پیامبر اسلام ص تا سن 40 سالگی مشغول تجارت و سفر بودهاند. شبه وارد میشود که ممکن است در سفرهایشان به نقاط دوردست، قرآن و روش حکومتداری را از تمدنهای پیشرفته یا جای دیگری آورده باشند! چه پاسخی باید داد؟ (دکتری) + صوت
پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس - شبهه):
هرگز گمان ننمایید که باید به هر ادعایی پاسخ دهید. مدعی باید ادعای خود را به اثبات رساند.
ابتدا باید بسیار دقت شود که «شاید»، نه دلیل است، نه پرسش است و نه شبهه؛ بلکه فقط یک تردید یا ایجاد تردید میباشد.
الف -«شاید»، ممکن است دربارۀ زمان حال باشد؛ مثل این که بگویند: «شاید مسافری که به قصد منزل ما میآید، اکنون راه افتاده باشد - یا شاید فلان فروشگاه، فلان کالا را داشته باشد» - ممکن است «شاید» دربارۀ آینده باشد؛ مثل این که بگویند: «شاید پاییز و زمستان امسال، بارانی و برفی باشد»؛ هم چنین ممکن است دربارۀ زمان گذشته باشد؛ مانند همین پرسش یا هر مطلبی که گوینده از آن اطلاعی ندارد؛ مثل این که بگوید: «من نمیدانم، شاید خودم یا پدر و مادرم در دورانی کودکی، به فلان بیماری مبتلا شده باشیم!»
ب- در هر حال، «شاید» نیز باید بر اصول و منطقی استوار باشد، وگرنه هر کسی میتواند در مقابل هر موضوعی بگوید: «شاید چنین شده باشد، یا شاید چنین نشده باشد!» کسی بدون هیچ موضوع و مقدمهای نمیگوید: «شاید اکنون کسی به قصد دیدار ما از منزلش خارجش شده باشد!» یا کسی نمیگوید: «شاید تا چند دهۀ دیگر، خورشید خاموش شود!»
ج- «شاید»، یک دلیل نیست که کسی بخواهد به آن استدلال و احتجاج کند و یا ردش پاسخ مستدل و مستند بخواهد و دو طرف «شاید»، همیشه برابرند. پاسخِ «شاید در کودکی بیمار شده باشید» این است که «شاید نشده باشم» - پاسخِ «شاید اکنون فلانی در خانهاش باشد» این است که «شایددر خانهاش نباشد» و پاسخ این که «شاید پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله در سفرهایشان نزد دیگران تعلیم دیدهاند»، این است که «شاید تعلیم ندیده باشند» و هیچ پاسخ دیگری لازم نیست! در واقع کسی که میگوید: «شاید ایشان در دوردستها از کسی علومی آموخته باشند» خودش اذعان میکند که «و شاید نیاموخته باشند»!
د- اما، پاسخ هر «شایدی»، با کمی توجه، مطالعه و تحقیق روشن میشود و اگر هیچ راهی برای شناخت و تبیین آن نباشد، از اعتبار ساقط میشود. مثل این که بگویند: «شاید شما در پنج سالگی، به شدت سرما خورده باشید» و شما بگویید: «شاید هم در پنج سالگی سرما نخورده باشم» و هیچ راهی برای تثبیت هیچ طرف آن وجود نداشته باشد؛ لذا این «شایدی» نیست که قابل اهمیت و پاسخ باشد و از اعتبار ساقط میباشد.
اما، اگر کسی مبتنی بر بیاطلاعی، دربارۀ مسائل روشن دچار تردید شود و «شاید» بگوید، اوست که باید سطح معلومات و اطلاعات خود را ارتقا بخشد؛ نه این که همینطوری و روی هوا بگوید: «شاید»، بعد دیگران منفعل شوند و بازی بخورند و به دنبال پاسخ مستدل، مستند و روشنگر برای او بدوند!
سفرهای پیش از بعثت
شغل پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله، فقط تجارت نبوده است، بلکه ایشان نیز گلهداری مینمودند و چنین نیست که خودشان و دیگران، سفرهای پیش از بعثت را نقل ننموده باشند و در تاریخ ثبت نشده باشد!
سفرهای محلی (به طائف، مکه و خیبر در نزدیکی مکه و در نهایت تبوک در مرز شام آن موقع) مورد بحث نیست، رفت و آمدهای متداولی بوده است که دیگران هم داشتند؛ اما برای سفرهای خارجی ایشان، دو سفر نقل و ثبت شده است که هر دو به «شام» بوده است.
یک -محمد (صلوات الله علیه و آله) در کودکی، در یکی از سفرهای عمویش به شام، همراه وی بود و در بین راه در محلی به نام بصری، راهبی مسیحی به نام بحیرا نشانههای پیغمبری را در او دید و به ابوطالب توصیه کرد که محمد را از آسیب یهودیان که دشمن وی هستند، محافظت کند. [شهیدی، تاریخ تحلیلی اسلام، ص ۳۸]
عموم مورخین شیعه و سنّی، همین نقل را نمودهاند، مانند: شیخ صدوق(ره) در اکمال الدین - ابن شهر آشوب در مناقب - ابن هشام در سیره - و طبری و یعقوبی و ابن سعد نیز درکتابهای خود.
