طبق آیه "انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت ..."؛ اراده تکوینی خداوند بر این قرار گرفته که اهل بیت (ع) دارای عصمت باشند، درحالی که عصمت باید اکتسابی باشد نه خدادادی تا فضیلتی برای ایشان باشد، خواهشمند است این تناقض را توضیح دهید. (مهندس صنایع و کارشناسی لرشد MBA / همدان)
پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): از کجا معلوم شد که «يُرِيدُ اللَّهُ»، به ویژه در این آیه، یعنی ارادهی تکوینی و جبری خداوند متعال؟!
ابتدا حکم قطعی صادر میکنید که "تناقض هست"، بعد میفرمایید که «حالا شما این تناقض را توضیح دهید». خب اگر به یقین تناقضی باشد که دیگر توضیح و توجیهی ندارد! پس، تناقضی نیست و توضیح برای اثبات عدم وجود تناقض میباشد. آری، در آیهی مبارکه فرمود:
« إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا ...» (الأحزاب، 33)
ترجمه: ... خدا فقط مىخواهد آلودگى را از شما خاندان [پيامبر] بزدايد و شما را پاك و پاكيزه گرداند.
*- یعنی معارف و احکام، برای این است که شما پاک بمانید، نه این که پاکی شما جبری میباشد. خداوند متعال، برای تمامی بندگانش رشد، کمال و طهارت میخواهد، و امکانات و لوازم آن را به همگان داده است، اما هیچ کدام را مجبور ننموده است.
●- اگر چه اهل عصمت علیهم السلام، همگی طاهر و مطهر هستند، اما در حال "طهارت و عصمت"، هر کدام معانی، مفاهیم و لوازمی دارند. لذا نباید همیشه "طهارت و عصمت" را به یک معنا گرفت!
الف – مهم این است که ابتدا بیندیشیم که چه کسی گفته و چرا به ما القا کردهاند که «عصمت باید اکتسابی باشد و هر چیزی که خدادادی باشد، فضیلتی به حساب نمیآید و هر چیزی که اکتسابی باشد فضیلت است»؟! آیا چنین منطقی، در قرآن کریم آمده است و عقل سلیم چنین حکمی را تصدیق مینماید، یا قاعدهای من درآوردی و خطا میباشد؟! بنابراین، دقت نماییم که این دروغ القایی، ریشه دیگری دارد و اهداف دیگری را دنبال میکند.
ب – چه فاضلی به جز خداوند متعال وجود دارد؛ و دیگران چه فضلی دارند که بتوانند فاضل دیگران مثل خود باشند و یا دیگران بتوانند از آنان فیض و فضیلت را کسب نمایند؛ و چه فضلی از جانب غیر خداست؟! کدام فضیلتی در انسان وجود دارد که خداداد نمیباشد؟ عقل و فطرتش خداداد نیست، یا سمع و بصرش، یا اختیار و ارادهاش؟ و یا سایر قوا و توانهایش و ...؟!
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَآمِنُوا بِرَسُولِهِ يُؤْتِكُمْ كِفْلَيْنِ مِنْ رَحْمَتِهِ وَيَجْعَلْ لَكُمْ نُورًا تَمْشُونَ بِهِ وَيَغْفِرْ لَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ * لِئَلَّا يَعْلَمَ أَهْلُ الْكِتَابِ أَلَّا يَقْدِرُونَ عَلَى شَيْءٍ مِنْ فَضْلِ اللَّهِ وَأَنَّ الْفَضْلَ بِيَدِ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ» (الحدید، 28 و 29)
ترجمه: اى كسانى كه ايمان آوردهايد! از خدا پروا داريد و به پيامبر او بگرويد تا از رحمت خويش شما را دو بهره عطا كند و براى شما نورى قرار دهد كه به [بركت] آن راه سپريد و بر شما ببخشايد و خدا آمرزنده مهربان است * تا اهل كتاب بدانند كه به هيچ وجه فزونبخشى خدا در [حيطه] قدرت آنان نيست و فضل [و عنايت تنها] در دست خداست به هر كس بخواهد آن را عطا مىكند و خدا داراى كرم بسيار است.
