پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): پیش از آن که ما دلایلی بر رد این ادعاهای سخیف بیان نماییم، مدعیان باید دلایلی برای اثبات ادعای خود اقامه نمایند.
●- متأسفانه، بیشتر کاربران فضای مجازی را عادت دادهاند که ابتدا هر سخنی را بپذیرد و سپس برای رد و تکذیب آن، دنبال دلیل، سند، مدرک و شاهد بگردند! که در واقع این یک نوع فریب و بازی خوردن است. پس، هر کسی، هر ادعایی که دارد، ابتدا باید خودش دلایل و مستندات خود را ارائه دهد.
الف – پیش از آن که بدانیم معنای "آسمان" چیست؟ باید بدانیم که معنای "ستون" چیست؟ چرا که حتی اگر کسی معنای آسمان را نداند، دست کم آن را میبیند و میفهمد که مقصود چیست؟
در هر حال، فضای فراخی که اطراف یک جسم یا مجموعهای از اجسام را فرا میگیرد و چون سقف به نظر میآید را "السماء = آسمان" میگویند؛ چنان که زمین، خورشید، ماه، ستارهها، کهکشانها و ...، همه در آسمان قرار دارند. و در کل، به فضای بالای زمین و هز چه در آنها هست نیز آسمان گفته میشود. مثل این که بگویید: آسمان با ستارگانش – آسمان با پرندههایش و ... . بنابراین، مقصود از آسمان نیز اجسام و اجرامی است که در آسمان وجود دارد، نه خود آسمان؛ چرا که آسمان سقوط نمیکند، بلکه اجسام و اجرام سقوط میکنند.
اما "عمود = ستون"، به هر سرپا نگهدارندهای میگویند، حال خواه مادی باشد و یا غیر مادی؛ چنان که ستون ساختمان، سرپا نگهدارندهی آن است و نماز "ستون خیمهی دین" است؛ و خواه قابل رؤیت باشند و یا نباشند. چنان که "حب و بغعض، غم و شادی و ..." دیده نمیشوند و یا میگویید: "عشق و امید یا انگیزه مرا سرپا نگه داشته است" و اینها مجاز و استعاره نیستند، بلکه حقیقتاً وجود دارند.
ب – بنابراین، ضرورتی ندارد که حتی ستونهای عالم ماده، که سبب نگهداری آنها در جایگاه خود شده است، [مانند گمان این معاندان بیسواد، و یا با سواد ولی کم عقل و البته عنود – هر چند فلان آقای دکتری باشد که این شبهه را در فضای مجازی منتشر نموده است]، از آهن، سنگ یا تیرچه بلوک باشد.
فرمود: «خَلَقَ السَّمَاوَاتِ بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَهَا – آسمانها را بدون ستونی که ببینید خلق نمود / لقمان، 10» - از همین بیان نتیجه گرفتند که نفرموده «بیستون خلق نمود»، چرا که هر چیزی که قرار یافته است، حتماً اسبابی برای قرارش و سرپا بودنش وجود دارد؛ بلکه فرموده: «بدون ستونی که دیده شود، خلق نموده است».
امثال آن آقای دکتر، میگویند: «در قرآن سخنی از جاذبه نیامده است، پس نباید بگوییم که "جاذبه" یکی از همان ستونهایی است که دیده نمیشود». خب، این استدلال خیلی ضعیف است، چرا که سخن از جمیع ستونهاست، نه فقط جاذبه. لذا لزومی ندارد که تک به تک را نام ببرد. نمیخواهد به شما زمینشناسی یا فضا شناسی یاد بدهد، بلکه میخواهد توحید و مالکیت و ربوبیت و قدرت الهی (قادر یعنی اندازهگذار) را بشناسد. پس ذکر همین کلیت کافیست.
