، قضاوت، مهندسی، شهروندی و تابعیت و ... یعنی چه؟ بعد اگر کسی ادعای معلمی، پزشکی، قضاوت و ... نمود، او را به آن تعاریف انطباق میدهند تا ببینند صدق دارد یا خیر؟!
ب – اگر شخص یا ملتی مدعی شدند که ما کمونیست، مارکسیست، ملیگرا، لیبرالیست، متمدن، روشنفکر و ... هستیم، آیا آنها را با تعاریف این "ایسم"ها مقایسه میکنند، یا تعاریف را از چگونگی آنها به دست میآورند؟!
مثال: آشنایی داشتیم که در اواخر رژیم گذشته و حدود ده سال پس از نظام جمهوری اسلامی ایران، ادعای مارکسیستی داشت و خود را کمونیست و تودهای میخواند و از این مکتب، فقط سبیل لینیاش را داشت.
او سرمایهدار و فئودال بود و املاک بسیاری در تهران و اطراف تهران داشت، و هر چه به او میگفتیم: «این حال، روحیه و عملکرد فئودالی تو، هیچ تطبیقی با نظریات مارکس و مکتب کمونیسم ندارد، و بهتر است اموالت را بین محرومان تقسیم کنی و یا دست کم به اشتراک بگذاری، میخندید و بهانه میآورد»!
ج – خداوند متعال، نبی، رسول، وحی (کتاب) و امام فرستاده و پیامبرش صلوات الله علیه و آله را "اسوه حسنه" معرفی نموده و فرموده که این علم نظری و این هم مصداق عینی، پس با اطاعت و تبعیت، تلاش کنید تا رنگ مسلمانی به خود بگیرید و رشد نمایید؛ و در آخرت نیز همگان را با همین وحی، پیامبر و امام به میزان میکشد تا جایگاه، رتبه و درجهی هر کدام معلوم شود.
حال، یکی بگوید: خیر، ما با عقل، علم، کتاب، پیامبر، امام و ... هیچ کاری نداریم؛ بلکه مسلمانان را به استضعاف، بدبختی، فلاکت، استعمار، استثمار و حتی استحمار (خر کردن) میکشانیم و از آنها یک عده مردمان عقب مانده میسازیم و حتی اگر شد از میان آنها یک مذهب انگلیسی (وهابیت) و یک گروه تروریستی (القاعده، طالبان، داعش، النصرة و ...) میسازیم و بعد میگوییم: «تعریف اسلام و مسلمانی را از اینها باید شناخت، لذا اگر در آنها ضعفی هست، ضعف در اسلام و قرآن و اهل عصمت علیهم السلام میباشد»!
●●●- روش شناخت، درک مستدل (با دلیل) عقلی است – روش شناخت مطالعه و تحقیق علمی است – روش شناخت، رجوع به منابع است – روش شناخت به کسب آگاهی و تأمل، تعمق و بصیرت است، نه به هوچیگری و جوّسازی و ضدتبلیغ.
●●●- شیاطین انس و جنّ، نمیتوانند چیزی را خلق کنند، لذا کارشان در هر عرصه و موضوعی فقط و فقط "جعل و بدل زدن" میباشد! اینجا نیز به جای آن که بگویند: مدعی مسلمانی را باید با کتاب، دین، رسول و امام تطبیق داد تا معلوم شود که چقدر مسلمان است، میگویند: برعکس عمل کنید، عقل و علم و کتاب و الگو را کنار بگذارید، دعوت و دعوت کننده را کنار بگذارید و بگویید: تعریف اسلام، از وضعیت مدعیان مسلمانی شناخته میشود.
●●●- فرض کنید که یک فیزیکدان، قمارباز هم باشد؛ آیا تعریف فیزیک از قماربازی او به دست میآید؟ یا یک مدعی دموکراسی و حقوق بشر، جانی هم باشد (مانند نظامهای استکباری جهان)، آیا تعریف آزادی و حقوق بشر، از رفتار او به دست میآید.
●●●- فرض کنید کسی مدعی دوستی، محبت، عشق و مودت شد، اما خیانت کرد؛ آیا میگویند: تعریف دوستی، محبت و عشق این است، یا میگویند: او دوست، وفادار و عاشق نبود؟!
●●●- فرض کنید خیانتکار، خودزن، وطنفروش و جاسوسی، منافقانه به میدان آمد و خود را امین، مدافع حریمها و هموطن معرفی کرد! آیا تعاریف این واژگان از وضعیت و رفتار او به دست میآید؟!
کلمات کلیدی:
پاسخ های کوتاه