چه كسى خوش گفتارتر است از آن كس كه دعوت به سوى خدا مىكند و عمل صالح انجام مىدهد و مىگويد: «من از مسلمانانم»؟!
***
"قول"، یعنی "گفتن"؛ و در این آیه، سخن از "گفتن" یا به زبان جاری کردن است، و سخن از عمل در ادامه جداگانه بیان شده است؛ پس قصد این است بدانیم "اخلاق مؤمن" در سخن گفتن چگونه است؟
بدیهی است که مؤمن میخواهد بهترین و خداپسندترین سخنان را به زبانش جاری کند، پس باید بداند که بهترین سخنها نزد او کدام است؟ و این را خداوند متعال، خودش باید بیان نماید.
ما در شبانه روز، سخنان بسیاری را بر زبان جاری مینماییم و البته که با خودمان در ذهن، بیشتر حرف میزنیم تا با دیگران در بیرون.
این گفتارها (اقوال) متفاوتند، گاه محاورات روزمره، بیان نیازها و ... میباشد – گاه "لهو الحدیث – حرف مُفت و بیهوده" میباشند – و گاه سخنانی راهبردی و مؤثر در جهتگیری و عمل.
بدیهی است که مؤمن، سخنی که گناه باشد (دروغ، غیبت، نمّامی، ناسزا، تحقیرآمیز، مسخره کننده، فتنه و ...) نمیگوید؛ و سعی دارد که حتی در محاورات روزمره، حق بگوید؛ هر چند یک سلام و احوالپرسی باشد. اما در میان این سخنان حق، بهترینها کدامند؟!
میفرماید: اولاً، سخنی بهتر از آن نیست که گوینده، خودش و دیگران به سوی خدا، توحید، معاد، اسلام، بندگی خالصانۀ خدا دعوت نماید؛ و این دعوت، گاه مستقیم است، مانند درس، بحث، موعظه، ارشاد، روشنگری و ...؛ و گاه غیر مستقیم است؛ مثل این که وقتی حال کسی را میپرسند، بگوید: «الحمد لله خوبم»، یا اگر آرزو یا وعدهای دارد، "ان شاء الله" را بگوید؛ یا اگر خیری برای خودش یا دیگران میخواهد، بگوید: «از خدا این توفیق را میخواهم»؛ یا رحمت و مغفرت خداوند را به خودش و دیگران، یادآوری نماید و ...، اینها همه مصداق ذکر او و دعوت به سوی اوست.
ثانیاً، سخنی بهتر از آن نیست که آدمی دائماً به خودش و دیگران اعلام نماید و متذکر شود که «إِنَّنِي مِنَ الْمُسْلِمِينَ – همانا من از مسلمانان هستم».
این سخن (قول) نیز شکلهای گوناگونی دارد. مقصود این نیست که کسی در خیابان راه بیفتد و از صبح تا شب فریاد بزند که «من نیز مسلمانم»؛ بلکه اگر از دینش پرسیدند، با قوت، افتخار و صریح اعلام نماید که من مسلمان هستم - و اگر با واجب، حرام، یا خیر و یا شرّی مواجه شد، به خودش و دیگران اعلام کند که من مسلمان هستم، پس این را میپذیرم و آن را نمیپذیرم – ولایت الله، رسول و اولیاء الله را گردن مینهم، اما ولایت کفار را نمیپذیرم – حق را تصدیق و تأیید میکنم و باطل را رد میکنم – این کار را انجام میدهم و آن کار را انجام نمیدهم ...، چون من یک مسلمانم.
بنابراین، نه صرف عمل کافیست و باید مکرر و مستمر، اذعان داشت و شهادت داد و به زبان جاری نمود (چنان که در نماز بیان میداریم)، و نه صرف گفتار کافیست، بلکه صدق سخن لازم است، یعنی مواضع، اخلاق، رفتار و کردارش، سخنش را تصدیق کنند.
کلمات کلیدی:
اخلاق سوره فصلت