*- بدیهی است که در این سفر تجاری به همراه عمو و کاروان، فرصتی برای تحصیل علوم گوناگون از جمله «حکومتداری» نزد دیگران نبود؛ مضافاً برای این که ایشان فقط 12 سال داشتند.
دو - سفر دوم ایشان در سنین جوانی بود. «وقتی محمد (صلوات الله علیه و آله) ۲۵ ساله بود، ابوطالب به او گفت: کاروان قریش آماده رفتن به شام است. خدیجه دختر خویلد، گروهی از خویشان تو را سرمایه داده تا برای او تجارت کنند و در سود آن شریک باشند. اگر بخواهی تو را هم میپذیرد. سپس با خدیجه در این باب سخن گفت و او پذیرفت. از ابن اسحاق روایت شده که خدیجه، امانتداری و بزرگواری محمد (صلوات الله علیه و آله) را شناخته بود، به او پیام فرستاد که اگر آماده تجارت در مال من باشی، سهم تو را بیش از دیگران خواهم پرداخت. - پس از این سفر تجارتی بود که حضرت خدیجه کبری علیها السلام، به ازدواج ایشان درآمدند. [سیره ابن اسحاق، محمد حمیدالله، ص ۵۹ - شهیدی، تاریخ تحلیلی اسلام، ص ۳۹].
نکات:
*- از 5 یا 6 و هفت سالگی که آغاز دوران کسب علم میباشد تا 40 سالگی، دوران کوتاهی نیست و اگر ایشان قصد کسب علوم گوناگون، به ویژه در امر «سیاست و حکومت» میداشتند، باید به کشورهایی چون ایران، روم و چین سفر مینمودند.
*- ایشان در آن سفر به شام یا هیچ سفر داخلی دیگری، اقامت چند ساله نداشتند که فرصتی جهت کسب علوم گوناگون [تاریخ، خداشناسی، معادشناسی، انسانشناسی، جامعهشناسی، حقوق، اخلاق، حکمت و ...] از دیگران داشته باشند، آن هم در این سطحی که در قرآن مجید و احادیث ایشان تبیین شده است.
*- بیتردید اگر شخص یا اشخاصی از این علوم و در این سطح برخوردار بودند، خودشان مدعی پیامبری میشدند و یا دست کم نام و آثارشان در تاریخ باقی میماند.
*- تحصیل علوم گوناگون، آن هم در این سطح از کمال علمی، امری نیست که به صورت مخفی انجام پذیرد و پنهان بماند.
پیامبر امّی:
اگر چه «شاید»، هیچ بار علمی و استدلالی ندارد که پاسخ بخواهد، اما میگوییم: «اگر ما مدعی هستیم که ایشان نزد کسی درس نخواندهاند، هم دلیل قرآنی داریم، هم دلیل عقلی و هم دلیل تاریخی؛ اما اگر شما میگویید: «شاید نزد کسی درس خوانده باشند» باید دلایلی اقامه کنید که تردید (شک) شما را توجیه کند تا با مطالعه، تفکر و تعقل برطرف گردد».
به لحاظ علمی، تاریخی و سندی، روشن شد که اولاً کسی از چنین علومی برخوردار نبوده که به ایشان بیاموزد - ثانیاً کسی مدعی نشده که به او تعلیم داده است - ثالثاً ایشان فقط دو سفر و آن هم به شام داشتند و در هیچ کدام نیز توقف قابل ملاحظهای برای تحصیل علوم نزد دیگران نداشتند.
اما دلیل قرآنی برای کسانی که "وحی" را باور دارند بسیار است، از جمله:
- بگو: ای مردم! من فرستاده خدا به سوی همه شما هستم، همان خدائی كه حكومت آسمانها و زمين از آن او است، معبودی جز او نيست، زنده میكند و میميراند؛ پس ايمان بياوريد به خدا و فرستادهاش، آن پيامبر درس نخواندهای كه ايمان به خدا و كلماتش دارد و از او پيروی كنيد تا هدايت يابيد.
- تو هرگز پیش از اين كتابی نمیخواندی و با دست خود چيزی نمینوشتی، تا مبادا كسانی كه در صدد ابطال سخنان تو هستند شك و ترديد كنند * بلكه اين كتاب آسمانی مجموعهای از آيات روشن است كه در سينه صاحبان دل جای دارد و آيات ما را جز ستمگران انكار نمیكنند.
مشارکت و همافزایی -پرسش و نشانی پیوند، جهت ارسال و انتشار؛ متشکریم.
پرسش:
شبهه میکنند که پیامبر اکرم (ص)، پیش از بعثت سفرهای بسیاری داشته و شاید علوم گوناگون و از جمله «حکومتداری» را در سفرهای دوردست به تمدنهای پیشرفته آموخته است؟!