●●●- بنابراین، ابتدا باید اندیشهها و باورهای غلط در خودمان را بزداییم و اصلاح نماییم، تا بتوانیم حقایق عالَم هستی را که در آیات قرآن مجید تبیین شده و احکام عقلی را که مصدق آنهاست، درست درک و فهم نماییم.
عصمت:
كلمه «عصمت» اسم مصدر و از ريشه (عَصَمَ)، به معنای منع و امساك است. راغب در مفردات میگوید: «العصم الامساك». دیگرانی که عصمت را به معنای «منع و نگهداری» نیز معنا کردهاند، همین مفهوم را در بر دارد. یعنی امساک و خودنگهداری از کاری که سبب پاره شدن پرده عصمت گردد و یا نگهداری عصمتی که در انسان وجود دارد.
پس، عصمتی که خداوند متعال به همگان تفضل نموده را آدمی خود باید نگهدار باشد و تمام دین، برای امکان همین حفظ عصمت میباشد.
فضیلت:
فضیلت یک برتری است و برتری نیز بیش از آن که یک امتیاز باشد، یک امکانِ تکلیفآور میباشد. مثل کسی که علم، ثروت و قدرتش بیش از دیگران است، خوب مسئولیت بیشتری بر عهده اوست و به انجام وظایف بیشتری مکلف میباشد. آدمی، وقتی به سن بلوغ رسید، مکلف میشود، چرا که به لحاظ روحی، عقلی، قلبی و جسمی، نسبت به کودک، فضیلت و برتری مییابد.
خداوند متعال، به برخی از پیامبرانش، فضیلتهایی داد که به برخی دیگر نداد؛ چنان که فرمود: «تِلْكَ الرُّسُلُ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ / البقره، 253»، هم چنین به سایر بندگانش نیز نسبت به یکدیگر فضیلتهایی بخشید، حتی به بندگان کافرش نیز فضیلتهایی داد و فرمود: خدا نسبت به همه فاضل است، اما بسیاری ناشکرند! «وَإِنَّ رَبَّكَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَشْكُرُونَ - و راستى پروردگارت بر [اين] مردم داراى بخشش (تفضل) است ولى بيشترشان سپاس نمىدارند / النّمل، 73».
فضل اکتسابی:
اما در عین حال، تفضل فیوضات از جانب آن فاضل، فقط به قوای درونی روحی و جسمی افراد و خلقت آنان محدود نمیگردد، بلکه قوای درونی، ابزار، امکانات و لوازم دریافت هستند و بسیاری از فضایل، در بیرون هستند [مثل امکان بینایی و شنوایی در درون، برای دریافت از بیرون] و خداوند به وسایل و وسایط متفاوتی "فضل" میرساند و به انسان میفرماید: تلاش کن تا این فضایل را کسب نمایی؛ یعنی خدا تفضل نموده است، حال تو برو و به دست بیاور. مثل این که «به گرسنه بگویند: این خوراک سالم و لذیذ، حال برو و بخور – یا به تشنه بگویند: این آب خنک و گوارا، برو بنوش»، بالاخره اوست که باید به خود زحمت خوردن و نوشیدن را بدهد؛ چنان که فرمود:
«فَإِذَا قُضِيَتِ الصَّلَاةُ فَانْتَشِرُوا فِي الْأَرْضِ وَابْتَغُوا مِنْ فَضْلِ اللَّهِ وَاذْكُرُوا اللَّهَ كَثِيرًا لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ» (الجمعة، 10
ترجمه: و چون نماز گزارده شد در [روى] زمين پراكنده گرديد و فضل خدا را جويا شويد و خدا را بسيار ياد كنيد باشد كه شما رستگار گرديد.
نقش تلاش:
هم حفظ آن فضایلی که خداوند متعال در وجود ما سرشته است [مثل عقل و قلب و طهارت باطنی، قبل از آلودگی و ...]، تلاش میخواهد – هم بالا بردن ظرفیت برای کسب فیض بیشتر تلاش میخواهد – هم کسب فیض و فضل، از مجراهایی که خداوند متعال بنا نهاده و فرموده است، تلاش میخواهد. چنان که آدمی برای گسیل انبیا از جانب پروردگار عالَم، اخذ و کسب وحی از طریق آنان، هیچ تلاشی ننموده است، او خودش پیامبرانش را گسیل داشت و آدمی را به واسطهی آنان، مخاطب وحی قرار داد، اما فرمود که اطاعت و پیروی کنید، تا رشد یابید. پس، آدمی باید برای کسب، فراگیری، فهم، محافظت و عمل به وحی، اقدام نماید. و در این قاعده، هیچ فرقی بین معصوم و غیر معصوم نمیباشد.