●- آنگاه که آدمی با عقل درک میکند که «نمیشود همه سیارات آسمان، این چنین منظم، در مدار خود باشند و به یک دیگر برخورد نکنند ...، اما هیچ علتی برای سرپایی و نظم آنها وجود نداشته باشد» میفهمد که لابد نگهدارندگانی [ستونهایی] وجود دارد؛ و وقتی هیچ ستونی نمیبیند، میگوید: «پس قطعاً ستونهای نامرئی وجود دارند». سپس با رشد علمی میفهمد که نیرویی به نام "جاذبه" وجود دارد که یکی از دلایل استواری است؛ پس میگوید: «این یکی از همان ستونهای نامرئی است که تا امروز کشف نمودهایم».
نیروى جاذبه توسط ابوریحان بیرونى در قرن پنجم قمرى کشف شد، اما غربیها آن را به نام نیوتن در قرن هجدهم ثبت کردند؛ اما پیش از همه اینها، در قرآن حکیم، از نیروهای نگهدارنده تحت عنوان ستونهای نادیدنی، یاد شده است.
نیروی دافعه نیز در نتیجه و در مقابل نیروی جاذبه به وجود میآید که آن نیز خود از اسباب نگهدارندگی آسمان میباشد. و البته همه اینها، تا اینجایی است که علم بشر پیشرفت یافته و شناخته است و چه بسا در آینده به قوانین، قواعد و اسباب دیگری در نگهدارندگی پیببرد.
●- تمام این قوانین، فقط برای عالم ماده و یا همان آسمان اول است، در حالی که خداوند متعال به ستونهای نامرئی، برای تمامی آسمانها تصریح نموده است که چون نمیدانیم، وارد نمیشویم. قطعاً فرشتگان مأمور بر هر امری، از جمله این اسباب و ستونها میباشند.
نکته:
رسالت پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله و بالتبع وحیانیت قرآن کریم، با ستونهای مرئی و نامرئی به اثبات نمیرسد، بلکه وقتی خداوند متعال با عقلی که به نور علم میبیند شناخته شد و معاد نیز به همین ترتیب مورد شناخت و باور و ایمان قرار گرفت، ضرورت نبوت و وحی به اثبات میرسد و اخبار قرآنی نیز مورد قبول واقع میگردد.
برخی از این اخبار مشهود هستند، مثل همین زمین و آسمان، انسان، احوالات انسان، جامعه، احکام و ...، برخی دیگر مشهود نیستند، مانند برزخ و قیامت و احوالات آنها؛ و البته مشهودات مادی، در جهانبینی اسلامی، به عقل ارجاع داده میشود تا نتیجهگیری عقلی به عمل آید [البته همگان چه بخواهند و چه نخواهند، حتی در علوم طبیعی، همین کار را میکنند، اما اسلام تأکید دارد که حتماً چنین بکنید]. وگرنه نگاه مادی انسان به عالم ماده، مانند نگاه سایر حیوانات میشود و رشد علمی صورت نمیپذیرد. این نگاه مانند نگاه به یک تک فِرِیم، از یک فیلم بلند است.
در هر حال انسان، از سویی با عقل میداند که ایستادگی، برپایی و برقراری، چه در عالم ماده و چه غیر ماده، بدون تکیهگاه و نگهدارنده محال است؛ و از سویی دیگر، برپایی زمین، سیارات، کهکشانها و ... [که در مجموع به آن آسمان گفته میشود] را نیز میبیند؛ در حالی که هیچ ستون مادی برای این برپایی نمیبیند. لذا به حکم عقل تصدیق میکند که ستونهای غیر مادی و نادیدنی وجود دارد و در مقابل این آیه کریمه، مبتنی بر عقل و علم میگوید: «صَدَقَ اللهُ العَلیِّ العَظیم».
مشارکت و هم افزایی - پرسش و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی
پرسش:
میگویند: ستونهای نامرئی نگهدارنده آسمانها که در قرآن کریم آمده، عقیده یونان باستان است که پیامبر ما (ص) آنها را شنیده و نوشته! دلیل شما بر رد این ادعاها چیست؟
پاسخ (نشانی لینک):
http://www.x-shobhe.com/shobhe/10425.html
پیوستن و پیگیری در پیامرسانها:
کلمات کلیدی:
قرآن آیات قرآن