بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ آذَوْا مُوسَى فَبَرَّأَهُ اللَّهُ مِمَّا قَالُوا وَكَانَ عِنْدَ اللَّهِ وَجِيهًا» *
- اى كسانى كه ايمان آوردهايد! همانند كسانى نباشيد كه موسى را آزار دادند؛ و خداوند او را از آنچه در حق او مىگفتند مبرا ساخت؛ و او نزد خداوند، آبرومند (و گرانقدر) بود *
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَقُولُوا قَوْلًا سَدِيدًا» *
- اى كسانى كه ايمان آوردهايد، از خدا پروا كنيد و سخنى درست و استوار (و به حق) گوييد *
«يُصْلِحْ لَكُمْ أَعْمَالَكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ فَازَ فَوْزًا عَظِيمًا» * (الأحزاب، 69 تا 71)
- تا خدا كارهاى شما را اصلاح كند و گناهانتان را بيامرزد؛ و هر كس اطاعت خدا و رسولش كند، به رستگارى (و پيروزى) عظيمى دست يافته است *
***
آدمی، عاشق کمال و طالب سعادت آفریده شده است؛ اما عالَم هستی قانونمند، منظم، یکپارچه و مرتبط خلق شده است و نظام علّی (علت و معلول) بر آن حاکم میباشد. پس، هیچ چیزی به صورت اتفاقی رخ نمیدهد، باید علّت باشد تا معلولش پیدا شود.
در آیات فوق، یک دستور سلبی (نهی) و دو دستور ایجابی (امر)، به عنوان علل لازم برای رشد، کمال و رسیدن به سعادت بیان شده است.
دستور سلبی (نهی)
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ آذَوْا مُوسَى - ای مؤمنان! مانند کسانی نباشند که موسی را آزار دادند». آزار و اذیت فرستادۀ خداوند سبحان، سد راه هر گونه فهم، رشد، کمال و سعادت میباشد؛ چرا که «آزار»، پس از عبور از کفر، شرک، انکار و رسیدن به مرحلۀ بغض و دشمنی شروع میشود.
هر نوع دشمنی و آزاری، ابتدا با «کلام - سخن و حرف» آغاز میشود؛ لذا «جنگ نرم» بر «جنگ سخت و میدانی» و یا هر گونه عملیات خصمانه چون: بازداشت، شکنجه، ترور، محاصره، فتنۀ میدانی و ... سبقت دارد و در طول عملیات نیز ادامه مییابد.
آزار دادن رسول خدا صلوات الله علیه و آله که ابتدا با سخن محقق میشود نیز مراحل و شدت و ضعف مرتبه دارد؛ یک عدهای گفتند: «ساحر، شاعر و مجنون» است! یک عده گفتند: «شاید عاقل و فرزانه باشد، اما پیامبر نیست»! یک عده گفته میگویند: «دینش برای 1400 سال پیش بوده» و هیچ دقت ندارند که سابقۀ کفر و بیدینی خودشان بسیار طولانیتر است و به نافرمانی و تکبر ابلیس لعین میرسد! عدۀ دیگری گفته و میگویند: «آیات را از خودش گفته و خدا نازل نکرده است» و ...!
دستور ایجابی (امر)
دستور کلّی نخست، «تقوا» میباشد؛ یعنی آدمی مراقب خودش باشد، از خودش محافظت کند، تا دچار انحرافات، خطاها و گناهان نگردد. «تقوا» هم لباس و پوششی بسیار زیبا برای روح است و هم سپری محکم در برابر تیرهای شیاطین انس و جنّ.
«يَا بَنِي آدَمَ قَدْ أَنْزَلْنَا عَلَيْكُمْ لِبَاسًا يُوَارِي سَوْآتِكُمْ وَرِيشًا وَلِبَاسُ التَّقْوَى ذَلِكَ خَيْرٌ ذَلِكَ مِنْ آيَاتِ اللَّهِ لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ» (الأعراف، 26)
- اى فرزندان آدم! لباسى براى شما فرستاديم كه اندام شما را مىپوشاند و مايۀ زينت شماست؛ [و لباس تقوا] که البته لباس پرهيزگارى بهتر است! اينها (همه) از آيات خداست، تا متذكّر (نعمتهاى او) شوند!
*- و اما دستور ایجابی (امری) دوم، «درست، محکم، مستدل، منطقی و به حق سخن گفتن میباشد: «وَقُولُوا قَوْلًا سَدِيدًا».
هدایت، با سخن آغاز میشود، چنان که وحی نیز «کلام الله» میباشد؛ تمامی انحرافات نیز ابتدا با سخن آغاز میشود؛ و تفاوت «عاقل با احمق» نیز در چگونگی سخن گفتن آنها آشکار میگردد؛ چنان که امیرالمؤمنین، امام علی علیه السلام فرمودند: «لِسَانُ الْعَاقِلِ وَرَاءَ قَلْبِهِ، وَ قَلْبُ الْأَحْمَقِ وَرَاءَ لِسَانِهِ - زبان خردمند پشت دل اوست و دل بى خرد پشت زبانش!» (1- پیوند).
●- مخاطب خداوند متعال در این آیات، مؤمنان میباشند، چرا که آنها هدایت الهی را طالبند و خداوند سبحان نیز آنان را هدایت میکند، به آنها علم و حکمت میآموزد، تربیتشان میکند، تا به سعادت ابدی برسند.
بنابراین، «اخلاق - مواضع» مؤمن، توجه و تفکر در رهنمودها و امر و نهی الهی و اطاعت میباشد.
مؤمن، میکوشد تا از لباس زیبا و سپر محکم «تقوا» برخوردار باشد؛ تا از یک سو بدیها در او ظاهر نشود و از او بروز ننماید و از سویی دیگر، در مقابل خطرات و مُهلکات، بیسلاح و بیدفاع نماند.
مؤمن، ابتدا تفکر و تعقل میکند و سپس لب به سخن میگشاید؛ او، نه سخنی را که به آن علم و آگاهی ندارد و یا سبب گمراهی مردم میشود به زبان میآوزد، و نه هر چه را که میداند میگوید، بلکه اگر لازم بود، به موقع و به جا میگوید؛ و البته بسیار معقول، منطقی، درست و محکم سخن میگوید؛ خواه به طور مستقیم با مخاطبانی سخن گوید و یا غیر مستقیم در کتاب، مقاله، نوشتار، پیام، فضای مجازی و ... .
●- نتیجۀ این اخلاق (نظری و عملی)، این است که خداوند منّان، امورشان را اصلاح میکند، گناهان و هر چه از بدی (به واسطۀ غیبت، تهمت، شایعه و ...) به آنان چسبیده را میبخشد و پوشش میدهد و به سعادت برزگ و ابدی میرساند.
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم؛
وَ الحَمدُ لله ربِّ العالَمین؛
والسّلام علیکم و رحمة الله و برکاته.
کلمات کلیدی:
اخلاق سوره احزاب