به شما نیز دادهاند:
خداوند متعال هر چه به انبیا و اوصیا داده است، به سایرین نیز داده است، اگر چه گنجایش ظرفها و اندازهی مظروفها متفاوت باشند و بالتبع وظایف و تکالیف مترتبه نیز متفاوت باشد.
اگر فرمود: به انبیا وحی و کتاب دادهام، فرمود این کتاب را بر شما نازل کردهام «وَلَقَدْ أَنْزَلْنَا إِلَيْكُمْ آيَاتٍ مُبَيِّنَاتٍ – همانا آیات و مبینات را بر شما نازل کردیم / النّور، 34» - اگر فرمود که رسولم را مشمول صلوات خود و فرشتگانم نمودم؛ هم چنین فرمود: «هُوَ الَّذِي يُصَلِّي عَلَيْكُمْ وَمَلَائِكَتُهُ ...؛ اوست آن که شما را مشمول صلوات خود و فرشتگانش قرار میدهد / الأحزاب، 43»، و خلاصه به همگان عصمت داده است، چنان که فرمود: «قُلْ مَنْ ذَا الَّذِي يَعْصِمُكُمْ مِنَ اللَّهِ - بگو چه كسى مىتواند در برابر خدا از شما حمايت كند – یا - بگو کیست که شما را منع کند [بدینوسیله] از [ارادهی] خدا دور نگه دارد/ الأحزاب، 17» و ... .
بنابراین، "عاصم و عصمت دهنده"، یعنی منع کننده و بازدارنده، که خداوند متعال است و نسبت به همگان عاصم است، اما برخی خودشان از حریم امن [ایمان]، بیرون میروند و پردهدری میکنند.
هنر اهل عصمت علیهم السلام و مؤمنان:
بنابراین، فضیلت و هنر اهل عصمت و اهل ایمان، این نیست که از پناه خدا و ظلّ رحمت او خارج شوند و در عین حال برخوردار از فضل و عصمت بمانند، که چنین چیزی برای همگان محال است؛ بلکه به این است که اولاً خداشناس و مؤمن باشند – ثانیاً قدر نعمات خداداد را بدانند و شاکر باشند، یعنی شکر نعمت را از هر حیث به جای آورند، یعنی مُنعم را بشناسند و نعمت را ضایع نکنند و درست استفاده نمایند – ثالثاً از نعمات خداداد، محافظت بنمایند، چنان که فرمود اهل ایمان، هم نماز را اقامه میکنند، و هم از نمازشان محافظت مینمایند تا ضایع نگردد – رابعاً برای کسب فیض و فضیلتِ بیشتر، تلاش مضاعف بنمایند.
اراده:
خداوند متعال هر چه اراده کند، انجام میدهد «إِنَّ اللَّهَ يَفْعَلُ مَا يُرِيدُ / الحج، 14»، اما معنایش حاکم نمودن جبر محض بر بشر نمیباشد، بلکه اراده نموده که به انسان و جن نیز اراده بدهد، و البته به انسان بیشتر، تا بتواند به ارادهی خودش بین حق و باطل را انتخاب نماید، و البته هر کدام را انتخاب نماید، مشمول ارادهی خدا در همان میشود.
حسادت ممنوع:
خالقِ علیم و حکیم، رب العالمین است و اوست که میداند به چه کسی چه چیزی و به چه مقداری بدهد. او هر کسی را در این چرخهی حیات، برای جایگاه و نقشی آفریده است، و به همین تناسب به او امکانات، فضیلتها و لوازمی داده است و به همین تناسب او را مکلف، موظف و مسئول (مورد سؤال) قرار داده است. لذا فرمود: حسودی ممنوع، و شما به جای نگاه به مقدار فضیلت دیگران و حسادت، به نعماتی که به خودتان داده شده توجه کنید، قدر نعمت بدانید و شاکر باشید و برای ظرفیت و قابلیت بیشتر جهت کسب و اخذ فیض و فضل الهی بکوشید – شما از کجا میدانید آن فضل و برتری که به او داده شده، به نفع او تمام میشود، و یا اگر آن را به شما میداد، به نفع شما بود.
در نظام خلقت و چرخهی حیات، به مرد، فضیلتهایی داده، و به زن نیز فضلیتهایی داده شده است؛ چرا مردان میخواهند زن شوند و زنان به بهانهی تساوی حقوق میخواهند مرد شوند؟! و اما سایر فضیلتها نیز متناسب با تلاش و کوشش خودشان در کسب فضیلتی میباشد که خداوند حکیم و قادر، به اندازن (قَدر) و متناسب با ظرف و تلاش میدهد، پس حسودی ممنوع!
«وَلَا تَتَمَنَّوْا مَا فَضَّلَ اللَّهُ بِهِ بَعْضَكُمْ عَلَى بَعْضٍ لِلرِّجَالِ نَصِيبٌ مِمَّا اكْتَسَبُوا وَلِلنِّسَاءِ نَصِيبٌ مِمَّا اكْتَسَبْنَ وَاسْأَلُوا اللَّهَ مِنْ فَضْلِهِ إِنَّ اللَّهَ كَانَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا» (النساء، 32)
ترجمه: و زنهار آنچه را خداوند به [سبب] آن بعضى از شما را بر بعضى [ديگر] برترى داده آرزو مكنيد؛ براى مردان از آنچه [به اختيار] كسب كردهاند بهرهاى است و براى زنان [نيز] از آنچه [به اختيار] كسب كردهاند بهرهاى است، و از فضل خدا درخواست كنيد كه خدا به هر چيزى داناست.
به جای بهانهجویی، الگو بگیرید:
«لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ وَذَكَرَ اللَّهَ كَثِيرًا» (الأحزاب، 21)
ترجمه: قطعا براى شما در [اقتدا و پیروی از] رسول خدا سرمشقى نيكوست براى آن كس كه به خدا و روز بازپسين اميد دارد و خدا را فراوان ياد مىكند.
فرمود: فرستادهام را به عنوان انسان کامل، برای شما سرمشق و الگو فرستادم تا با پیروی از او، رشد یافته و به کمال برسید، نه این که بگویید: چرا این به او داده شد و به من داده نشد – یا چرا به او بیشتر داده شد و به من کمتر؟! اوست که میداند به چه کسی، برای چه منظوری، چه بدهد، و در مقابل به چه اموری مکلف و مسئولش نماید.
ما باید شاکر باشیم که خداوند علیم، حکیم، رحمان و رحیم، نه فضیلتهای آنان را به ما داد و نه مسئولیتهای آنها را به ما داد، و در ضمن فرمود: اگر پیروی کنید، شما را با آنان محشور مینمایم.
پس: «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَةِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْأَئِمَّةِ عَلَیْهِمُ السَّلاَمُ»
مرتبط:
●- چگونگی عصمت معصومین را نمیفهمم، چرا آن فضیلت به ما داده نشده است؟ (22 بهمن 1394)
●- اگر معصومین (ع) عصمت خدادادی داشتهاند، پس گناه نکردنشان امتیازی نیست، ما نیز اگر عصمت داشتیم گناه نمیکردیم. (23 آذر 1391)
●- میگویند: اهل عصمت (ع) هنری نکردهاند که گناه نمیکردند، ما هم اگر عصمت داشتیم گناه نمیکردیم! پاسخ چیست؟ (27 شهریور 1389)
مشارکت و هم افزایی (پرسش و نشانی لینک پاسخ)، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی.
پرسش:
طبق آیه تطهیر، عصمت اهل بیت (ع) ارادهی تکوینی خداوند است، در حالی که عصمت اگر اکتسابی باشد ارزشمند است، نه خداداد؟
پاسخ:
http://www.x-shobhe.com/shobhe/9896.html
پیوستن و پیگیری در پیامرسانها:
- تعداد بازدید : 3267
- 29 تیر 1398
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: قرآن آیات قرآن